eitaa logo
خانواده بهشتی
1.1هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
🔸مباحث معرفتی https://eitaa.com/fatemi222/6618 🔹 احکام https://eitaa.com/ahkam31/910 🔸فهرست مباحث خانواده https://eitaa.com/fatemi24/13766
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده بهشتی
↩️ ادامه یا ؛ ⬇️⬇️
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
🇵🇪 حجاب شهر لیما در کشور پرو که نامیده می‌شد (نوع دیگری از )، خاستگاه اسپانیایی داشت و در دوران استعمار، از این کشور به منتقل شده بود. این حجاب برای زندگی روزمره، رفتن به عبادتگاه و نیز انجام کارهای خیریه‌ی پنهانی استفاده می‌شد. زنان از این پوشش برای محافظت از خود در برابر خاک و آفتاب نیز بهره می‌بردند. این حجاب تا اواسط قرن نوزده در میان اشراف جامعه رایج بود و در نهایت توسط مدهای فرانسوی نابود شد. 📝منبع: Instagram.com/hijabarbaeen2 #خانواده_بهشتی ┏━━🍃🌺🍃━━┓ @fatemi24 ┗━━━🍂
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
🇸🇰پارتا پوشش زنان چکسلواکی 🔰حجاب اسلواکی در تصاویر قدیمی. شکلی از پوشش سر در سابق (از جمله روستای ولکی لوم) بود. 🔰 این حجاب از تکه‌ی باریک چوب و نوارهای رنگی و مهره تشکیل می‌شد و دختران آن‌را از حدود ۱۴ سالگی به نشان آغاز دوران بلوغ در استفاده می‌کردند. 🔰در مراسم ازدواج هم نوع پر زرق و برق‌تری از پارتا بر سر می‌گذاشتند. پارتا ۳۰۰ سال قدمت دارد و تا حدود ۷۰ سال پیش استفاده می‌شد. 📝منبع: Instagram.com/hijabarbaeen2 ‌| ┏━━🍃🌺🍃━━┓ @fatemi24 ┗━━━🍂
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
🐈گربه صفت نباشیم🐈 ❇️چوپانی گله را به صحرا برد؛ به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گرد باد سختی در گرفت ، خواست فرود آید، ترسید . باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد... از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت: «ای امام زاده گله ام نذر تو ، از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت:«ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم» قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت:«ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها ر ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم .» وقتی کمی پایین تر آمد گفت : «بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو ، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت: «مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم . غلط زیادی که جریمه ندارد ✅وقتی کار مون گیر میشه دست به دامنش نشیم و وقتی خرمون از پل گذشت مثله همون خره از روش رد بشیم. 🌸خداجونمون رو میگم. 💕فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ 👌اون که هیچ جوره ول کن ما نیست ولی ما هم نامردی نکنیم و هیچ جوره ول کنش نباشیم. @fatemi24
۲۹ شهریور ۱۴۰۰