eitaa logo
خانواده بهشتی
1.2هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
🔸مباحث معرفتی https://eitaa.com/fatemi222/6618 🔹 احکام https://eitaa.com/ahkam31/910 🔸فهرست مباحث خانواده https://eitaa.com/fatemi24/13766
مشاهده در ایتا
دانلود
💑 فرزندتان را درست تربیت کنید تا در آینده زندگی خوبی تشکیل دهد 🔸برخی از پدران اوضاع اقتصادی خوبی دارند، هر اندازه که پسرشان پول بخواهد، در اختیارشان می‌گذارند و خیال می‌کنند که این کار، خدمتی در حق فرزندشان است. معمولاً چنین پسرهایی، نه انگیزه‌ای برای پول درآوردن خواهند داشت و به فکر پس انداز خواهند بود علاوه بر این، تحمل فشار اقتصادی هم برای آنان دشوار خواهد شد. 🔸کار درست آن است که این پدر به میزان مشخصی پول تو جیبی به پسرش بدهد و اگر بیش از آن نیاز داشت، به صورت قرض بدهد. اگر امکانش وجود دارد از ۱۴ ۱۵ سالگی آرام آرام زمینه کار تابستانی را برای او فراهم کند. ✅ @fatemi24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ شکرانه ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﻧﺪگی ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ! پایان آدمیزاد نه رفتن یار است و نه تنهایی آدمی هنگامی تمام می‌شود که دلش پیر شود... عصرتـون زیبـا 🍧🍦🍨 @fatemi24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💑 به جای قهــر، سکوت کنــید 🔸در شرایطی که با همسرتان به مشکلی برخورده‌اید که ادامه صحبت کردن در مورد آن تنها به مشاجرات بیشتر ختم می‌شود، بهترین راه‌حل موقت این است که از روش سکوت استفاده کنند، نه روش قهر کردن! 🔸در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما ایجاد شده و ناشی از هیجان است، ادامـه بحث می‌تواند شرایط مان را بد‌تر کند. بنابراین ترجیح می‌دهم در این رابطه فعلا سکوت کنم.» @fatemi24
⚠️ یه وکیلی میگفت: یه چیزی میگم آویزه گوشتون کنید! ۶۰ سال وکالت انجام دادم تمام شکایت‌ها بین کسایی بود که به همدیگر اعتماد داشتند....!! @fatemi24
⚠️ ‍ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺻﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﺪ ﻋﯿﺐ آدم‌ها ﺭا ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺍﻭﻝ شخصیت ﺧﻮﺩﺕ ﺭا ﺗﺮﻭﺭ می‌کنی ﺑﻌﺪ ﺁﺑﺮﻭﯼ آنها را ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﺮک دل‌ها را ﺯﻭﺩتر ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺎد ﺯﺑﺎن‌ها ﻣﯽﺷﻨﻮد @fatemi24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرف آورد خراسان رضوی ☀️سلام به مهربانوان سرزمین حضرت رضا علیه السلام در خراسان رضوی 🕊پویش ملی «حرف آورد» با شعار: 🦋موضوع خوب، حرف خوب می‌آورد در حال برگزاریست . 👈ارتباط با ادمین: @peshraft_harfavard https://eitaa.com/harfavard_khorasanrazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نون سنگک 🔹مامان صدا زد: امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر. 🔸اصلاً حوصله نداشتم، گفتم: من که پریروز نون گرفتم. 🔹مامان گفت: خب، دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان نون نداریم. 🔸گفتم: چرا سنگک، مگه لواش چه عیبی داره؟ 🔹مامان گفت: می‌دونی که بابا نون لواش دوست نداره. 🔸گفتم: صف سنگک شلوغه. اگه نون می‌خواید لواش می‌خرم. 🔹مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا. 🔸این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شسته بودم، داد زدم: من اصلاً نونوایی نمی‌رم. هر کاری می‌خوای بکن! 🔹داشتم فکر می‌کردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می‌کنم باز هم باید این حرف و کنایه‌ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور می‌شه به جای نون، برنج درسته کنه. اینطوری بهترم هست. 🔸با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی می‌افتم رو دنده لج و اصلا قبول نمی‌کنم اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ۱۰ کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خسته‌اش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی. 🔹راستش پشیمون شدم. هنوز فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمی‌کرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بی‌خیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصابم خرد بود. 🔸یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم، صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. 🔹دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خرد می‌کرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: تو راه که می‌اومدم تصادف شده و مردم می‌گفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود. 🔸گفتم: نفهمیدی کی بود؟ 🔹گفت: من اصلاً جلو نرفتم. 🔸دیگه خیلی نگران شدم. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود. یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم رفتم اونجا هم تعطیل بود. 🔹دلم نمی‌خواست قبول کنم تصادفی که خواهرم می‌گفت به مامان ربط داره. تو راه برگشت هزار جور به خودم قول دادم که دیگه تکرار نشه کارم. 🔸وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم که می‌گفت: بلد نیستی درست زنگ بزنی؟ 🔹تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه! نفس عمیقی کشیدم و گفتم: الهی شکر و با خودم گفتم: قول‌هایی که به خودت دادی یادت نره! 🔰پدر و مادر از جمله اون نعمت‌هایی هستند كه دومی ندارند ‌پس تا هستند قدرشون رو بدونيم! افسوسِ بعد از اونها هيچ دردی رو دوا نمی‌كنه؛ نه برای ما، نه برای اونها... ┏━━🍃🌺🍃━━┓ @fatemi24 ┗━━━🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┏━━🍃🌺🍃━━┓ @fatemi24 ┗━━━🍂