⭕️وَ كَاين مِن نَبي قاتل مَعَه رَبيُونَ كثيرَ فَما وهنوا لما اصابهم في سبيل الله وما ضعفوا وما استكانوا والله يحب الصابرين (آل عمران ـ 146)
🔰چه بسيار پيامبراني كه مردان الهي فراواني به همراه آنان جنگ كردند. آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان ميرسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد.
↩️چشمه ساري مقدس و شريعهاي گوارا به دست تواناي ساقي ازلي از ابتداي آفرينش در بيابان لم يزرع دارِ فنا جاري و ساري گشته است. هابيليان تاريخ از آدم تا خاتم و از خاتم تا انتهاي تاريخ از زلال اين حقيقت سيراب خواهند شد. كوثر اين چشمه و اوج فواره آن در عاشورا جلوهگر شد و عاشورائيان را در پهنه گيتي مجذوب و شيفته خود ساخت..
⬅️و اينك ما بازماندگان ،چگونه بايد خود را به آن چشمه ناب برسانيم و از تشنگي و دل مردگي، خود را برهانيم. آيا آن چشمه خشكيد؟ يا ساقي همه را فراموش كرد؟ و يا مقتدايي از نسل عاشورا در ميان نيست؟ نه، هرگز اين چشمه خشكيدني نيست؟ ساقي همچنان باقي است و مقتدا پابرجا
⬅️⬅️روحیه شهادت طلبی، یعنی مجموعه نظام ارزشی و اعتقادی كه كمال را برای آدمی محقق می سازد. يعني باور به خدا و معاد، اعتقاد راسخ بر درستي و بر حق بودن راه اسلام ناب محمدي(ص)،ايستادگي در مقابل دشمن، ايثار و فداكاري جهت حفظ ارزشهاي الهی،خستگيناپذيري و اعتقاد به احديالحسنيين (پيروزي يا شهادت در راه خدا). بر این اساس است که اگر ما با نظام تربیتی و تعلیمی بتوانیم به تعداد انسان های «متكامل» و«موحد»بیفزاییم،روحیه شهادت طلبی راتقویت كرده ایم.
✅روحیه شهادت طلبی که ریشه در فطرت جاودانگی طلبی انسان دارد، به عنوان رمز موفقیت جبهه حق، همواره مورد توجه مجاهدان راه خدا بوده است وخیل عظیمی را به ساحل آرام توحید ویکتاپرستی رهنمون می سازد.
✳️این ویژگی منحصر به فرد مکتب خونین تشیع دشمنان را به چاره جویی وا داشته است .
🟧فوکایامانظریه پرداز فرهنگ غرب، در کنفرانسی که در اورشلیم برگزار شد به ترسیم اندیشه سیاسی شیعه پرداخت.
او در این کنفرانس که بازشناسی هویت شیعه نام داشت می گوید:
« شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرنده ای است که دو بال دارد. یک بال سبز و یک بال سرخ ». این مطالب را وی در اوج پیروزی های ما در سال 1365 می گوید و ادامه می دهد: «بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی اوست چون شیعه در انتظار عدالت به سر می برد، امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است نمی توانید کسی را تسخیر کنید که مدعی است فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل داد خواهد کرد».
🔻 او می گوید: «بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است
او راه برخورد با این جریان را تضعیف ولایت فقیه دانسته و می گوید: در صورت تضعیف ولایت فقیه، رفاه طلبی جای شهادت طلبی را می گیرد و پس از آن اندیشه عدالتخواهی و انتظار نیز از جامعه رخت بر می بندد.
🔻فرآیند «فروپاشی ایدئولوژیک» در پروژه «ناتوی فرهنگی» یک اصل بنیادین دارد که در هر دوره تاریخی به شکلی ظهور می کند. او کلید این فروپاشی را «نابودی روحیه مقاومت» در میان ایرانیان دانست و گفت که «برای پیروزی بر یک ملت باید میل و ذائقه مردم را تغییر داد» و کافی است «شهادت طلبی این ها را به رفاه طلبی تبدیل کنید»
🟦در دو دهه اخیر و با گسترش مبارزه مردم مسلمان درجهان به ویژه لبنان و فلسطین و ورود آن ها به عرصه جدیدی از مقاومت، همچنین ظهور «القاعده» و تهاجم آمریکا به عراق و سوریه ، موضوع جهاد از سوی افکار و رسانههای غربی مورد توجه قرار گرفته است؛ چه آن که به خاطر عدم شناخت دقیق مبانی دینی مسلمانان، مسأله جهاد، ترور و حملات انتحاری در یک ردیف با باری کاملا منفی گنجانده شده است .
🔹 در شرایطی که انسانها اغلب برای زنده ماندن بیشتر تلاش میکنند، کسانی هم هستند که درک متعالیتری از فلسفه حیات و کسب مقام والایی که شهیدان راه خدا دارند، حاضرند جان خود را فدا کنند و از شهادت در راه مکتب و دین خود استقبال کنند، این موضوع اندیشمندان را به مطالعه وتحقیق وداشته است .
🔹این چنین روحیهای که همراه با رهایی از تعلقات دنیوی است، یعنی«شهادت طلبی» و مرگ در راه خدا، معاملهای پر سود با آفریدگار ،جان فدا کردن و به بهشت جاوید رسیدن درجهان بحرانی امروز پدیده ای شگفت انگیز و برای بسیاری باورنکردنی است.
🔹 اما باید اذعان کرد این روحیه فطری وعقلانی چندان هم عجیب نیست ،زیرا که استقبال از مرگ در راه عقیده و آرمان، نزد ملتهای دیگر هم ارزشمند و ستودنی است و مردم آزاده چنین مرگی را تقدیس و تمجید میکنند و آن را برتر از زندگی مذلتبار و زیر بار ستم و همراه با ننگ و پستی میشمارند. مرگ سرخ، نوع کمال يافتهتری از حیات است و شهدا زندگان جاویدند.
🔹🔻پیشینه خواندنيهاي جذاب و زيباي تاريخ بشر، بيشتر مربوط به صحنههايي است كه يك فرد يا يك ملت توانسته است در اوج نابرابري عِدّه و عُدّه با روحیه حماسی و ایثارگری بر حريف خود چيره گردد.
👈فرد يا ملتي مقدس و قهرمان به شمار ميآيند كه در مقابل امواج دشمنيها و موانع قد خم نكرده و با فعاليت و نشاط، تمامي استعدادهاي بالقوه خود را به فعليت درآورده و ابتكار را از دشمن گرفته باشند.
❌ نمونههايي از اين صحنهها را ميتوان چنين بيان نمود:
🔹قداست معبد خدايان ژرمن، والها (Walhalla) كه جايگاه قهرماناني است كه در جنگها، كشته شدهاند.
🔹خدايان جنگجو در اساطير يوناني همچون زئوس (Zeus) تيتان (Titans) و خدايان ديگر مانند پالاس (Pallas) و مارس (Mars) كه همواره زره پوش و مسلح به زوبين و سپراند.
🔹قداست جنگجويان ژاپني و مأموريتهاي انتحاري كاميكازههاي ژاپني (Kamikaze) كه براي پيروزي ملت خود با هواپيما در دودكش كشتيهاي جنگي دشمن وارد ميشدند و بدين وسيله با مرگ خود، موجب انفجار و نابودي كشتي جنگي و خدمه آن ميگرديدند، همگي بيانگر اين واقعيت است.
👈عمليات استشهادي افراد حزب الله لبنان كه همراه با استماع صداي دلنشين و صوت آسماني قرآن با اتومبيل حاوي مواد منفجره در سال 1362 مقر آمريكاييها و فرانسويها را در بيروت درهم كوبيدند و با شهادت خود توانستند صدها نفر از نيروهاي دشمن را نابود سازند. عملياتهاي استشهادي پيدرپي در جنوب لبنان و امروزه در فلسطين اشغالي صحنههاي زيبا؛ تحسين برانگيز و اعجاب آوري است كه همگي از نوع دفاع نامتقارن به شمار ميآيند. در نهايت همه اين صحنهها، قطرهاي است از حماسههاي هشت سال دفاع مقدس بسيجيان، همچون نبرد العميّه، فاو، بيت المقدس و دهها عمليات بزرگ ديگر. و عملياتهاي با شكوه سالهاي دفاع مقدس نمي است از يم عاشوراي حسيني(ع).
🔰روحیه شهادت طلبی دردفاع مقدس از نگاه ديگران
حماسههايي كه بسيجيان در سرتاسر جنگ تحميلي و پس از آن آفريدهاند آنقدر عظيم و فراموش ناشدني است كه در بسياري موارد حتي سرسختترين دشمنان اين انقلاب نيز نتوانستهاند آن ها را انكار كنند.
👌قسمتهايي از اعترافات دشمنان، از زبان سخنگويان آنها كه از طريق بلندگوهاي تبليغاتي بيان شده است عبارت است از:
1️⃣👈-عبور از موانع مين گذاري شده:
روزنامه آمريكايي «كريستچين ساينس مانيتور» در تاريخ 15/7/61 مينويسد:
«بسيجيان نوجواناني هستند كه تحت تأثير باور و اعتقادات عميق مذهبيشان داوطلب رفتن به جبهه ميشوند، پس از دوره آموزش بسيار كوتاه مدت به جبهه اعزام ميشوند كه از مناطق مين گذاري شده رد شوند و جاده را صاف كنند يا به موانع دفاعي عراقيها با سلاحهاي سبك حمله كنند.»
بعد از اتمام عمليات فتح المبين راديو بي بي سي در تاريخ 20/2/61 در برنامه جام جهان نماي خود در ارتباط با عواملي كه در پيروزي بزرگ ايران نقش داشتند گفت:
«موفقيت اخير ايران با تركيبي از مهارت نظامي و نيروي انساني به دست آمده است. اكثر نيروهاي ايران كه در مراحل آغاز عمليات از رود كارون عبور كردند، سربازان داوطلب از سازمان بسيج مستضعفان بودند كه عليرغم فقدان تعليمات نظامي كافي شور و حميت تعصب گونهاي براي هجوم به مواضع مقدم نيروهاي عراقي دارند به طوري كه حتي پياده از اراضي مين گذاري شده عبور ميكنند.»
2️⃣👈فداكاري و جانبازي:
ريچارد اوپنهايمر، يكي از مفسران بيبيسي پيرامون عمليات «رمضان» درباره جانبازيهاي توصيف ناپذير برادران بسيج و سپاه نوشت:
«واحدهاي ويژهاي از سپاه پاسداران و سازمان بسيج، تحت عنوان خط شكن تشكيل شده است كه وظيفه آنان، عبور از خط دفاعي دشمن خواهد بود، اين واحدها با فداكاري و جانبازي از مناطق مين گذاري شده سيمهاي خاردار، خندقهاي عميق و ساير سنگرهاي عراق عبور خواهند كرد تا راه را براي پيش روي ستونهاي تانك و توپخانه ايران هموار كنند.»
پس از آزادي خرمشهر، يكي از مفسران آلماني به نام «ريتا تايشمن» درباره نقش نيروهاي بسيجي در جنگ نوشت:
«ايران اين پيروزي را مديون نيروهاي داوطلب اكثراً جوان كشور است كه عراق و واحدهاي ياور عراق از كشورهاي عربي، در مقابل شهامت و جانبازي آنان تاب و توان ايستادگي نداشتند.»
در ايام جنگ مجله آمريكايي «نيوزويك» طي مقالهاي در خصوص جنگ تحميلي به نقش بسيجيان در اين جنگ پرداخته و مينويسد:
«حضور آنها در جبههها مايه كابوسهاي رژيم عراق است كه اين طور به نظر ميرسد كه تعداد آنها تمامي نداشته و حضورشان در جبههها هيچ گاه توقف نمييابد.»
واحدهاي بسيج متشكل از نوجوانان و پيرمردان از قويترين تهديدها عليه صدام بشمار ميروند آنان اكنون بويژه پس از عمليات والفجر9 ثابت كردهاند كه نيروهايي هستند كه ميتوانند در سختترين شرايط وارد ميدان نبرد شوند.
نشريه مذكور ميافزايد: يك بسيجي مجروح سلاح شيميايي از ميان لبهاي ترك برداشته خود ميگويد: «به جهان بگوييد كه نميترسيم چون براي خدا ميجنگيم.[5]»
3️⃣👈مقايسه با نيروهاي دشمن:
در تاريخ 3/3/61 مجله آلماني اشپيگل ضمن برشمردن گوشههايي از حماسه آفرينيهاي سپاه اسلام نوشت: «در حالي كه هنر جنگ آوري عراقيها به همين اكتفا ميكرد كه مواضع واقعي يا احتمالي ايران (مناطق مسكوني) را به شدت هر چه تمامتر بكوبند، در عمل ثابت شد كه يك حريف پرتعصب و مصمم به فدا كردن خود، حتي در يك جنگ مدرن نيز شانس موفقيت و پيروزي دارد. مثلاً در آبادان پاسداران انقلاب كه اغلب تنها اسلحه آنان تفنگ، كوكتل مولوتف و حتي چاقو بود، ماهها در برابر رگبار آتش عراقيها مقاومت كردند تا كمك به آنها رسيد و در ساير مواقع نيز وضع كم و بيش به همين منوال بود.»
يك افسر عراقي با لحن تسليم و شكست ميگويد:
«بعد از ساعتها رگبار شليك افراد ما، وقتي خزانهي مسلسها خالي شد، يك نفر از اينها يعني ايرانيها بلند ميشود و از ميان نعشها به ما حمله ميكند.»
4️⃣👈تضمین کافی:
مجله فوق (اشپيگل) در مورد روحيه انگيزه سربازان عراقي و نقطه مقابل آن نيروهاي بسيج ميافزايد:
«سربازان عراقي فاقد انگيزه و روحيه لازم براي جنگيدن هستند و علت آن هم اين است كه پريزيدنت صدام حسين اين روزها محبوبيتي در كشور خود ندارد. تعداد كشته شدگان ارتش عراق هفتاد هزار نفر برآورد ميشود و خانوارهاي آنان از دولت عراق يكصد مارك پول و يك اتومبيل نو دريافت ميكنند ولي آيت الله خميني به بازماندگان كشته شدگان جنگ، پولي نميپردازد و به آنها با اين تضمين تسكين ميدهد كه كشته جنگ شهيد است و ظاهراً همين تضمين كافي است كه اين قدر افراد داوطلب و حتي زنان و كودكان را به جبههي جنگ بكشاند كه براي همه آنها امكان شركت در جنگ وجود نداشته و بايد مدتي در نوبت انتظار بكشند.»
5️⃣👈سه ميليون داوطلب با تجربهي جنگي:
خبرگزاري رويتر نيز با انتشار مطلبي از ضعف و ناتواني ارتش عراق در جنگ تحميلي و برتري ارتش ايران چنين گزارش ميدهد:
اكنون جوانان 18 ساله تا مردان 48 ساله عراقي به خدمت اجباري فراخوانده شدهاند، بعضي از اين افراد حتي طول خدمتشان به ده سال هم ميرسد و هر كسي كه توانايي جسمي دارد بايد به نوعي اجبارا خدمت كند.
رويتر ميافزايد: ارتش عراق با سيستمهاي دفاعي پيچيده و تلويزيونهاي مستقر در سنگرها با قواي ايران كه پراكنده عمل ميكنند و در پي حملات غافلگير كننده هستند، تفاوت دارد. قواي ايران متكي به داوطلبان و شبه نظاميان انقلابي است كه مدت مأموريت در جبههشان سه ماه است اما برخي هرگز جبهه را ترك نميكنند. رويتر در پايان گزارش خود ضمن اذعان به حضور گسترده بسيجيان در دفاع از انقلاب اسلامي مينويسد: در حدود سه ميليون داوطلب بسيجي در ايران وجود دارد كه آموزش ديدهاند و تجربه جنگي دارند، برخي از آنها قبلاً مجروح شدهاند و حتي در مورد حمله سلاح شيميايي قرار گرفتهاند. بسيج محدوديت سني ندارد و رسما جوانان پانزده سال به پايين را نميپذيرد، اما ديده شده است كه برخي شناسنامههاي خود را دست كاري كرده و بدين ترتيب موفق به رفته به جبهه شدهاند.[6]
6️⃣👈پيروزيهاي باورنكردني:
پس از عمليات كربلاي 5 خبرنگار تلويزيون سوئد مشاهدات خود را اينگونه منعكس كرد:
ما شاهد پيشروي نيروهاي ايراني در منطقه شلمچه و تصرف خطوط دفاعي عراق توسط ايران بوديم. فتح اين استحكامات براي من باور نكردني بود.
رابرت فيسك خبرنگار روزنامه تايمز لندن نيز درگزارش خود اينگونه نوشت:
پاسداران و بسيجيان رفتاري بيباكانه داشتند و با آنكه گلولههاي توپ از هر سو پرتاب ميشد، آنها حتي گاهي كلاههاي خود را نيز بر سر نميگذاشتند و از صداي انفجارها ميخنديدند. اين جوانان بيش از آنكه بيباك باشند بيخيالند و اين آنها را بيمانند ميكند....
آرگون بالچي نويسنده جنگي روزنامه حريت تركيه نيز نوشت:
نيروهاي پياده ايران با بهره گيري از روحيه بالايي كه دارند از رويارويي با نيروهاي ارتيش عراق ترسي ندارند و با كمين بر سر راه تانكهاي عراق آنها را منهدم ميسازند.
و بالاخره روزنامه انگليسي گاردين در ترايخ 3/5/61 در توصيف ارتش بيست ميليوني (از روي خشم و كينه) چنين نوشت:
«جوانان ايراني در حالي كه اسلحه بدست داشتند، بدون آنكه بدانند چگونه بايد از سلاحةاي خود استفاده كنند چشم بسته به ميان آتش توپخانه و مسلسل نيروهاي عراقي ميدويدند.»
آري:
گر مرد رهي ميان خون بايد رفت
توپاي در ره نه و هيچ مپرس
از پاي فتاده سرنگون بايد رفت
خود، راه گويدت كه چون بايد رفت
در اينجا ذكر اين نكته لازم است كه بعضي از مفسران و تحليل گران غربي كه قدرت درك و فهم نيروي ايمان و فلسفه شهادت را ندارند. گهگاه در نوشتهها و يا گفتههاي خود جان فشانيهاي سپاه اسلام را به نوعي خودكشي كه پس از مغزشوييهاي مستمر به وقوع ميپيوندد تعبير كردهاند امّا بايد به آنها گفته شود:
«گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش»
7️⃣👈كنترل آشوبهاي داخلي:
حضور قدرتمندانه، نيروهاي مردمی در عرصه مقابله با آشوب گران كه منجر به كنترل بحران و تثبيت اقتدار و عزت نظام اسلامي گرديد، تحيّر بيگانگان را نيز برانگيخت و آنان را به چاره جويي براي مهار و كنترل اين بازوي توانمند انقلاب اسلامي واداشت.
توصيههاي راديو آمريكا به فعالان جنبش دانشجويي كشور براي در نظر گرفتن نقش بسيج در تحركات خود قابل توجه است. راديو آمريكا د رمورخه 2/6/78 با اين ادعا كه با نزديكي مهرماه و گشايش دانشگاهها و مدارس، نهضت دانشجويي در ايران ادامه خواهد داشت از قول يكي از كارشناسان خود ميگويد:
«از جمله نقاط ضعف نهضت دانشجويي ايران، دست كم گرفتن و قرار دادن نيروهاي بسيج كه استقلال ايران واقعاً به مقدار بسيار زيادي منوط به توان و از جان گذشتگي آنها بود در خارج از اردوي خود بود كه بايد هر چه زودتر جبران شود.»
اين راديو همچنان ميافزايد:
«بسيجيان نبايد احساس كنند كه اگر ايران دموكرات و آزاد شود و جامعه مدني به جاي پورلتاريسم بنشيند آنها محلي از اعراب نخواهند داشت بلكه برعكس بايد نشان داد كه اتفاقاً براي عزيزاني كه استقلال ايران به علت فداكاري آنهاست در جامعه آزاد، نقش بيشتري خواهند داشت.
در پاسخ چنين ادعاهايي بايد به اين آيه استناد جست:
«ان شر الدواب عندالله الصّم البكم الذين لايعقلون» (انفال22) به راستي بدترين جنبندگان نزد خداوند ناشنوايان گنگي هستند كه تعقل نميكنند.
✅موضوعات فیش منبرک
خطرات دنیاگرایی
https://eitaa.com/fatemi5/2014
عربی_خواندن_نماز
https://eitaa.com/fatemi5/2011
نقش مسجددر معنویت انسان
https://eitaa.com/fatemi5/2007
دستگیری حضرت زهرا(س)
https://eitaa.com/fatemi5/1972
مکافات؛آثار و تبعات گناهان
https://eitaa.com/fatemi5/1961
عوامل تقویت و گسترش این فرهنگ شهادت
https://eitaa.com/fatemi5/2043
روحیه شهادت طلبی
https://eitaa.com/fatemi5/2030
دشمن شناسی
https://eitaa.com/fatemi5/1563
تهذیب نفس
https://eitaa.com/fatemi5/2021
قناعت
https://eitaa.com/fatemi5/2119
محاسبه
https://eitaa.com/fatemi5/2403
May 11
ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمانبر است. البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریع کنندهای دارند.
مثلاً در خصوص توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی نظیر حماسه عاشورا ، نهضتها و قیامهایی که بعد از آن در طول تاریخ تشیع به وقوع پیوسته و در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ۸ ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان جوامع از جمله لبنان و فلسطین نقش داشتهاند.
امّا برای تداوم و گسترش این فرهنگ در زمان کنونی چه باید کرد در این نوشتار، ابتدا شهادت و فرهنگ شهادت طلبی، تعریف و سپس عوامل تقویت و تضعیف این فرهنگ بررسی شده است.
تعریف شهادت
شهادت، مرگی از نوع کشته شدن است که شخص مؤمن ، آگاهانه و با اختیار و به خاطر اهدافی که از منظر دین ، مقدس شمرده شده است، آن را بر میگزیند که قرآن کریم از آن به معنای «قتل فی سبیل الله» یاد کرده است.
عوامل تقویت و گسترش این فرهنگ
1- تعلیم معارف حقه قرآنی
تلاش برای اشاعه و تعلیم معارف حقه قرآنی به منظور تقویت ایمان ، اعتقاد و یقین مردم نسبت به مبدأ و معاد .
در قرآن کریم، خداوند داستان ساحرانی را نقل میکند که از سوی فرعون مأموریت داشتند از طریق سحر با موسی مبارزه کنند بعد از اینکه، موسی علیهالسّلام با معجزه الهی (انداختن عصای خود) سحر آنها را باطل کرد، آنها به سجده افتاده و گفتند:ما به پروردگار موسی و هارون علیهما السّلام ایمان آوردیم. و ایمان آنان ایمانی محکم و استوار شد.
بطوری که وقتی فرعون، آنها را به قطع دست و پا و به صلیب کشیدن بر درختان نخل، تهدید کرد، آنها قاطعانه در جواب گفتند:« سوگند به آن کسی که ما را آفریده، هرگز تو را بر دلایل روشنی که برای ما آمده مقدم نخواهیم کرد».
و هر حکمی که میخواهی بِکُن و... در نهایت در مقابل تهدیدات هولناکِ فرعون، عاشقانه مرگ ۸۹با شهادت را آن هم با فجیعترین وضع پذیرا شدند. و این چیزی جز تأثیر مستقیم ایمان و یقین قلبی به خداوند سبحان و وعدههای او نیست.
بنابراین بر مسئولان فرهنگی جامعه است که از روشهای متنوع در ترویج و تعلیم ایمان و معنویت مردم کوشا باشند.
2-تقویت روحیه صبر و استقامت
عامل دومی که در تقویت و گسترش فرهنگ شهادت میتواند تأثیر داشته باشد؛ تلاش برای تقویت روحیه صبر و استقامت در مؤمنین است.
چرا که مجاهدت و شهادت در راه خدا، مستلزم تحمل مشقات و مصائب فراوان است. قرآن کریم، در مورد تأثیر این عامل بر روحیه و فرهنگ شهادت طلبی در مؤمنین، یکی از ویژگیهای مردان الهی را که همراه پیامبران در جنگها شرکت میکردند، ویژگی صبر دانسته و میفرماید:«آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنها میرسید، سست و ناتوان نشدند و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد».
مرحوم شیخ صدوق در معانی الاخبار مطلبی را در مورد استقامت امام حسین علیهالسّلام از امام سجاد علیهالسّلام نقل میکنند که:«در روز عاشورا بعد از اینکه جنگ شدیدی در گرفت و عدهای از یاران و خاندان آن حضرت به شهادت رسیدند و بدنهایشان قطعه قطعه شد، تعدادی از اصحاب نگران شدند، امّا چهره حسین بن علی علیهالسّلام لحظه به لحظه آرامتر و درخشانتر میشد، آنان به یکدیگر میگفتند، به حسین بن علی علیهما السّلام نگاه کنید از مرگ هیچ هراسی ندارد.
امام حسین علیهالسّلام با شنیدن این جمله فرمود: « ای بزرگ زادگان صبور باشید و بدانید مرگ همانند پلی است که شما را از رنج و سختی عبور داده، به بهشت وسیع و نعمتهای جاویدان آن منتقل میکند».
🔰 تقویت روح غیرت
سومین عاملی که میتواند در ترویج فرهنگ شهادت طلبی مؤثر باشد، تقویت روحِ غیرت در جامعه اسلامی است. چرا که غیرت، نیرویی است که هر انسانی را به دفاع از ارزشها و مقدسات وا میدارد.
حضرت فرمودند:«ان الله غیور و یحب الغیور» خداوند غیور و غیرتمند است و انسان غیرتمند را دوست دارد. وقتی که تعهد و غیرت از جامعهای رخت بربندد و افراد جامعه نسبت به ارزشهای فرهنگی، ملی و مذهبی خود بیتفاوت شوند، قهراً در مقابل تهاجم دشمن هیچ عکس العملی از خود نشان نخواهند داد یا اگر هم نشان بدهند، عکس العملی ضعیف و حقیرانه خواهد بود.
امّا اگر روحیه غیرت دینی و احساس مسئولیت و تعهد در جامعهای حکمفرما شد، دیگر هیچ مهاجمی نمیتواند به آن جامعه چشم طمع داشته باشد.
در این رابطه، اشاعه و ترویج فرهنگ عاشورا (که حاکی از احساس تعهد شدید و غیرت آقا اباعبدالله الحسین علیهالسّلام در مقابل بیبند و باری حاکمان وقت و اشاعه آن به سایر جامعه اسلامی بود) میتواند به عنوان بهترین راهکار مورد استفاده قرار گیرد.
در این رابطه، مبارزه مستمر با عوامل رواج بیغیرتی در جامعه و عدم مداهنه و مسامحه در برخورد با مروجین آن، ضروری است.
4-زدودن دلبستگیهای دنیوی
چهارمین عامل مؤثر در ترویج فرهنگ شهادت طلبی، زدودن دلبستگیهای دنیوی و تقویت عشق و دل دادن به معبود واقعی و تقویت محبت اهل بیت علیهمالسّلام در قلب مردم است.
عشق و محبت به طور کلی و به ویژه در این رابطه، انسان را از خود و خودپرستی بیرون میبرد. خودپرستی، محدودیت و حصار است و عشق این حصار را میشکند. تا انسان از خودش بیرون نرفته، ضعیف است، ترسو ، بخیل ، حسود ، بدخواه ، کم صبر، خودپسند و متکبر است. روحش نشاط و هیجان ندارد، همیشه سرد است و خاموش امّا همینکه از «خود» پا بیرون نهاد و حصار خودی را شکست این خصائص و صفات زشت نیز نابود میگردد.
👈بنابراین با تقویت روحیه محبت و عشق ورزی به خداوند و اولیاء او، که نتیجه تولید و افزایش معرفت نسبت به آنها، در جامعه است، به تدریج دل بستگیهای دنیایی کم رنگ و دل بستگیهای الهی پررنگ میشود و کم کم همه فعالیتها، برای خشنودی خالق و اولیاء او صورت گرفته و مشقتها و سختیهای ناشی از اجرای فرامینش، به راحتی تحمل میشود.
🔰آیات مرتبط با محبت مومنان به خدا
در قرآن کریم، آیاتی وجود دارد که حاکی از دوستی و محبت عمیق مؤمنان نسبت به خداوند ، یا نسبت به مؤمنان دیگر است:
۱. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» (بقره / ۱۶۵) آنان که ایمان آوردهاند در دوستی خدا سختترند.
۲. « وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» ترجمه:«و کسانی که بیش از مهاجران در خانه و در ایمان جایگزین شده و مهاجرانی را که به سوی ایشان میآیند دوست دارند و در دل خودشان از آنچه به آنها داده شده است احساس ناراحتی نمیکنند و آنها را بر خویش مقدم میدارند هر چند خود نیازمند باشند».
از این آیه (حشر / ۹) بدست میآید که ایثار و از خودگذشتگی و مقدم داشتن دیگری (که خود نیز میتواند از عوامل ترویج و توسعه فرهنگ شهادت باشد) در سایه عامل عشق و محبت ورزی به خدا و اولیاء او و مؤمنان رشد کرده و شکوفا میشود. مردی به امام صادق علیهالسّلام عرض کرد: ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان، اسم میگذاریم، آیا این کار، ما را سودی دارد؟ حضرت فرمودند: آری به خدا قسم مگر دین چیزی غیر از دوستی است؟ (هل الدین الا الحبّ) سپس به آیه ۳۱ سوره آل عمران استشهاد فرمودند:«إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ؛ اگر خداوند را دوست دارید مرا تبعیت کنید خداوند شما را دوست خواهد داشت».
🔰 تهذیب نفس محصول عشق به خدا
از جمله آثار پربرکت عشق ورزی و محبت به خدا و اولیاء خداوند تهذیب نفس و تلاش در مسیر جهاد اکبر است. و قهراً در این راستا، شناسایی اولیاء الهی و سپس محبت به و تمسک به آنان از مسائل ضروری است.
ابن عباس میگوید: در محضر پیامبر صلّی الله علیه و آله بودیم، شخصی سؤال کرد:ب هترین همنشینان کیست؟
حضرت فرمودند:
« من ذکّرکم بالله رؤیته، و زادکم فی علمکم منطقه، و ذکرکم بالاخرة عمله؛کسی که دیدن وی شما را به یاد خدا بیندازد و سخنانش بر دانشتان بیفزاید و رفتارش شما را به یاد آخرت و قیامت بیندازد».
👈بنابراین عامل محبتورزی و عشق به خدا و اولیاء او میتواند زمینه ساز جهاد اکبر (تهذیب و تربیت نفس ) و سپس آمادگی برای شهادت در صحنه جهاد اصغر باشد.
🔻صفحات تاریخ اسلام از شگفتیهای ایثار و فداکاری ناشی از محبت به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهمالسّلام در صحنههای جهاد اصغر پر است، در اینجا به دو نمونه اشاره میکنیم:
۱. ابوذر غفاری از جمله افراد دلباخته پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است، در لشکر کشی به سوی تبوک با پیامبر صلّی الله علیه و آله همراه شد، در بین راه سه نفر، یکی پس از دیگری عقب کشیدند، هر کدام عقب میکشیدند به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله اطلاع میدادند، پیامبر صلّی الله علیه و آله در هر نوبت میفرمود: «اگر در او خیری باشد خداوند او را برمیگرداند و اگر خیری در او نیست بهتر که رفت». اصحاب دیدند، ابوذر نیز عقب کشید. به اطلاع پیامبر رساندند که ابوذر هم عقب کشید، پیامبر صلّی الله علیه و آله همان جمله را تکرار کرد.
امّا عقب افتادن ابوذر به دلیل بازماندن شترش از رفتن بود، او هر چه تلاش کرد حرکت نکرد. لشکر از او فاصله گرفته بود، بالاخره شتر را رها کرده و بارش را بر دوش گرفت و در هوای گرم بر روی ریگهای گدازنده به راه افتاد، تشنگی داشت هلاکش میکرد، به صخرهای در سایه کوهی برخورد کرد که در میانش آب باران جمع شده بود، چشید آن را بسیار سرد و خوشگوار یافت، گفت هرگز نمیآشامم تا دوستم رسول الله بیاشامد، مشکش را پر کرد، آن را نیز به دوش گرفت و به سوی مسلمین شتافت، یکی از اصحاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله عرض کرد: یا رسول الله صلّی الله علیه و آله شبحی را میبینم که به سوی ما میآید. فرمود: باید ابوذر باشد. بالاخره ابوذر خود را به لشکر رسانید، امّا خستگی و تشنگی سخت او را از پا در آورده بود. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود به او آب برسانید. با صدایی ضعیف گفت: آب همراه دارم. پیغمبر صلّی الله علیه و آله فرمود: آب داشتی و از تشنگی نزدیک به هلاکتی؟ ابوذر گفت:ب له یا رسول الله صلّی الله علیه و آله. وقتی که آب را چشیدم، دریغم آمد که قبل از دوستم رسول الله صلّی الله علیه و آله از آن بنوشم.
🔻نمونه ۲. حماسه سازان عاشورای حسینی. یاران امام حسین علیهالسّلام عاشق امام بودند و این هم در گفتارشان قبل از شهادت و هم در نحوه جانبازی و شهادتشان مشهود بود. آنان در سختترین لحظات و حتی آخرین دقایق عمر، هرگز به خود نمیاندیشیدند و همواره نگران امام علیهالسّلام بودند. مسلم بن عوسجه هنگام جان سپردن، با اشاره به امام، به حبیب بن مظاهر سفارش میکند: «همه وصیت من آن است که در راه این مرد کشته شوی».
همچنین ایجاد فضایی آکنده از محبت و عشقورزی به امام زمان حجة بن الحسن العسکری علیه السّلام در زمان کنونی در سایه آن تلاش برای جلب رضایت و خشنودی آن حضرت در فعالیتها و در نهایت آمادگی جانبازی در راه حضرت، راهکاری مناسب و بسیار پرجاذبه است.
5- زنده نگهداشتن یاد و حماسه سازیهای شهدا
عامل دیگر که میتواند در ترویج فرهنگ شهادت مؤثر باشد، زنده نگهداشتن یاد و حماسه سازیهای شهدا ، به ویژه شهدای کربلا و به تبع آن شهدای انقلاب اسلامی، و جنگ تحمیلی و تبیین این مطلب که ما مدیون خون شهدا هستیم، میباشد. تمام کسانی که به نحوی به بشریت خدمت کردهاند از راه علم ، از راه فلسفه ، صنعت، اکتشافات و اختراعات و... به نوعی بر بشریت حقی دارند ولی هیچ کس حقی به اندازه شهدا بر بشریت ندارد، به همین جهت هم عکس العمل احساس آمیز انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنها درباره شهدا بیش از سایر گروههاست...
چرا که همه گروههای دیگر مدیون شهدا هستند ولی شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر مدیون هستند، هر خدمتگزاری برای ارائه خدمت خود، نیازمند محیطی مساعد و آزاد است تا خدمت خود را انجام دهد ولی شهید، آن کسی است که با فداکاری و از خود گذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود محیط را برای دیگران مساعد میکند. مثل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهدا، شمع محفل بشریتند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک میماند، هیچ دستگاهی نمیتوانست کار خود را آغاز کند.
عواملی که ذکر شد، البته همه عوامل دخیل در توسعه فرهنگ شهادت نبوده و قهراً عوامل دیگری هم در این رابطه وجود دارند، که در این نوشتار به همین چند عامل اکتفا شده است.
🔰بررسی عوامل تضعیف فرهنگ شهادت طلبی
آنچه در تبیین عوامل تقویت فرهنگ شهادت طلبی گذشت، فقدان یا تضعیف آنها، میتواند به عنوان عوامل تضعیف فرهنگ شهادت طلبی تلقی شود. و اگر بخواهیم آنها را از هم تفکیک کنیم به دو دسته تقسیم میشوند:۱. عوامل درونی؛ ۲. عوامل عامل بیرونی.
← ⭕️عامل درونی
عوامل درونی، که غالباً به ضعف ایمان و بینش افراد در توحید عملی آنها برمیگردد:
1- ترس
در شرایط ضعف ایمان، یکی از شیوههای نفوذ شیطان در انسان ، القاء ترس و تقویت آن در ابعاد مختلف است، آیه ذیل دال بر این مطلب است:
«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» ترجمه: فقط شیطان است که پیروان خود را میترساند، از آنها نترسید و از من بترسید اگر ایمان دارید.
نشانی این ترس این است که غالباً در جایی به انسان القاء میشود که مکلف به انجام یک تکلیف اجتماعی (نظیر امر به معروف و نهی از منکر ، جهاد و پیکار در راه خدا)، است که احتمالاً و گاهی قطعاً ضرری، متوجه او شده و آسایش و راحتی او را به خطر میاندازد.
2-دنیاگرایی (با تمام مظاهر آن)
یکی دیگر از موانع ایجاد و رشد فرهنگ شهادت در جامعه اسلامی است که این هم به ضعف ایمان و باور آنان نسبت به سرای آخرت و روز حسابرسی بر میگردد:
امیر المؤمنین علی علیهالسّلام در تشییع جنازهای شرکت کرده بود. صدای خنده مردی را شنید، فرمود: «کانّ الموت فیها علی غیرنا کُتب، و کأنّ الحق فیها علی غیرنا وَجَبَ، و کانّ الذی نری من الاموات سَفَرٌ عما قلیلٍ الینا راجعون! نبوّئِهُم، اجداثهم، و نَأکل تُراثَهُمْ، کانّا مخلِّدون بَعدَهم إثم قد نسینا کلّ واعظٍ و واعظةٍ، و رُمینا بکلِّ فادحٍ و جائِحَةٍ».[
ترجمه:«گویی مرگ در دنیا ، بر غیر ما نوشته شده، و گویی حق بر غیر ما واجب گشته، گویی این مردگانی را که میبینیم، مسافرانی هستند که بزودی بسوی ما باز میگردند، آنها را در قبرشان میگذاریم و میراث آنها را میخوریم، گویی بعد از آنها جاودانیم، ما هر واعظ و اندرز دهندهای را فراموش کردهایم و هدف مصائب سنگین و آفاتی که هر اصل و فرع را نابود میکند قرار گرفتهایم».
بنابراین یکی از عوامل بازدارنده حرکت سریع دنیاگرایی ، یاد مرگ و احوال قبر و برزخ و قیامت است و وقتی این یادآوری با معرفت و بینش همراه شد، دلبستگیها کم و تمایل و گرایش به مسائل معنوی و اخروی از جمله پیکار در راه خدا و شهادت در آن راه بیشتر میشود.
3-ضعف روحیه غیرت دینی
ضعف روحیه غیرت دینی نیز از عوامل تضعیف روند توسعه فرهنگ شهادت است. خداوند در قرآن کریم در خصوص منافقان میفرماید:«وَ قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمانِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ»
به آنها گفته شد بیایید در راه خدا نبرد کنید یا حداقل از حریم خود دفاع کنید، آنها گفتند، اگر میدانستیم جنگی روی خواهد از شما پیروی میکردیم (امّا میدانیم جنگی نمیشود) آنها در آن هنگام به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان، به زبان خود چیزی میگویند که در دلهایشان نیست و خداوند به آنچه کتمان میکنند آگاهتر است».
از این آیه بر میآید که اگر اینها غیرت دینی داشتند از دین الهی دفاع میکردند و اگر غیرت ناموسی داشتند حداقل از خود و از ناموس خود دفاع میکردند.
🔰عامل بیرونی
عوامل بیرونی مؤثر در تضعیف توسعه فرهنگ شهادت که آنان نیز با ضعف ایمان و اعتقاد و معرفت افراد جامعه اسلامی در این رابطه تأثیرگذار هستند:
1- تضعیف اعتقادات
تضعیف اعتقادات و باورهای دینی مردم از طریق تحریف حقایق و معارف و شبهه افکنی و القاء این مطلب که دین در اداره زندگی بشر ناتوان و ناقص است.
2- ترویج فساد
ترویج فساد و بیبند و باری و آزادی ارتباطات نامشروع ، از طریق فیلمها، مطبوعات و....
3- رواج مواد مخدر و مسکرات
تولید و توزیع و گسترش مصرف مواد مخدر و مسکرات ، که هر کدام از موارد ذکر شده در تضعیف روحیه دینی و غیرتزدایی کافی هستند.
هدایت شده از تبیان گناباد
#مهمان_داریم
#بوی_تابوت_بوی_فاطمیه
1⃣مراسم استقبال از پیکر مطهر شهید گمنام
پنجشنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۵
گلزار شهدای بهشت قاسم گناباد
2⃣همراه با شهید.
دعای #کمیل در کنار پیکر شهید و با صدای حاج مهدی منصوری در مسجد علمدار (پشت زندان)
3⃣همراه با شهید
دعای ندبه
در کنار پیکر شهید و با صدای حاج مهدی منصوری در مسجد جامع و مصلی
صبح جمعه ساعت ۷
#همه_دعوتیم
@Tebyangonabad
تلاش مضاعف شیطان در آخرالزمان
منبر سی دقیقه ای🕙
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِین
🔆 شعر مهدوی
گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
گفتم شبی به مهدی بردی دلم زدستم
من منتظر به راهت شب تا سحر نشسستم
گفتا چه کار بهتر از انتظار جانان
من راه وصل خود را بر روی تو نبستم
گفتا حجاب وصلت باشد هوای نفست
گر نفس را شکستی ، دستت رسد به دستم
گفتم ببخش جرمم ای رحمت الهی
شرمنده تو بودم شرمنده تو هستم
گفتا هزار بارت جرم گناه بریدم
پرونده تو دیدم چشمان خود ببستم
گفتا مباش نومید از خانه امیدم
من کی دل محب شرمنده را شکستم ؟
🔘مقدمه
شیطان در فرهنگ اسلامی، اسم عام برای هر موجود منحرفکننده و سرکش در برابر خداوند است که ممکن است انسان باشد یا جن، اما ابلیس، اسم خاص شیطانی است که در بهشت بر آدم سجده نکرد و با شیاطین دیگر، در پی منحرف کردن انسانهاست.
او که قسم خورده است انسان را گمراه کند با تمام لشکريان و با انواع روشها سعي مي کند انسان را به انحراف بکشاند.
قٰالَ یٰا إِبْلِیسُ مٰا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمٰا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعٰالِینَ قٰالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ قٰالَ فَاخْرُجْ مِنْهٰا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلیٰ یَوْمِ الدِّینِ قٰالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ قٰالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلیٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»؛
«ای ابلیس ! چه چیز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم گردید؟ آیا تکبر کردی. یا از برترینها بودی؟ گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریدهای و او را از گل! فرمود: از آسمانها (و از صفوف فرشتگان) خارج شو که تو رانده درگاه منی! و به طور مسلم نفرین من بر تو تا روز قیامت خواهد بود. عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند، مهلت ده. فرمود تو از مهلتدادهشدگانی؛ ولی تا روز و زمان معینی».[ص/ آیه۷۵ الی۸۱.]
طبق آیه فوق وقتي شيطان از بهشت رانده شد، از خدا خواست که تا قيامت به او مهلت بدهد. خدا فرمود: من تا وقت معلومي به تو مهلت مي دهم. در بعضي از روايات وقت معلوم را زمان ظهور دانسته اند و آن زمان وقت شيطان تمام مي شود.
او از آنجایی که مي داند در آخر الزمان به اجل خودش نزديک مي شود و به آخرين فرصت هاي خودش مي رسد بیشتر از دوران های گذشته برای فتنه و گناه بشر نقشه می کشد.
از حضرت موسی الکاظم (ع) دربارۀ آیات فوق سوال شد و از گفتۀ ابلیس که:«پروردگارا! پس مرا تا روزی که خلایق برانگیخته شوند، مهلت ده» خداوند سبحانه و تعالی فرمود: «البته تو از مهلت دادهشدگانی تا به روز و هنگام معین و معلوم» - آنچه روزی خواهد بود؟ فرمود:
«الْوَقْتُ الْمَعْلُومُ یَوْمُ قِیَامِ الْقَائِمِ(عج) فَإِذَا بَعَثَهُ اللَّهُ کَانَ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَهًِْ وَ جَاءَ إِبْلِیسُ حَتَّی یَجْثُوَ عَلَی رُکْبَتَیْهِ فَیَقُولُ یَا وَیْلَاهُ مِنْ هَذَا الْیَوْمِ فَیَأْخُذُ بِنَاصِیَتِهِ فَیَضْرِبُ عُنُقَهُ فَذَلِکَ یَوْمُ الْوَقْتِ الْمَعلوم»؛ «وقت معلوم، روز قیام قائم آل محمد است. هرگاه خداوند سبحانه و تعالی او را برانگیزد، آنگاه که در مسجد کوفه است ابلیس نزد وی میآید؛ در حالی که بر زانوانش راه میرود و میگوید: «ای وای از این روزگار!» آنگاه از پیشانیاش او را میگیرد و گردنش را میزند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان میرسد».(۱)
🔹نکته
در عصر ظهور و رجعت ائمه که دين گسترش پيدا مي کند، موانع دين که يکي شيطان است کم مي شود. بعد از شيطان هنوز هواي نفس است که باعث تحريک انسان به گناه بشود. البته گناهاني که بطور فراگيري ظلمي را بوجود نياورند. زيرا آن زمان، زمان عدل است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
@fatemi222
🔘شیوه های مختلف شیطان
نخست شیوه های مختلف نفوذ شیطان در انسان را مورد بررسی قرار میدهیم؛
❶ تزیین و تسویل
در قرآن مورد:
وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيل
و شیطان، اعمال آنها را در نظرشان زیبا جلوه داد و آنها را از راه راست بازداشت».
یکی از ابزار شیطان که به وسیله آن انسانها را به گمراهی دعوت میکند تزیین یعنی زيبا جلوه دادن كارهاى زشت است .
چنانچه در زمان ما انحرافات بزرگ مثل همجنس گرایی و برهنگی را در لفافه هايى از قبيل عنوان تمدّن و روشنفكرى و آزاد انديشى و امثال آن زیبا جلوه می دهد.
تسویل هم به معنای زیبا جلوه دادن زشتیها است که البته با نوعی فریب همراه است. چنانچه در قرآن مشاهده میکنیم:
«وَ جاؤُ عَلى قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرا»؛ و پیراهن او را با خونى دروغین [آغشته ساخته، نزد پدر] آوردند، گفت: هوسهاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته نمود.
❷تسویف
تسویف که گاهی علما اخلاق از آن به عنوان شاه کلید شیطان برای گمراهی انسان یاد میکنند عبارت است از اینکه انسان به تصور اینکه هنوز فرصت برای توبه و انجام اعمال صالح در آینده خواهد داشت فرصت کمال را از دست می دهد از این رو در احادیث و کتب اخلاق نسبت به تسویف تذکر داده می شود؛
امیر مؤمنان(ع) می فرماید؛« لاتغتروا بالمنی و خدع الشیطان و تسویفه فإن الشیطان عدوکم، حریص علی أهلاکم.
فریب آرزوها و نیرنگهای شیطان را نخورید که او درصدد است تا شما را به تسویف بکشاند، چرا که او در کمین هلاکت و نابودی شماست.(۲)
➖شعر
سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن فرصت شمار امروز را
از همین رو امام سجاد (ع) در دعای ابو حمزه، گذراندن عمر را به آمال و آرزو، امری اسفناک تلقی میکند که باید برای آن گریست؛ وأعنی علی البکاء علی نفسی فقد أفنیت بالتّسویف والأمال
❸ تفریق
یکی از نقشههای شیطان تفریق یعنی پراکنده کردن افراد جامعه و ایجاد چند قطبی در جامعه است.
وقتی شیطان پیوندهای اجتماعی درون جامعه را مورد هجوم قرار دهد؛ پیوند اعضای خانواده با هم، پیوند زن و شوهر، پیوند مؤمنین با همدیگر، پیوند مؤمنین با عالم دینشان، پیوند مؤمن با مرجع تقلیدش، پیوند مؤمن با رهبرش؛ در واقع پیوندهای مقدس را از بین میبرد.
در دو جای قرآن به این نقشهی شیطان اشاره شده، یکی در سورهی اسراء آیهی ۵۳ است، «إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ» یعنی شیطان میخواهد فساد و کینه میان شما درست کند. شیطان کاه را کوه میکند تا بتواند صمیمیتهای بین مؤمنین را از بین ببرد. در سورهی مائده آیهی ۹۱ اینطور آمده: «إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ» شیطان دنبال این است که بین شما کینه و بغض و دشمنی درست کند. چون بالاخره شیطان شش هزار سال در عالم بالا بوده، میداند کجا را بزند تا جامعهی مؤمنین را زمینگیر کند.
اگر پیوندهای بین مؤمنین و صمیمیتها سست بشود، جامعه دچار فروپاشی میشود. به تعبیر دیگر این پیوندهای محبوب و مقدس، سلامت جامعهی مؤمنین را تضمین کرده است.
در حدیثی از پیامبر فرقه، فرقه شدن مسلمانان در آخرالزمان به این صورت بیان شده است؛
ستفترق أمتي ثلاثا و سبعين فرقة، فرقة واحدة ناجية، و اثنتان و سبعون في النار در آینده امت من به ۷۳ فرقه تفریق خواهند شد که فقط یکی از آنها ناجیه خواهد بود.(۳)
❹.نفوذ تدریجی
یکی از شگردهای پیچیده شیطان نفوذ تدریجی است که به عنوان مثال این آیه شریفه به یکی از نفوذ های تدریجی اشاره میفرماید؛
«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»؛ اى مردم، از آن چیزهاى حلال و پاکیزه که در زمین است بخورید و پاى به جاى پاى شیطان مگذارید که دشمن آشکار شما است.
یعنی حرام کردن حلال خدا ، مقدمه ای است بر حلال کردن حرام خداوند.
از این روست که پیامبر امتش را به استفاده از لذت ها و نعمت های حلال توصیه میفرمود:
إنَّ اللّه َ يُحِبُّ أن تُؤتى رُخَصُهُ ، كَما يُحِبُّ أن تُؤتى عَزائِمُهُ.
خدا دوست دارد در مسائلی که مردم را آزاد گذاشته است ، مردم هم آزاد باشند . یعنی مسائل آزاد را آزاد تلقی بکنند ، از خود چیزی در نیاورند . آنکه رخصت است را آزاد بدانند .
🔻 ادامه دارد 👇👇
@fatemi222
🔘مراحل نفوذ
مفسر عالیقدر جناب آقای قرائتی مراحل نفوذ شیطان را طبق آیات قرآن اینگونه بیان میکند:
❶ مرحله اول القاي وسوسه است «وسوس اليه»(سوره طه آيه 120)
❷در مرحله دوم تماس ميگيرد. «مسهم طائف»(سوره اعراف 201)
❸ـ مرحله سوم در قلب نفوذ كرده و جاي ميگيرد. «في صدور الناس»(سوره ناس آيه 5)
❹ـ مرحله چهارم در روح ميماند. «فهو له قرين»(سوره زخرف آيه 36)
❺ـ مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار ميدهد. «حزب الشيطان»(سوره مجادله آيه 19)
❻ـ مرحله ششم سرپرست انسان ميشود. «و من يتخذ الشيطان وليا»(سوره نساء آيه 119)
❼ـ مرحله هفتم انسان خود يك شيطان ميشود. «شياطين الانس و الجن»(سوره انعام آيه 112)
👌نکته
شیطان و اصحاب او هیچ دستی در عرصه تکوین و آفرینش ندارند.قرآن کریم، همه آفریدگان را به صورت تکوینی رو به سوی کمال میداند.
اگر اغواگری شیطان، حالتی جبری میداشت، در این سنت الهی- هدایت عامه- نقض روی میداد.
پس شیطان را بر بندگان خداوند سلطهای نیست مگر خود اینکه خود شخص زمینه تسلط شیطان را فراهم آورد.
🔶راههای مقابله با نفوذ شیطان
➀ توکل بر خدا
شاید اولین قدم برای مقابله با شیطان را توکل بر خداوند و رهایی از غرور و خودخواهی است.
چنانچه در حدیثی جالب داشت باطن ابلیس خود تنها پنج گروه را از شر و حیله اش در امان دانسته و بقیه را در چنگ و قبضه ی خویش می داند:
۱. کسی که با ضمیری پاک و صادقانه، توکل بر خدا کند و به او تمسک جوید.
۲. کسی که صبح و شام را با یاد خدا سپری کند و به عبارتی کثیرالذّکر باشد.
۳.کسی که آنچه را بر خود می پسندد، نیز برای برادر دینیاش بپسندد.
۴. کسی که بر مصیبت جزع و فزع نکند.
۵. و بالاخره کسی که به روزی تقسیم شده از سوی خدا راضی باشد.(۴)
➁ پروا پیشگی
تحصیل ملکه تقوا و تحکیم آن، چشمان دل را بر وسوسه ابلیس بینا ساخته و از انسان را از دام شیطان حفظ میکند: "إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون"؛ پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند.
طائف به معنای طواف کننده است. گویا وسوسههای شیطانی همچون طواف کننده ای پیرامون روح و فکر انسان پیوسته گردش میکنند تا راهی برای نفوذ بیابد.
شیطان بر روحی که با ایمان و تقوا قوی شده، نمیتواند تأثیر بگذارد، ولی دائماً منتظر فرصت است و برخی از هواهای نفسانی؛ نظیر شهوت ، غضب ، حسد و انتقام را بر میانگیزد تا به هنگام فرصت مناسب در او نفوذ کرده و گمراهش سازد
➂ذکر الهی و استغفار
یادخدا به انسان بصیرت داده و او را از وسوسهها دور نگه میدارد و راه نفوذ شیطان را میبندد:"... تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون ".
امام صادق (ع) نیز میفرمایند:شیطان قدرت بر وسوسه انسان را ندارد، مگر وقتی که از یاد خدا اعراض کرده باشد.
امیرالمؤمنین (ع) ذکر خدا را موجب طرد شیطان میدانند:"ذکرالله مطردة الشیطان
انسان سالک باید در همه حال و در همه کارها از یاد خدا غافل نگردد تا گرفتار دامهای شیطان نشود. از این روست که پیامبر همیشه ذکر میگفت و نقل شده است که در هر جلسه ای حداقل ...
یکی از عرفا به شاگردان خود تعلیم میداد؛ هر وقت شیطان وسوسه تان کرد و نتوانستید حریف نفس بشوید، هفت مرتبه بگویید: «بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوة الابالله العلی العظیم» وقتی این ذکر را بگویید هفت ملک به کمک شما می آیند.
طبق توصیه احادیث کسی که در کارهایش «بسم الله» بگوید شیطان از او غافل می شود و او می تواند به راه خود ادامه دهد. وقتی وجود خودش «بسم الله» شود اجنه و شیاطین از او فرار می کنند.
➃استعاذه
پناه بردن به خداوند یکی از راههای مقابله با شیطان است ؛ زیرا تا زمانی که انسان در پناه حق نباشد، از خدعه و فریب شیطان در امان نخواهد بود. به اعتقاد امام خمینی، استعاذه کیفیتی نفسانی است و همراه با اضطرار و احتیاج است و اگر از روی حقیقت نباشد؛ بلکه صرفاً لقلقه زبان باشد، در این صورت شیطان بهراحتی در قلب سالک تصرف میکند.
➄یاد اولیا خدا
یکی دیگر از راههای مقابله با وسوسه های شیطان، یاد اهل بیت ؛ احسان به دوستان اهل بیت می باشد.
💠داستان
در حالات یکی از عرفا نقل شده می گوید ؛ در خیابان می رفتیم و شیطانرا می دیدم که سعی در اغوا مومنان داشت دیدم جوان مؤمنی، شیطان زمینه گناهی برای او فراهم آورد( احتمالا خودمانی زنی آلوده)، جوان چشم خودش را پایین انداخت و زیر لب گفت:یا حسین.
دیدم شیطانی که آمده بود ایشان را ببرد نابود شود و از بین رفت.
🔻 ادامه دارد 👇👇
@fatemi222
💠داستان
یکی از شاگردان شیخ انصاری(ره) می گوید زمانی که در نجف اشرف و نزد شیخ انصاری به تحصیل مشغول بودم، شبی شیطان را در خواب دیدم که طنابهای متعددی در دست داشت، پرسیدم: این بندها برای چیست؟ پاسخ داد اینها را به گردن مردم می اندازم و آنها را به سمت خویش می کشم و به دام می اندازم، هرکدام از این طنابها برای یک شخص است زنجیری را دیدم که کلفت بود شیطان گفت: روز گذشته این زنجیر را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و او را از اتاقش تا وسط کوچه کشیدم، ولی علی رغم زحمات زیادم، شیخ از قید رها شد و برگشت.
وقتی از خواب بیدار شدم، در تعبیر آن به فکر فرو رفتم. پیش خودم گفتم بهتر است که از خود شیخ تعبیرش را بپرسم از این رو، به حضور ایشان رسیدم، خواب خود را که برای ایشان تعریف کردم فرمودند: شیطان راست گفته است، زیرا آن ملعون می خواست مرا فریب دهد که به لطف خدا از دامش گریختم.
شیخ انصاری در تعبیر آن خواب گفت: دیروز، من پول نداشتم، اتفاقاً چیزی در منزل لازم داشتیم، با خود گفتم یک ریال از مال امام زمان(عج) نزدم موجود است و هنوز وقت مصرفش نرسیده است، به عنوان قرض برمی دارم و روزهای بعد ادا خواهم کرد. یک ریال برداشته از منزل خارج شدم، همین که خواستم پول را خرج کنم، با خودم گفتم از کجا معلوم که من بتوانم این قرض را ادا کنم؟ و در همین اندیشه و تردید بودم که تصمیم خود را گرفتم، چیزی نخریدم و به خانه برگشتم و پول را سرجای خود گذاشتم.
💠داستان
حالات امیرمؤمنان پیشوای حق بین ما بیانگر اهتمام آن امام همام به راه نداشتن تسویف در سیره و زندگی اوست. در یکی از شبها مال فراوانی را به محضرش آوردند، حضرت در همان لحظه فرمان تقسیم آنها را داد. بعضی از کسانی که در دام تسویف گرفتار بودند، عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! الان شب است، این کار را به فردا مؤکول کن. امیرالمؤمنین علیه السلام که شتاب در امر خیر را نیکو می دانست، فرمود: آیا ضمانت می کنید که تا فردا زنده بمانم؟! در پاسخ گفتند: این امر به دست ما نیست. پس آن حضرت شمعی طلبید و شبانه خود اموال را تقسیم کرد و به صاحبانش که فقرا و ایتام بودند، رسانید(۵)
💠داستان
مدتی بود که عده ای از بنی اسرائیل درختی را عبادت می کردند. عابدی که در آن نزدیکی منزل داشت، روزی متوجه این موضوع شد، تبری برداشت و به طرف آن درخت رفت، تا آن را قطع کند.
شیطان جلوی راهش را گرفت و گفت: چرا می خواهی عملی انجام دهی که برایت سودی ندارد، چرا برای کار بی فایده ای، دست از عبادت خود کشیده ای؟ پیوسته شیطان او را وسوسه کرد تا عابد را منصرف کند.
بالاخره کار به جدال کشید. عابد و شیطان با یکدیگر گلاویز شدند و پس از مختصر کشمکشی، شیطان مغلوب شد و بر زمین افتاد.
عابد روی سینه او نشست. شیطان گفت: مرا رها کن تا پیشنهادی بکنم؛ اگر نپسندیدی، آن گاه هر چه خواستی انجام بده!
عابد گفت: بگو!
شیطان گفت: تو مردی مستمندی، من روزی دو دینار برایت می آورم، تا صرف مخارج خود و دیگر مستمندان کنی، این کار برای تو از قطع نمودن درخت بهتر است. اگر موافقت کنی هر روز دو دینار از زیر بالش خود بر می داری.
عابد پیشنهاد شیطان را پذیرفت و از تصمیم خود منصرف شد. عابد روز اول و دوم همان طور که قرار بود، دو دینار را زیر بالش خود یافت؛ ولی روز سوم هر چه جست و جو کرد، چیزی نیافت.
عابد برای مرتبه دوم تبر را برداشت، تا درخت را قطع کند. او در بین راه دوباره با شیطان برخورد کرد. این بار نیز کار به جدال کشید؛ ولی بر عکس بار اول، عابد مغلوب شد و بر زمین افتاد. شیطان بر روی سینه اش نشست و گفت: اگر از قطع کردن درخت منصرف نشوی، هم اکنون تو را می کشم.
عابد در خواست کرد او را رها کند و از او پرسید: چه شد که مرتبه اول، مغلوب شدی و بار دوم غالب گردیدی؟
شیطان گفت: چون مرتبه اول برای خدا و با نیتی پاک آمدی، مرا مغلوب نمودی. ما را بر کسانی که برای خدا عملی انجام دهند، راهی نیست مرتبه دوم برای دینارها آمدی و این بود که مغلوب شدی(۶)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۶
۲.بحارالانوار، ج ۸۱ ، ص۱۰۰
۳.سیدبن طاووس،طرف من الأنباء و المناقب ، ج۱،ص۲۱۳
۴.میزان الحکمة، ج ۵، ص۹۱
۵. بحارالانوار، ج ۴۱، ص۴۳
۶.داستانها و پندها، ج ۴، ص ۱۴۴
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅@fatemi222
🔹آیتالله حائری شیرازی🔹
🔸تأثیر تبلیغ🔸
❇️ شما طلاب حتماً قضیۀ مرحوم کربلایی کاظم ساروقی خوانده اید. قبر ایشان در قبرستان حاج شیخ، نزدیک حرم مطهر است. مرحوم آیت الله العظمی نجفی جزء ادله ای که برای عدم تحریف کتاب الله می آورد این است که کربلایی کاظم که به طریق غیر عادی قرآن حفظش شده بود، همین قرآن فعلی را می خواند! آنقدر هم همراه این قضیه، قرائن وجود داشت مبنی بر اینکه این مسأله غیر عادی است، که حدی ندارد.
✳️ آیت الله مکارم شیرازی می گوید هر قرآنی به دست کربلایی کاظم می دادیم و می گفتیم فلان آیه، ایشان قرآن را باز می کرد و همان آیه آمده بود! این یعنی یک خبری است دیگر. هر وقت دعوتش می کردند و یک لقمۀ مشتبه ای خورده بود، می گفت که جلویم را پرده گرفت، سیاه شد. بعد می گفت تو که پولت مشتبه بود، چرا کربلایی کاظم را دعوت کردی؟ می رفت جایی و غذا را استفراغ می کرد!
❇️ کربلایی کاظم می گوید ماه رمضانی بود و مبلّغی آمد توی روستای ما. گفت: کسی که زکات ندهد، لباسش اشکال دارد. من به بابایم گفتم: «بابا زکات بده»، گفت: «من ندارم بدهم». گفتم: پس زمین سهم من را جدا کن. قبول کرد. سهم من را جدا کرد و من شروع کردم زکاتم را می دادم. بعد این جریان برایم پیش آمد!
✳️ ببینید؛ یک طلبه ای می رود تبلیغ می کند که معلوم نیست این طلبه، اصلاً حتی تا کتاب لمعه خوانده بود یا نه؟! یک طلبه رفته آن حرف را زده، او هم گیرنده اش قوی بوده و آن را گرفته. یعنی به این علم، عمل کرد. پس انسان وقتی می رود برای تبلیغ. از یک کلمۀ او ممکن است کربلایی کاظم پیدا بشود! همین برایش بس است! هزار تا مسخره هم که بکنند اشکالی ندارد. این زخم زبان ها، این زحمت ها، این ناراحتی ها، اینها را می دانید که خدا میبیند. شما وقتی فهمیدید این کار لازم است، باید انجامش داد. گاهی با یک کلام شما، یک نفر کربلایی کاظم پیدا می شود.
#فاطمیه #تبلیغ
@fatemi222
✏️آقای مدّاح، آقای منبری، آقای هیئتی!
خواندن روضهی در و دیوار در این ایّام، واجب است؛
امّا کافی نیست...
باید بگویی چه شد که دشمن جرأت کرد،
چنین جسارتی به دختر پیامبر(ص) روا دارد؟!
باید بگویی که حضرت زهرا(س)،
چهل شب به همراه امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)،
در خانهی مهاجرین و انصار رفت و از آنها خواست که حق را بگویند!
تا به آنچه در روز غدیر دیده بودند عمل کنند؛
تا سکوتشان را بشکنند و با بیطرفی، دشمن را یاری نکنند...
🍃امّا چه شد؟!
جز چهار پنج نفر،
بقیه پای کار نیامدند
و در لانههایشان خزیدند...
پس جرأت نانجیبها،
از بیجرأتی خواص بود،
از بیجرأتی کسانی بود که غدیر را دیدند،
اما سکوت کردند!
این چنین شد که زور لگد دشمن قوت گرفت
و دخت نبی را اینچنین بین در و دیوار... بگذریم!
آری گریه کن پای این روضهها،
امّا بدان که در این بزم،
جایی برای «بیطرفی» نیست...
التماس دعا