فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹گریه حاج قاسم سلیمانی بر سر پیکر شهید حاج احمد کاظمی
🌹حاج قاسم با گریه می گه:آه احمد دیگه صداتو نمی شنویم
🕊بمناسبت سالگرد شهادت حاج احمد کاظمی
#شهید_محمد_حسین_یوسفالهی
💢 شهیدی که حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود کنار او دفن شود....
🔹 از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام روزهای سال بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود
🔸 نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول میکشید
🔹 دائما ذکر خدا میگفت
🔸 قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود
🔹 هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود
🔸 چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمیگفت
🔹 خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیاتها میگفت
🔸 روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجیها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود!
🌷 یکی از عکس های تاثیرگذار دفاع مقدس 👈 احمد دهقان، شاهد عینی این تصویر درباره این عکس می گوید:
وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در شلمچه و عملیات کربلای پنج در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی(شهید سمت چپ) و علی شاهآبادی(شهید سمت راست)، کنار هم نشسته بودند. تیر سیمینوف تک تیرانداز عراقی میخورد به سر حصیبی و رد میکند و میخورد به سر شاه آبادی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند.
📸۲۱دی ۱۳۶۵ - عملیات کربلای۵
شب جمعه شادی ارواح امام، شهداء ، اولیاء ، صلحاء و اموات👈 صلوات علی محمدوال محمد🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار قاآنی در هنگام شروع عملیات کربلای پنج، ۱۹ دی ۱۳۶۵
در این عملیات سردار قاآنی فرماندهی لشکر ۲۱ امام رضا علیه السلام را به عهده داشتند
🔰 #پیام_فرمانده | #رویای_صادقه
📍وقتی شهید احمدی روشن خواب رهبر انقلاب را دیده بود
🔻 وقتی در دیدار خانواده شهید احمدی روشن، رهبر انقلاب قرآنی را به همسر شهید اهدا کردند، او قرآن را گرفت و آرام گفت: مصطفی خواب دیده بود بالای تپهای شما به سرش دست کشیدید. رهبر پرسید: کی؟
همسر شهید جواب داد: ۲۰ روز پیش حدوداً. و بعد یک خواهش کرد از رهبر: آقا توی نماز شبهاتون علیرضا را دعا کنید، برای صبرش!
و رهبر قول داد...
➕🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍درس خواندن.....
🔻 همراه یکی از دوستانش با خدا سر درس خواندن قرار گذاشتند که آنها درس بخوانند و خدا هم برکت درسشان را بدهد. چون این قرار را کنار یک خانه قدیمی خالی گذاشته بودند، هرشب که از پارک یا کتابخانه برمیگشتند، میزدند به دیوار آن خانه و میگفتند: یا کریم! الوعده وفا. ما درس را خواندیم، برکتش یادت نرود. این برای دورانی بود که برای کنکور میخواند....
🌷شهیدمصطفی احمدی روشن🌷
📕 #کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
➕
🔰 #معرفیشهید | #سالروز_شهادت
#شهید_مصطفی_احمدیروشن
🔅 تاریخ تولد: ۱۷ شهریور ۱۳۵۸
📆 تاریخ شهادت: ۲۱ دی ۱۳۹۰
📌مزار شهید: امامزاده علی اکبرچیذر
♦️ دانشجوی دانشگاه #صنعتی_شریف بود، درسش که تمام شد طبیعتا باید ادامه تحصیل می داد اما رفت سمت کار، همه اطرافیان تعجب کردند که او با آن همه هوش و استعداد، خصوصا که شرایط ادامه تحصیل برایش مهیا بود چرا این کار را نکرد به همین خاطر شروع کردند اصرار کردن به او تا باز هم ادامه تحصیل بدهد اما او قبول نکرد و همه را با یک جمله کوتاه جواب داد.
💎 بعدها هم که توی کارش پیشرفت کرد و شد مسئول بازرگانی کل سازمان، اطرافیان که می دیدند ادامه تحصیل خیلی برای او ساده تر شده است باز هم اصرار کردند اما مصطفی باز هم همان جمله قبلی را جواب داد:«با همین مقدار تحصیلات هم خیلی کارها میشود انجام داد که انجام نداده ام».
✔️ همیشه همینطور بود سعی می کرد بیهوده هیچ کاری را انجام ندهد. هدفی را در نظر میگرفت به سمتش حرکت می کرد و توی راه رسیدن به آن به هیچ حاشیه ای هرچند جذاب توجه نمیکرد، کاری هم به سرزنش باقی مردم نداشت.
🌹 کل زندگی نه چندان طولانی اش به همین منوال گذشت، اصلا به همین خاطر رسیدن به هدف اصلیش که لقا خدا بود هم خیلی طول نکشید و در اوج جوانی به آن رسید.
🌹مقام معظم رهبری در همه کارها برای ما یک شاخصه است، مصطفی تا زمانی که در بین ما بود حضرت آقا را برای خودش یک خط قرمز میدانست. مصطفی در مورد برخوردهایی که برخی نسبت به حضرت آقا داشتند، کنار نمیآمد. روزی در خدمت حضرت آقا بودم که ایشان فرمودند: من در عجبم که هر جا صحبتی از مصطفی میشود، هرکس خاطره و نظر خوبی نسبت به شهید شما دارد و آن هم دلیلش رابطه بالای ایمانی او با خداوند تبارک و تعالی است...
🌹 شهید مصطفی احمدی روشن
🎨 #عکس_نوشته | #مرکز_طراحان
✍🏻 شهید مصطفی احمدی روشن:👇
🔻آنهایی که دراین چندسال مبارزه وجنگ به هردلیلی از ادای تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده اند، مطمئن باشند که از معامله با خداطفره رفته اند و خسارت وضرر و زیان بزرگی کرده اند که حسرت آن را در روز واپسین ودرمحاسبه خواهند کشید.
👌یه تنه یه گردان بود...
♦️دانشگاهش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود... همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانیهاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هستهای بریم.
تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوتنامه ها و خارج رفتنها. موند پای کار کشور امام زمان... گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه...
♦️رفت و با خون دل، تاسیسات هستهای نطنز رو راه انداخت...
#مصطفای_شهادت
تو نماد "ما میتوانیم" بودی
خط سرخ خونِ شهادتت
هیـچ وقـت
صنعت هستهای مان را
از یادمان نخواهد برد
🔰 همکارش تعریف میکنه:
یک روز مصطفی و یکی از مدیران مجموعه
کارشون به جر و بحث میرسه .اون آقای مدیر هم قهر میکنه و میره سمت تهران... مصطفی هم با اینکه مقصر نبوده میره. عوارضی تهران می ایسته تا اون آقای مدیر رو ببینه و ازش عذرخواهی کنه.
🔰 بعد ها که از مصطفی می پرسن چرا اون کار رو کردی میگه اگه من عذرخواهی نمیکردم، اون آقای مدیر می افتاد روی دنده لجبازی و کار مملکت امام زمان (عج) رو زمین می موند.
🔴ماشین سازمان در اختیارش بود، من هم سوار میشدم و با هم میآمدیم طرف تهران. عقب نشسته بود و با لب تاپش کار میکرد. رادیو را روشن کردم. از پشت زد به شانهام. «آقا، این رادیو مال شما نیست. این ماشین دولته، صداش هم مال دولته، تو که موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت، گوش کن.» از این تذکرها که میداد، به شوخی بهش میگفتم:«مصطفی با این کارها شهید نمیشوی.» میگفت:«اتفاقا اگر مراقب این چیزها باشی، یک چیزی میشوی.»
#کتاب_زندکی_به_سبک_شهدا #ناصرکاوه
🗓۲۱ دی
سالروز ترور دانشمند هسته ای
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با شجاعت درس خواند، در حالی که مورد تهدید بود!
🔹 ۲۱ دیماه سالروز شهادت دانشمندِ جوان، شهید احمدی روشن
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دانشمندی که استاد شکستنِ تحریمهای هستهای بود
🔹 به مناسبت سالروز شهادت ستاره صنعت هستهای ایران، مصطفی احمدی روشن
#پیام_شهید
" باید به خودمان بقبولانیم
که در این زمان به دنیا آمدهایم
و شیعه هم به دنیا آمدهایم که
مؤثر در تحقق #ظهـور مولا باشیم و
این همراه با تحمل مشکلات ، مصائب ،
سختیها ، غربتها و دوریهاست
و جز با فدا شدن محقق نمیشود ..."
شهید محمود رضا بیضایی
خسرو جهانی !
شبی در بهار سال ٧١ شام را خوردم و خوابیدم؛ ساعت ٢ و نیم بامداد تلفن زنگ خورد!
با خودم گفتم نصفه شبی چه کسی با ما کار دارد
تلفن را برداشتم.
شخصی گفت: آقای جهانی؟
گفتم: بله
گفت: من از سفارت فلان کشور در تهران با شما تماس می گیرم.
دولت آمریکا از ما خواسته تا با رضایت شما، ترتیب انتقال شما و خانواده ات را به آمریکا بدهیم.
اول فکر کردم یکی از دوستان بی خواب شده و نصفه شبی شوخی اش گرفته ... گفتم دولت آمریکا چه نیازی به من دارد؟
گفت: شما به عنوان کسی که هشت سال تجربه جنگی با سامانه پدافندی هاوک دارید، از طرف شرکت ری تیان دعوتنامه دارید تا با فلان مبلغ حقوق ماهیانه به همراه منزل و اتومبیل، به عنوان مشاور در این شرکت مشغول به کار شوید!
آن شب هر طور بود با جواب های سر بالا، وی را دست به سر کردم تا به اصطلاح، بی خیال ما شود؛ اما مدتی بعد دوباره در همان ساعات نیمه شب تماس گرفت و همان حرف ها را دوباره تکرار کرد...
این بار در جوابش گفتم: من در ایران یک قطعه زمین دارم و اگر از ایران بروم، احتمال اینکه این قطعه زمین از دستم برود هست!
گفت: مرد حسابی! من به تو می گم شرکت ری تیان ضمانت داده اگر پایت را داخل آمریکا بذاری، فلان مبلغ را به حساب بانکی خودت واریز کند.
با این پول می توانی کل محله تان را بخری!
حالا ارزش آن قطعه زمین در برابر این مقدار پول چقدر است؟!
گفتم: این قطعه زمین، یک قبر است در بهشت زهرا کنار آرامگاه پدر و مادرم و در مجاورت قطعه همرزمان شهیدم در پدافند زمین به هوای ارتش!
اگر دولت آمریکا می تواند چنین قطعه زمینی را در خاک آمریکا برایم کنار بگذارد، فردا صبح نه همین الان می آیم و خودم را به سفارت شما معرفی می کنم!
گفت: الحق که دوستانت راست می گویند که کله ات بوی قورمه سبزی میدهد!
گفتم: زمانی که ما وارد ارتش شدیم این شعر با گوشت و خونمان آمیخته شد:
اگر ایران جز ویران سرا نیست
من این ویران سرا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم
اگر آلوده دامانید اگر پاک
من ای مردم ایران شما را دوست دارم
این شعر را که خواندم، بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد و دیگر تماس نگرفت!
خاطره ای که خواندید از سرهنگ دکتر "خسرو جهانی" فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و رکورددار جهان در انهدام ۶٨ فروند جنگنده پیشرفته و انهدام دو فروند هواپیمای دشمن با یک تیر موشک در دو مرحله (عملی بینظیر در دنیا) است.
✅داستانهای شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/280
#یادگاری
🏴 رزمنده ها در جبهه به او «بابا شریف» «چریک پیر» و «پدرجنگ» لقب دادند.
🔰 در عملیاتی که چند بالگرد به منطقه عملیاتی آمده بودند، ایشان با یک سلاح سبک سر خلبان هلیکوپتر را نشانه گرفت و او را به درک واصل کرد و هلیکوپتر سقوط کرد. از آن به بعد شهید را با لقب (چریک پیر) خطاب می کردند. او خبر پیروزی رزمندگان و سرنگونی هلیکوپتر را به طور مستقیم از صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد.
🔰 در ۲۰ عملیات شرکت داشت و در عملیات های ذیل مجروح شد: عملیات شکست حصر آبادان، مسلم بن عقیل، والفجر 1، والفجر 3، خیبر، والفجر 8 که در عملیات والفجر 8، خبر شهادت برادر محترمش حاج حسن شریفی و داماد عزیزش حسین یار خواه را شنید.
شهید محمد ابراهیم شریفی، سرانجام در شب ۲۳ دی ۱۳۶۵، در حین فرماندهی عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه بر اثر اصابت دو گلوله به قلبش شهید شد.
🔰به نقل از همسر شهید: بار آخر که آمده بودند مرخصی، چهره اش کاملا نشان می داد که این دفعه دیگر برنمی گردد و هر جا هم برای خداحافظی رفته بود گفته بود که این بار رفتن من با خود من است، ولی برگشتن با خداست.