فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😢دست نوشته شهید سلیمانی در وصف لحظهای که میخواست وارد ضریح مطهر حضرت زینب (سلام الله علیها) شود
⭐️ محاسبهی شبانه شهید حسن باقری
🔻 رهبر انقلاب: پارسال یا پیرارسال بود که من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز #خطاهای_خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را #محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.
🔹این #محاسبه_نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد #یکی_یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناهها عادت کردهایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم. ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
🗓 سالگرد شهادت #شهید_حسن_باقری
🔆 از جامعترین ادعیه ماه #رجب
اللهمَّ إِنِّى أَسأَلُكَ صبْرَ الشَّاكِرِينَ لكَ، و عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ،و يَقِينَ الْعَابِدِينَ لكَ.اللهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعظِيمُ،و أنا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ، أَنْتَ الْغنِىُّ الْحمِيدُ،و أنا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ.اللهم صل على محمد و آله و امْنُنْ بِغِنَاكَ على فَقْرِى،و بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِى، و بِقُوَّتِكَ على ضَعْفِى،ياقَوِىُّ يَاعزِيزُ. اللهم صل على محمد وآله الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَاكْفِنِى ما أَهَمَّنِى مِن أَمْرِ الدُّنْيا وَالْاخرةِ ياأَرحمَ الراحمينَ.
✍🏻 اى خدا از تو درخواست مىكنم كه مرا صبر شكرگزاران عطا كنى و عمل خداترسان و يقينِ اهل عبادت را نصيبم فرمايى، خدایا تو بلند مقام و بزرگى و من بنده بينواى فقير توام، تو غنى هستی و ستودهصفات، و من عبد ذليل توام، اى خدا درود فرست بر محمد و آلش و منت گذار بر من با غنايت بر فقرم و با حلمت بر جهلم و با توانائيت بر ناتوانىام، اى تواناى با عزت، درود فرست بر محمد و آلش كه اوصياء پسنديده رسولت هستند، و مهمات امور دنيا و آخرت مرا كفايت فرما اى مهربانترين مهربانان عالم.
📙مصباح المتهجد۸۰۲
اگر خسته شدیم باید بدانیم؛ کجای کار اشکال دارد. وگرنه، کار برای خدا که خستگی ندارد. لذت بخش است...
#حسن_باقری
#کشکول_دهم_بهمن_۱۴۰۲
مملکت احتیاج به شهید حاج احمد متوسلیان دارد و بس!؟
🌹حاج احمد متوسلیان برای بیمارستان مریوان از بین بچه های سپاه، مسول انتخاب میکند، یک روز سرزده، برای بازید به بیمارستان می آید.حاجی صحنه ای را می بیند که توصیفش در این چند خط آسان نیست. جوان بسیجی مجروح که بدون رسیدگی روی تخت بیمارستان رها شده است، حاج احمد که همیشه در کارها جدی و بی تعارف است رئیس بیمارستان را می خواهد، یقه او را می گیرد و کشان کشان سمت اتاق آن جوان می برد و توبیخش می کند، که تو چرا به این جوان نرسیده ای؟ چرا جورابهایش را عوض نکرده اید؟ بعد حاج احمد، جلوی همه میرود که او را بزند، ریس بیمارستان که منصوب خود حاج احمد است از دستش فرار می کند، حاجی هم، فریاد میزند که امشب بیائی سپاه، می کشمت...
آن رئیس بیمارستان می گوید اگر حاجی با کلاشینکف هم مرا میزد باز دوستش داشتم، چون حاج احمد با ما جدی بود اما شبها می آمد ظرفهای پادگان را می شست و توالت ها را تمیز می کرد. اگر حاج احمد خبر داشت که زیر دستانش "حقوق های آنچنانی" می گیرند واین افتضاح اقتصادی را در ارز, دلار, طلا, خودرو, مسکن و... بر سر مردم می آوردند, با آنها چی رفتاری می کرد؟ ...
💥 مبارزه با فساد «نر» میخواهد:😄👇
✅ در ایام قدیم ، دریکی از پاسگاه های ژاندارمری، مأموری خدمت می کرد که مشهور بود به "سرجوخه جبّار" که تا بخواهی کارآمد بود ودر منطقه خدمت او، خلاف کاری را یارای نفس کشیدن نبود...😵 از قضای روزگار، در محدوده خدمت "سرجوخه جبار"، دزدی بود که امان مردم را بریده و خواب "سرجوخه جبار" را آشفته کرده بود... "سرجوخه جبار"، بارها دزد را دستگیر کرده به محکمه فرستاده بود ولی، گردانندگان دستگاه، هر بار به دلایلی و از آن جمله عدم وجود دلیل برای بزهکاری، دزد یاد شده را رها کرده بودند...😝 یکروز سرجوخه، که از دستگیری و اعزام بیهوده دزد به دادگاه و آزادی او به ستوه آمده بود، منشی پاسگاه را فراخواند و به او دستور داد که کتاب قانون مجازات را بیاورد و محتویات آن را، برای سر جوخه بخواند... منشی پاسگاه، کتاب قانونی را که در پاسگاه بود، آورد و ازصدر تا ذیل، برای سرجوخه خواند: ماده ۱...ماده ۲...و الخ...
همین که منشی پاسگاه آخرین ماده قانون را خواند و کتاب را بست، سر جوخه حیرتزده به منشی گفت: اینها که همهاش ماده بود، آیا این کتاب، حتی یک «نر» نداشت؟
منشی گفت که قانون از مجموعه مادهها شکلگرفته است و نر ندارد...😊 سرجوخه به منشی گفت: ببین در این کتاب، صفحه سفید هست؟ منشی گفت قربان! در صفحه آخر کتاب، بهاندازه نصف صفحه، جای سفید باقیمانده است. "سرجوخه جبار" گفت: قلم را بردار و این مطالب را که می گویم بنویس و چنین تقریر کرد: 👌(نر) "سرجوخه جبار": 👇
هرگاه یک نفر، ۶ بار به گناه دزدی، از طرف پاسگاه دستگیر و به محکمه فرستاده شود و در تمام دفعات، از تعقیب و مجازات معاف گردد و به محل بیاید و کار خودش را از سر بگیرد، برابر «نر» " سرجوخه جبار" محکوم به اعدام است...😘 پس از اتمام کار منشی، "سرجوخه جبار"، زیر نوشته را انگشت زد و مهر کرد و پس از آن، دستور داد دزد را دستگیر کنند و به پاسگاه بیاورند. آنگاه او را، در برابر جوخه آتش قرارداد و فرمان اعدام را، دربارهاش اجرا کرد.😇خبر این ماجرا، به گوش استاندار رسید و او دستور داد "سرجوخه جبار" را، به حضورش ببرند.😎 استاندار پرخاش کنان از او پرسید چرا چنان کاری کرده است."سرجوخه جبار" پاسخ داد: قربان! من دیدم در سراسر قانون مجازات، هرچه هست، ماده است ولی حتی یک «نر» توی آنهمه ماده نیست و آنوقت فهمیدم که عیب کار از کجا است و چرا دزدی که یک منطقه را، با شرارت هایش جان به سر کرده است، هر بار که دستگیر میشود، بدون مجازات آزاد میشود و به محل بازمیگردد... این بود که لازم دیدم در میان «ماده»های قانون مجازات که همه مهربان هستند، یک «نر» هم باشد و خودم آن «نر» را به قانون اضافه و دزد را طبق قانون، اعدام کردم و منطقه را از شر او آسوده گردانیدم!
💥القصه...
قصه امروز ما هم شبیه همان وضع است. قصه، قصه مهربانی بادزدان قانون بلدی است که با قانون سر قانون را می برند وبا پنبه نان مردم را آجرمی کنند و راست راست می گردند و می چرخند به ریش همه می خندند.😢 قصه، قصه بی تدببری بعضی از مدیریت های کوتوله ای و لیلی پوتی ها است.قصه، قصه آقازادهها و برادر و خواهر و عمه و خاله ها است
ارادتمند: #ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فیلمی دیده نشده و فوق العاده با صفا از حاج قاسم عزیز💕 به همراه صدای ملکوتی شهید آوینی در خصوص قاسم های وطن
🚩ا🚩ا🚩🚩ا🚩ا🚩ا
پ.ن: حاجی جان❤️ این چند سال، در فراق تو چه ها کشیدیم،... سوختیم و ساختیم.
فیض عظیم را تو بردی ... مقیم عرش شدی، عند ملیک مقتدر، .... به به، چه سعادتی🌸🍀🌼
....ما خاک نشینان را هم یاد کن ....
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
📸 تصاویری از شهیدان علی و رضا شاهسونی که امروز در استان فارس به شهادت رسیدند
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
👆 وقتی ساواک، طیبه را دستگیر کرد و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود:مرا بکشید ولی #چادرم را برندارید.
🌹شهیده طیبه واعظی
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 قابی متفاوت از حضورِ رهبر انقلاب اسلامی امامخامنهای مدظلهالعالی در مرقد امام و گلزار شهدا
🍃🌹🍃
#امام_خامنهای |
#روشنگری
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 چشم ها سخن می گویند | غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، روزنامه نگار و از فرماندهان نابغه دفاع مقدس
🍃🌹🍃
#ایران_قوی | #روشنگری
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرماندهان ارشد جنگ در معیت شهید میثمی به زیارت امام رضا (ع) مشرّف شدهاند.
🎞 این کلیپ، با سخن کوتاه شهید میثمی آغاز شده و سپس حضّار به معرفی خود میپردازند.
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #شهیدانه
🔹شهید حسن باقری:
تا زمانی که این بانگ الله اکبر هست، تا زمانی که ظلمی هست، تا زمانی که کفری هست، این مبارزه هست. شکلش فرق می کنه. اصلش که فرق نمی کنه
#یادشهداباصلوات 🕊
🌹🍃🌹🍃
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
هیچ وقت لباس نو نمیپوشید،
میگفت هر زمان تمامِ مردم توان پوشیدنِ لباس نوُ زیبا داشتند من هم میپوشم.
ابراهیم طوری برخورد میکرد که گویی از تمامِ رفاهیات دنیایی برخوردار است
گذرانِ زندگی برایِ او که یتیم بزرگ شده سخت بود اما با کار در بازار درآمد لازم را برایِ خودش کسب کرد !
ابراهیم پولِ خودش را هم برایِ دیگران هزینه میکرد؛
نه موقعیت هایِ ویژه او
را ذوق زده میکردُ نه از دست دادنِ
موقعیت ها او را ناراحت میکرد.
🌹 شهید ابراهیم هادی
نوجوان که بود یک شب مهمان ما بود،صبح وقتی از خواب بیدار شد که نماز صبحش قضا شده بود.خیلی ناراحت بود،وسایلش را جمع کرد و رفت و تا مدت ها خبری از او نداشتم.
بعدها فهمیدم که،
دو هفته به خاطر یک نماز قضا روزه گرفته بود.
🌹 شهید علی سیفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرشی انداخت گوشهی حیاط خانه پدریاش توی آفتاب و پیرمرد را از حمام آورد نشاند روی فرش و سرش را خشک کرد،
دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت:
همهی دلخوشی من تو این دنیا پدرمه...
🌹 شهید حاج قاسم سلیمانی