※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۷
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز هفتم | قبیله بنی اسد
※ حبیب بن مظاهر به حضور امام آمد و گفت: در نزدیکی ما قبیلهای از بنی اسد هست، آیا به من اجازه میدهید آنان را برای یاریتان دعوت کنم، ✘شاید خدا بوسیله ایشان از شما دفاع کرد.✘
امام علیهالسلام فرمودند: مانعی ندارد.
• حبیب شبانه بطور ناشناس نزد آنان رفت و گفت: من بهترین چیزی را برای شما آوردهام که مهمانی برای گروهی بیاورد. آمدهام تا شما را برای یاری امام دعوت کنم. عمر بن سعد امام را محاصره کرده است. شما خویشاوندان من هستید، پس بیائید و امروز سخن مرا درباره نصرت امام بشنوید تا بدین وسیله به شرافت دنیا و آخرت نائل شوید.
• نود مرد دعوتش را اجابت کردند و متوجه امام حسین علیهالسلام شدند!
• در همین موقع مردی از آن قبیله خارج شد و این جریان را برای عمر سعد شرح داد.
عمر سعد کسی بنام «ازرق» را بهمراه چهارصد سوار راهی قبیله بنی اسد نمود.
• زمانی که بنی اسد میخواستند شبانه بسوی امام حرکت کنند، لشکر عمر سعد در کنار فرات راهشان را بست. درحالیکه فقط کمی فاصله تا امام مانده بود.
• جنگ خطرناکی بین آنان رخ داد وبنی اسد تاب مقاومت نداشتند، شکست خوردند و بازگشتند.
• هنگامی که حبیب بن مظاهر به سوی امام برگشت و جریان را شرح داد.
امام فرمود: «لا حول و لا قوة الا بالله».
ــــــــــــــــــــــــ پ. ن :
«لا حول و لا قوة الا بالله»
یعنی حبیب، بدان که یار فقط خداست و لا غیر!
در راه خدا، باید یاری طلبید/
باید لشگر ساخت /
باید همه را یکی یکی صدا کرد/
امّا دلخوش به هیچ کس نبود جز یک نفر!
همان الله که "حول" و "قوه"ای نیست مگر از او!
✘ و اما ماجرای ما:
امان از لحظهای که فرماندهای به خطا میافتد و تصور میکند کسی برایش منشأ اثر است!
این خداست که دست از آستین او یا دیگری بیرون آورده و دینش را یاری میکند، و این ممکن است یادت برود.
• و امان از روزی که سربازی فداکاریهایش برای فرماندهای را به یاد داشته باشد و بشمرد و بسبب آنان برای خود جایگاه ویژهای توقع داشته باشد!
و امان از همین لحظه که فرمانده در میان لشگری تنها میشود!
※ هر دو حالت فراموش کردنِ "لا حول و لا قوه الا بالله" است ...
و شروع سقوط انسان، از توحید !
از مسیر توحید !
از مسیر یاری آیین توحید!
و انسانی که یکدل و موحد نیست جا میماند از معیّت امام، حتی اگر او را به چشم سر ببیند! پناه بر خدا.
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۸
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز هشتم | عَمرو بن حَجّاج
※ عمرو بن حجاج هم مثل دیگر کوفیان نامه نوشته بود و از امام دعوت کرده بود. اما در فتنهای که پس از شهادت هانی، به فریب کوفیان انجامید او نیز، فریب خورد و از طرف طایفه مذحج، به ابن زیاد اعلام وفاداری کرد.
و ماجرا از همان جا شروع شد.
۱• سپاهیان تحت فرماندهی او، مسلم بن عوسجه را به شهادت رساندند.
۲• عمرو در ۷ محرم با پانصد سوار بر شریعه فرات مأمور شد و این جمله وحشتناک و درّنده، از اوست:
«ای حسین! این آب فرات است که از آن سگها، الاغها و خوکها مینوشند. سوگند به خدا تو از آن جرعهای هم نمینوشی تا این که در آتش دوزخ از حمیم آن بنوشی.»
۳• در روز عاشورا فرماندهی جناح راست سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت.
۴• وی در قیام مختار از مخالفان وی بود و پس از شکست از کوفه ناپدید شد.
ـــــــــــــــــــــ پ. ن :
※ فتنه، الک است!
الک خدا، برای وعدهی حقش در قرآن: "حتیٰ یمیز الخبیث من الطّیب"
فتنه الک است تا اهل یقین،
آنان که بدبینی عادتشان نیست،
آنان که دم به ساعت شک نمیکنند،
آنان که وقتی نمک معرفت از جان کسی خوردند، آن را تف نمیکنند،
آنان که وقتی جنس حق را یکبار برای همیشه شناختند دیگر سنگ هم از آسمان ببارد باز خاضع و آرام میایستند تا خدا جریان را به پیش برد،
آنان که اگر جایی دیده نشدند و حمایت نشدند و مورد جفایی قرار گرفتند، لگد نمیزنند به امام و زیر دندانِ خشم، او را لِه نمیکنند،
• از آنان که اَمنند برای امام ... جدا شوند.
✘ فتنه الک است!
و ابزار فتنه فقط یک چیز است: #شک
آنجاست که حقانیت لبیک کسی مشخص میشود.
※ پناه بر خدا که مرضهای نهفته در قلبمان، در طوفان فتنهها کورمان کند، آنوقت:
ـ یا امام را تنها میگذاریم!
ـ یا روبرویش میایستیم!
ـ یا علاوه بر ایستادن روبروی امام، خود فتنهگر میشویم و سعی میکنیم دیگران را نیز با خویش همراه کنیم.
مینویسم و دوباره میخوانم: از من و عمروهای درون من، هیچ کدامِ اینها بعید نیست.
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۹
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز نهم | عبیدالله بن حر
※ در تاریخ نقل شده است که روز عاشورا چند تن از بزرگان کوفه بر روی تپه ای نشسته بودند و گریه می کردند و دست به دعا شده بودند که: خدایا، یاری ات را نصیب حسین علیه السلام کن!
یکی از آن بزرگان عبیدالله بن حر بود.
و اما عبیدالله ؛
قبل از ورود امام به کوفه، ✘از ترس اینکه با امام مواجه نشود✘ از شهر خارج شد. اما در منزلگاه بنی مقاتل با کاروان امام برخورد کرد.
امام حجاج را به خیمه او فرستاد تا او را به اردوگاه خود دعوت کند، اما او نپذیرفت. چندی بعد امام خود به خیمه او رفت و فرمود: "ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه میکند، آیا نمیخواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت نزد خدا شفیع تو باشد؟"
عبیدالله به حر گفت: "یابن رسول الله، اگر به یاری تو بیایم، همان اول کار، پیش روی تو کشته میشوم، و ✘نفس من به مرگ راضی نیست✘. این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافته....
امام در حالی که از او روی برگرداند به او فرمود: "نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو" و سپس این آیه از سوره کهف را تلاوت کرد:
وَمَا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً
✘ ما #گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.✘
ــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
※ #گمراه / گُم کرده راه / کسی که در میانهراه مقصد و مسیر صحیح را گم میکند.
تعلّقهای ما علّتهای گمراهی مایند!
چشممان گیر میکند به چیزی!
قلبمان گیر میکند به چیزی!
دیگر آخر راه نمیبینیم، همان نهایتِ جایی که باید برسیم.
دل خوش میکنیم به آنچه داریم،
به آنچه هستیم!
• یکی دل خوش میکند به مالش، یکی به شغلش، یکی به شهرتش، یکی به فرزندانش، یکی هم مثل عبیدالله به جانش ... گویی هرگز نخواهد مُرد.
اسبش را میدهد چون اسبش تعلّقش نیست!
و امام اسبش را نمیخواهد، همان چیزی را میخواهد که او را به زمین بند کرده...
امام تعلّقش را میخواهد تا بندنافش به زمین را قطع کند و بدوزد به آسمان.
• بند ناف ما را چه چیزی به زمین دوخته؟
همان نخواهد گذاشت به امام برسیم، حتی اگر او را به چشم سر ببینیم.
✘ امام نه حاجت به ما دارد، نه به اسبهای ما!
امام قلب ما را میخواهد تا برساند به اوج! همین!
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
✋شخصیتهای مسیر کربلا
۱_طرماح
https://eitaa.com/fatemi222/9687
۲_عبیدلله حرجعفی
https://eitaa.com/fatemi222/9688
۳_عبدلله بن مطیع
https://eitaa.com/fatemi222/9689
۴_فرزدق
https://eitaa.com/fatemi222/9690
۵_مالک بن نضر
https://eitaa.com/fatemi222/9691
۶_ضحاک بن عبدالله
https://eitaa.com/fatemi222/9692
۷_شبث بن ربعی
https://eitaa.com/fatemi222/9693
۸_قبیله بنی اسد
https://eitaa.com/fatemi222/9694
۹_عمربن حجاج
https://eitaa.com/fatemi222/9695
۱۰_زهیر تاجر شهید
https://eitaa.com/fatemi222/9699
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تاجری که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید
🔹زهیر بن قین بجلی که معرفتی در آغاز به اهلبیت (ع) نداشت، وقتی متوجه شد که کاروان امام حسین (ع) هم مسیر با کاروان آنها در راه مکه به کوفه است، برای آنکه با امام مواجه نشود تمام تلاش خود را میکرد تا جایی که وقتی کاروان امام متوقف میشد او حرکت میکرد، تا از او عبور کند و باهم مواجهه نشوند.
🔹با این حال هنگامی که در منزلگاهی به نام ضرود توقف کرده بود، ناگهان با فرستاده امام حسین علیه السلام مواجه شد که او را به سوی خود فرا میخواند. زهیر با ناراحتی و بی میلی نزد امام حسین علیه السلام رفت اما شاداب و مسرور و راه یافته به سعادت بازگشت و اعلام داشت که راه خود را پیدا کرده و از امام حسین علیه السلام جدا نمیشود.
🔹او بسیار ثروتمند و از مال دنیا بی نیاز بود اما به زخارف و زینت های دنیوی پشت کرد و از یاران برجسته امام حسین علیه السلام شد و در روز عاشورا فرماندهی جناح راست سپاه امام حسین علیه السلام را بر عهده گرفت و پس از رشادت های فراوان با حملات اشقیا دشت نینوا به شهادت رسید.
ادامه👇
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
زُهِیر، الگوی عاشقی کربلا
✅زُهِیر بن قین بجلی از یاران کوفی امام حسین (ع) و از بزرگان قبیله بجیله بود و بهواسطه حضور در جنگها و فتوحات بسیار، جایگاه رفیعی به دست آورده بود. وی در سال ۶۰ هجری هنگامیکه با خانواده خود از حج برمیگشت با کاروان امام حسین (ع) که راهی کربلا بود برخورد کرده و در اثر این دیدار از طرفداران او شده و همراهش به کربلا رفت.
🛑زهیر، الگوی عاشقی کربلاست، او تا چند روز پس از شروع محرم، از دیدار حسین (ع) هراس داشت، اما پسازآن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد، بارقه نگاه حسین (ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا گسست، او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
وفاداری زهیر بهجایی رسید که در شب عاشورا به امام حسین (ع) گفت: اگر هزار بار در راه تو کشته شوم و دوباره زنده شوم دست از تو برنمیدارم...
🏴در هنگام شهادت او در ظهر عاشورا، امام حسین (ع) به بالین او آمد و فرمود: ای زُهِیر خداوند تو را در پیشگاه قرب خود قرار دهد و دو قاتل تو را لعنت کند.
🖤🛑زُهِیر همراه با سعید بن عبدالله حَنَفی هنگام نماز ظهر در برابر امام حسین (ع) ایستاد و خود را هدف تیر و نیزهها قرارداد تا حسین (ع) به همراه اصحاب، نماز خود را خواندند، پس از نماز زُهِیر برای بار دوم عازم میدان جنگ شد و به دست کثیر بن عبدالله شَعبی و مهاجر بن اُوس تَمیمی به شهادت رسید.
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ماجرای مقام کسی که فقط به خاطر چایی مجلس روضه میرفت...
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #عالی
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سلام بر #ابوالفضل_العباس ❤️
🚩 سلام بر مقطع الاعضا.....😭
◀️ کلیپ
#تاسوعای_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 سلام بر #علمدار_حسین(ع)
🏴 #تاسوعای_حسینی
خدمت همهی عاشقان تسلیت باد ✋
◀️ کلیپ
امربهمعروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (ع).pdf
365.8K
#محرم روز دهم
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
امربهمعروف و نهي از منكر، مبناي مقاومت و قيام امام حسين (ع).pdf
260.8K
#محرم روز دهم
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
با امام حسین (ع) در محضر قرآن.pdf
318.6K
#محرم روز دهم
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ.pdf
138.4K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710
انگیزههای امامحسین(علیه السلام) از قیام - دکتر رفیعی.pdf
358K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710
حضرت زینب سلام الله علیها پیروز در امتحانات.pdf
340.8K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710
درسهایی از اسارت خاندان امام حسین(علیه السلام).pdf
554.3K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710
زنان الگو.pdf
163.9K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710
مهمترین درس عاشورا.pdf
327.9K
#محرم روز یازدهم - شام غریبان
https://eitaa.com/fatemi222/9710