ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _
*شبِ شهادت یکی از بَکّائون عالم امام زین العابدین علیه السلامِ دلا بره مدینه و قبرستان بقیع و کنارِ قبر با خاک یکسانُ غریبش ...
السلام علیک یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ بمیرم تا غریب به چهل سال بعد از واقعه کربلا کارش همه گریه و ناله بود ... هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا ... به هر بهانه ای گریه میکرد ، ناله میزد ، اشک میریخت ....*
به لب آه و به دل خونُ به لب اشکِ بصر دارم
شدم چون شمعِ سوزان آب و آتش بر جگر دارم
*پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود الشام الشام الشام .... بمیرم برا دلت ... مگه چه کردن ؟*
دلم خون شد نخندید ای زنانِ شام بر اشکم
که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم ...
کند اختر فشانی آسمان دیده ام دائم
که بر بالایِ نیزه هیجده قرصِ قمر دارم
عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
نشد تا نعش بابم را ز رویِ خاک بردارم
حسین .....
تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
*غذا می آوردن میل کنه ، تا چشمش می افتاد گریه میکرد صدا میزد «قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جایِعاً ... »آب می آوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد ، روضه می خواند صدا میزد «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً ...» حسین رو با لب تشنه کشتن ....*
تمام عمر هر جا آب بینم اشک می ریزم
من از لب های خشک یوسف زهرا خبر دارم
از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشمِ تر دارم
*امان از اون لحظه ای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنند ... جلو میرفت ، با گریه سوال می کرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟... میگفتن بله آقا .... ناله ش بیشتر میشد ... میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ....*
حسین ....
از آن روزی که ثار الله را کشتند لب تشنه
به یادِ کام خشکش لحظه لحظه چشم تر دارم
مسافر کس چو من نَبوَد که همراهِ سرِ بابا
چهل منزل به روی ناقۀ عریان سفر دارم
از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
دلی از خیمه هایِ سوخته سوزنده تر دارم
همه از آب رفع تشنگی کردند غیر از من
که هرجا آب نوشم بیشتر در دل شرر دارم
اگر چشمت به آب افتاد میثم گریه کن بر من
که آتش در دل و جان بر لب و خون در بصر دارم
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
صَلی اللَّهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ ...
ویژۀ شهادت امام سجاد علیه السلام _ حاج حیدر خمسه
http://s7.picofile.com/file/8285080850/خمسه_سینه_زنی_و_روضه_فاطمیه.jpg
پیرمردِ بلا کشیده منم
پسرِ شاهِ سر بریده منم
*من همین الان از آقام عذرخواهی کنم ، سادات پاتونو میبوسم ، بزارید من یخورده دستم باز باشه ، الان نگم کِی بگم ..*
آن که از ناقه دید بانویی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنِ تب دار
عقبِ ناقه ها دوید منم ...
آن که وقت فرار از خیمه
نالۀ خواهرش شنید منم ...
آن که در بینِ بوریا دلِ شب ...
پیکرِ یک امام چیده ...
الله اکبر ... نگاه کرد دید نقص عضو داره ، بدن کامل نیست ... (منو نگاه) بدن کامل ، هی تو گودال میگشت ... انگشت ... سر و که دیدم بردن ، انگشت کجاست ؟ ... ای نامرد ساربان ....*
خودم دیدم که خنجر رویِ دستش ....
حسین ...
*بعضی ها هنوز دارن نگاه میکنن ، به حضرت زهرا من روضه نخوندم ، الان میگم میبینی ، اما هر کی تو این چندتا بیت چشمش بارونی نشد ، باخته ...*
روضه در یک کلام ، وای از شام
دردِ بی التیام ، وای از شام
(دست و پاش میلرزید اسم شام میومد)
چقدر ناسزا به ما گفتن
همه جایِ سلام ، وای از شام
(یه بیتُ نشستم، اما هر وقت یادت اومد چشمت خیس شد ، برا این بی آبرو هم دعا کن ...)
دخترِ فاطمه اذیت شد(از چی؟ تازیانه و کتک؟نه)
از نگاهِ حرام وای از شام ....
*امام سجاد فرمود سهل ساعدی ، یه خورده پول داری؟... آقا پول برا چی؟
گفت سهل ، بدم به اون نیزه دارها ... اینقدر به بهونۀ سرها ، تو این مسیر خانواده مو نگاه ... بگم یا جلو برن یا عقب ... اینقدر تو ما رفت و آمد نکنن
حسین ......
@FATEMI133
بسم الله الرحمن الرحیم
با تسلیت شهادت امام سجاد علیه السلام و گرامیداشت هفته دفاع مقدس
🔹عصر عاشورا، پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد علیه السّلام افتاد و امام مبارزات خود را در ابعاد گستردهای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. خطبههای آتشین:
امام علیه السّلام برای روشنگری مردم و تبیین معارف عاشورایی و پرده برداری از چهرة منفور بنیامیه خطبههایی در کوفه و شام ایراد فرمودند و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی امیه آگاه کردند و این زمینهای شد که بسیاری از قیامها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.
2. تبیین معارف اهل بیت و مبارزه در قالب دعا:
امام زین العابدین علیه السّلام در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان میفرمود که مهمترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکّام جور بود.
3. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا:
واقعة عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سؤال بود، امّا برای اینکه این فاجعة عظیم فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطرة آنان مبارزة منفی را به صورت گریه ادامه داد.
4. تربیت شاگردان:
امام ،شاگردان و اصحاب خاصّی تربیت کرد که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
✅مکارم اخلاق در سيره امام سجاد(ع)
امام سجاد (علیه السلام) مظهر کامل و تمام مکارم اخلاقي است. آن حضرت(علیه السلام) همان گونه که در عبادت و بندگي خداوند اهتمامي بسيار داشت به گونه اي که در ميان معصومان(علیهم السلام) به #فضيلت زين العابدين و سجاد شناخته شده، همچنين در سيره اجتماعي اش چنان بود که به بزرگواري اخلاقي معروف شده است.
@fatemi24
@fatemi5
@a_fatemi24
شخصیت و سیره فردی امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2025
سیره امام سجاد علیه السلام
http://fatemi24.ir/?p=2023
سیره امام سجاد (ع) از نگاه آیت الله سید علی خامنه ای
http://fatemi24.ir/?p=2021
زندگی امام سجاد علیه السلام (عصر سقوط ارزش ها)
http://fatemi24.ir/?p=1152
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
اشعار شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام – نیره کاشی
سخت است در اوج بلا بیمار باشی
زخم و مصیبت باشد و تبدار باشی
لب تشنه باشی صف به صف آتش ببارد
تب باشد و از هر طرف آتش ببارد
تقدیر باشد تب توانت را بگیرد
قسمت نباشد کینه جانت را بگیرد
بیدار باشی لحظه لحظه غم ببینی
یک عالمه کابوس پشت هم ببینی
سرهای روی نیزه و تن های بی سر
تقدیر تو از کربلا هم کربلاتر
سخت است که دنبال هر سرگرگ باشد
شب باشد و صحرا سراسر گرگ باشد
لبریز غم باشی و همدردی نباشد
غیر از تو در آن قافله مردی نباشد
یک عالمه غم دیده باشی، مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
این غم بزرگ است این بلا دنباله دارد
آماده شو این ماجرا دنباله دارد
پای برهنه توی صحرا راه رفتن
منزل به منزل پشت سرها راه رفتن
می خورد جسم قافله از هر طرف زخم
فریاد شادی، هلهله، از هر طرف زخم
هر قدر هم غم باشد و دشنام باشد
انگار باید اوج قصه شام باشد
باید تو هم این قصه را زیبا ببینی
باید تمام دیدنی ها را ببینی
باید ببینی، در دلت آشوب باشد
توی سرت تصویر تشت و چوب باشد
چوبی که … نه! چوبی که از هر داغ بدتر
زخمی به جانت زد که از شلاق بدتر
باید ببینی صحنه ها را مات باشی
تنها امید عمه ی سادات باشی
حالا رسیده نوبت افسوس بعدی
کنج خرابه، نیمه شب، کابوس بعدی
حالا تو باید لب به لب شمشیر باشی
باید که پشت عمه مثل شیر باشی
چیزی بگو غوغا شود، دل ها بلرزد
کافی ست که لب وا کنی دنیا بلرزد
سخت است اما کربلا دنباله دارد
این امتحان پر بلا دنباله دارد
… آزادگی و صبر، قانون درخت است
تو خوب می فهمی «علی» بودن چه سخت است
بسم الله الرحمن الرحیم با تبریک ایام
برخی از فضائل اخلاقی امام سجاد (علیه السلام ) عبارتند از:
1. زیادی سجده ها و تداوم هر سجده ی امام علی بن الحسین علیه السلام سبب گردید که آن حضرت را «سیدالساجدین» لقب دهند. بر اثر این سجده های طولانی و فراوان، پوست پیشانی ایشان زبر شده بود. امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم هیچ نعمتی را به یاد نمی آورد مگر این که با یاد کردن آن به درگاه خداوند سجده می گذارد. ( اعلام الورى، ص 256.)
2. انفاق پنهانی: ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین علیه السلام در تاریکی شب، نان و نوای مستمندان را بر دوش می کشید و به طور ناشناس آن را انفاق می کرد و می فرمود: «صدقه ی پنهانی، خشم الهی را فرو می نشاند».( بحار، ج 46، ص 88)
حتی پس از شهادت ایشان، در هنگام غسل دادن دیدند پینه هایی بر پشت و شانه های حضرت وجود دارد. چون علت را پرسیدند، دریافتند که آن ها آثار کوله بار غذاهایی است که امام برای تهی دستان بر دوش می کشیده است(خصال صدوق، ص 517).
3.گذشت و بخشش: یکی از عموزاده های امام سجاد با ایشان کدورتی پیدا کرده بود. روزی امام علیه السلام را درمسجد دید. بی درنگ با پرخاش و تندگویی آن حضرت را آزرده خاطر ساخت. امام در برابر سخنان او کوچک ترین واکنشی از خود نشان نداده تا این که حسن از مسجد خارج شد.
شب هنگام، امام به خانه اش رفت و به او فرمود. برادر! آن چه امروز در حضور اهل مسجد درباره ی من گفتی، اگر راست باشد، از خداوند می خواهم که مرا بیامرزد و اگر نسبت های ناروای تو به من دروغ باشد، از خداوند می خواهم که تو را بیامرزد. درود بر تو و رحمت و برکات خدا شامل حال تو باد!» امام این سخنان را گفت و بیرون آمد.
او که هرگز چنین برخوردی را از امام انتظار نداشت شرمنده شد و از امام پوزش طلبید. امام اطمینان داد که او را بخشیده است».( مناقب، ج 4، ص 158)
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
اشعار شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام – علی اکبرنازک کار
دیر آمدی اجل دلم از غصه آب شد
کوهی زغم بروی سر من خراب شد
دنیا نساخت با من دلخسته،سوختم
قلبم ز خاطرات جوانی کباب شد
بیمار بودم و پدرم یاوری نداشت
فریادهای العطشش بی جواب شد
یادم نرفته دامن آتش گرفته را
یا دختری که زَهره اش از ترس آب شد
از روی نیزه یک سر کوچک زمین که خورد
فریاد عمه “وای به حال رباب” شد
من هرچه میکشم فقط از شام میکشم
آنجا که خارجی به امامت خطاب شد
هر کینه ای ز حیدر و خیبر که داشتند
با ضربه های سنگ به زنها حساب شد
در کوچه های پر ز یهودی چه سخت بود
تحقیر اهل بیت پیمبر ثواب شد
بر خورد به غرورم و مردم همان زمان
وقتی که عمه وارد بزم شراب شد
کابوس هر شبم شده بازار شامیان
تا آستین پاره به سرها حجاب شد
این درد قاتلم شده ،حرف از کنیز بود
از بین جمع خواهر من انتخاب شد
دیگر بس است جان مرا زودتر بگیر
دنیا فقط برای وجودم عذاب شد
✨﷽✨
✅ نشانه های حضرت مهدی عج
✍ حضرت امام سجاد فرمودند:
"قائم ما دارای نشانه هایی از شش پیامبر است :
۱- نشانه ای از نوح ؛
۲- نشانه ای از ابراهیم ؛
۳- نشانه ای از عیسی ؛
۴- نشانه ای از موسی ؛
۵- نشانه ای از ایّوب ؛
۶- نشانه ای از محمد .
اما نشانه اش از نوح، طول عمر است؛
از ابراهیم، مخفی بودنِ محلّ ولادتش است؛
از موسی، ترس از دشمن و غیبت است که موسی از ترس فرعونیان از مصر به مدین رفت و مدتی مخفی بود؛
از عیسی، اختلاف رایِ مردم درباره اش و اعتزالِ او (تنهایی و خلوت نشینی) از مردم است؛
از ایّوب، پیروزی پس از مشکلات و گرفتاری است؛
و از محمد، قیام به شمشیر است .
📚 کتاب اعلام الوری ، ص ۲۹۰ .
💥در برخی روایات، نشانه ای از حضرت یوسف ذکر شده و آن زندانی بودن است .
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
بســـوے ظـــــــهور
🆔 @mahdawiat_ir
✅با این ۵ پنج گروه رفاقت نکن...
❤️امام سجاد (علیه السلام) فرمودند :
🌸 فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن:
1️⃣ از همنشینی با دروغگو پرهیز کن؛ زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند.
2️⃣ از همنشینی با گناهکار و لاابالی بپرهیز، زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد.
3️⃣ از همنشینی با بخیل برحذر باش، که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند.
4️⃣ از همنشینی با احمق ( کم عقل )دوری کن، زیرا او می خواهد به تو سودی رساند؛ ولی به زیان تو
می انجامد.
5️⃣ از همنشینی با « قاطع رحم » ( کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است ) بپرهیز، که او در سه جای قران لعن و نفرین شده است. حتّی کسانی که دارای اراده قوی هم باشند به نصّ روایت ناخودآگاه از رفیق بد تأثیر می پذیرند، چه رسد به کودکان و نوجوانان که به طریق اولی باید آنان را از مصاحبت با افراد منحرف و فاسد منع کرد
📗مجموعه ورام، ج 2.ص 15
کانون فرهنگی هنری امام_سجاد_علیه_السلام
╔═.🍃🌼.══════╗
@fatemi5
🔔 مشکل ترین لحظات انسان
💠⇦امام سجاد علیه السلام فرمودند: مشکل ترین و سخت ترین لحظات و ساعات دوران ها براى انسان، سه مرحله است:
۱ ـ آن موقعى که عزرائیل بر بالین انسان وارد مى شود و مى خواهد جان او را برگیرد.
۲ ـ آن هنگامى که از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پا مى خیزد.
۳ ـ آن زمانى که در پیشگاه خداوند متعال ـ جهت حساب و کتاب و بررسى اعمال ـ قرار مى گیرد و نمى داند راهى بهشت و نعمت هاى جاوید مى شود و یا راهى دوزخ و عذاب دردناک خواهد شد.
📙 بحار الأنوار ج ۶، ص ۱۵۹
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣
@talangoremazhabi
شامیان اشک عزیزان خدا را دیدند
جای همدردی بر آل علی خندیدند
عوض رخت سیه جامۀ نو پوشیدند
همه در پای سر خون خدا رقصیدند
کینۀ کهنۀ خود را به علی نو کردند
سر هر کوچه بنیفاطمه را هو کردند
سر مصباحِ خدا راهبر قافله بود
خنده وعشرت و شادی وکف و هلهله بود
سنگ بر فرقِ سر و برکف پا آبله بود
سر اصغر روی نی، روبروی حرمله بود
کودکان با نَفَسِ سوخته فریاد زدند
ناله بر زخمِ تن سیدِ سجاد زدند
شام در چشم بنیفاطمه شام آمده بود
سنگها بر سرشان از لب بام آمده بود
دختر فاطمه در محضر عام آمده بود
همره دختر زهرا سه امام آمده بود
نالهها بود که از سینه رها میکردند
هر سه بر زینب مظلومه دعا میکردند
شام ما را به سوی بزم شراب آوردند
بهر دلجویی اطفال طناب آوردند
ساغر مِی عوض ظرف گلاب آوردند
ستم و محنت و اندوه و عذاب آوردند
زجرها در ملأ عام به ما میدادند
دستهدسته همه دشنام به ما میدادند
پسر هند شرر بر جگرت زد دیدی
زخمها بر روی زخم دگرت زد دیدی
خنده بر سوز دل و چشم ترت زد دیدی
خیزران بر لب خشک پدرت زد دیدی
تو که از خاک درت خلق، عزیزی ببرند
خواهرت را ز چه باید به کنیزی ببرند
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
💢 اسلام و آقازادگی
از امام سجاد(ع)پرسیدند:
«چرا هنگامی که به #سفر می روید، خودتان را به دیگران #معرفی نمی کنید؟ شما نوه ی رسول الله هستید»
امام فرمودند:
«دوست ندارم از #وابستگی به رسول خدا استفاده کنم تا #خدمتی به من کنند.»
📙 بحارالانوار ، ج ۴۶، ص ۹۳
@talangoremazhabi
روزی که پیکرم را بر روی ناقه بستند در یک لحظه جدایی قلب مرا شکستند
آنجا غریب و تنها بودم میان اعدا دیدم که عمه ام را به تازیانه بستند
من اینچنین جدایی هرگز ندیده بودم همه نعش و عزدار هر دو به خون نشستند
امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد ، اگر می دید گوسفندی را ذبح می کنند گریه می کرد ، می فرمود : آبش دادید یا نه ؟ آری آقا ، ما مسلمانیم با گریه می فرمود :عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند .
هر وقت یاد شهر شام می افتاد گریه می کرد . آقا چرا اینقدر گریه می کنی ؟ ( آقا شرح می داد ) می فرمود : اول صبح بود وارد شهر شام شدیم ما را عصر رساندند به مجلس یزید ، آقا خیلی راه نیست چرا اینطور ؟
فرمود : ما را سر هر کوچه و بازار نگ می داشتند تا این مردم ما را نظاره کنند ما را از محله یهودیان بردند آن ها به ما سنگ می زدند عزیزان پیغمبر را وارد مجلس نا محرم کردند ، ما را خرابه های شام جای دادند
تو این خرابه یکی از خواهران من آنقدر گریه کرد ، سراغ بابا را گرفت خواهر چشم انتظار من با لبان تشنه و شکم گرسنه جان داد .
لاله سرخ شهادت تن تب دار من است چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است
حافظ خون و پیام شهدای ره دین لب گویای من و دیده خونبار من است
داغ یک دشت شهید و غم یک خیل اسیر این همه بار گران بر تن تب دار من است
دشمنم بسته به زنجیر و ولی غافل از آن که بر انداختن ریشه او کار من است
پای در سلسله و دست به دامان وصال دشمن از بی خردی در پی آزار من است
پرچم نهضت خونین شهیدان امروز گر چه بر دوش من و عمه افکار من است
صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق سخت بیمارم وا و باز پرستار من است
خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد اشک طفلان ز غمش شمع شب تار من است
ازغم اکبر و اصغر جگرم می سوزد آه از این غم که خداوند خبر دار من است
🔻دعا بی اثر نیست🔻
امام سجاد (ع) فرمودند:
⚡️ الْمُؤْمِنُ مِنْ دُعَائِهِ عَلَی ثَلَاثٍ:
① إِمَّا أَنْ یُدَّخَرَ لَهُ..
② وَ إِمَّا أَنْ یُعَجَّلَ لَهُ..
③ وَ إِمَّا أَنْ یُدْفَعَ عَنْهُ بَلَاءٌ، یُرِیدُ أَنْ یُصِیبَهُ.
🤲 مؤمن، در #دعا_کردن، یکی از این ۳ اثر، نصیبش میشود:
① یا خداوند این دعا را برای او ذخیره میکند.
② یا سریع حاجت او را در دنیا میدهد.
③ و یا اینکه این دعا موجب میشود، آن بلایی که قرار بود به او برسد، از او دفع و دور گردد.
📚 بحارالأنوار، جلد ۸۷، صفحه ۱۳۸.
➖➖🚥🚥➖➖
#شرح_حدیث
✍ امام سجاد از نظر #دعا، سرآمد همهی ائمه است، و دعاهای اون حضرت بین همهی ائمه معروفه.
حضرت در این حدیثِ شریف، راجع به اثرِ #دعا، یک قانون کلّی بیان میکنه:
☝️ دعا بی اثر نیست.
همهی دعاهای #مومن اثر دارند.
#دعا، بادِ هوا نیست.. اثر داره.
ولی بحث در اثرِ دعاست.
🤔 اینکه این دعا، چه اثری داره؟!
حضرت میفرماید: دعای #مومن بی برو برگرد، یکی از این ۳ اثر رو داره:👇
① یا جلبِ منفعتِ دنیوی.
② یا جلبِ منفعتِ اخروی.
③ یا دفع ضرر و بلا.
چون، انسان همیشه در زندگی دنبال ✌️ دو چیز است:
جلبِ منفعت، دفع ضرر.
❌ ما در بحثِ جلبِ منفعت، همیشه ذهنمون میره سمت مسائل مادّی و دنیوی...
🍃 ولی امام سجاد میفرماید با هر #دعا، برای #مومن:
① یا منفعتی موقّتی در #دنیا میرسه،
② یا منفعتی جاودانه در #آخرت،
③ و یا اینکه این #دعا، دفع ضرر کرده، و بلایی از این شخص دور میشه...
مثلاً قرار بوده بلایی به این شخص برسه، یا خدا چیزی رو از این بندهاش بگیره، امّا با یک #دعا، اونی رو که قرار بود بگیره، دیگه نمیگیره...
بنابراین، هیچوقت از #دعا_کردن خسته نشیم، و هی نق نزنیم که چرا دعای ما مستجاب نمیشه.
👈 #دعا اثر داره..❤️
@talangoremazhabi
بسم الله الرحمن الرحیم
🔺امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت #زنیب سلام الله علیها می فرمایند: أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة;تو دانشمند معلم ندیده و فهمیدهاى فهم نیاموخته هستی(بحار،ج 45 ،ص 199)
🔺برخی از فضایل حضرت زینب عبارتند از:
1. علم الهی:
برترین علمها، علمى است که مستقیما از ذات الهى به شخصى افاضه شود و علم «لدنى» باشد و همانطور که از قول امام سجاد علیه السلام نقل شد،ایشان خطاب به حضرت زینب سلام الله علیها
فرمودند: ( تو دانشمند و فهمیده ای هستی که معلم ندیده ای)
2. صبر:
یکى از بارزترین اوصاف انسانهاى #کامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیبهاى روزگار و تلخىهاى دوران است.حضرت زینب سلام الله علیها از این جهت در اوج کمال قرار دارد . در زیارتنامه آمده است که:لقد عجبت من صبرک ملائکه السماء; ملائکه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند.(زیارت ناحیه مقدسه)
3. شجاعت و شهامت:
از صفات بارز پروا پیشگان این است که خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان کوچک، حقیر و فاقد اثر مىباشد. در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشهاى مىنشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او #تحقیرش مىکند، او را «فاسق» و «فاجر» معرفى مىکند و همچنین در مقابل یزید مىگوید: « انى لاستصغر قدرک) ;بدان که] من قدر و مقدار تو را کوچک میدانم (بحار، ج۴۵، ص134
4-.ولایتمداری:
زینب علیها السلام که حضور هفت معصوم را درک کرده، ولایتمداری را از مادر خویش آموخته و دیده که چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد وایشان علاوه بر اینکه فرزندانش را #فدای امامش کرد،درعاشورا و جلسه ابن زیاد جان امام سجاد را نجات داد(بحار، ج۴۵، ص61)
#حضرت_زینب
#فضائل
https://eitaa.com/fatemi5/2136
💎صحیفه سجادیه
(به مناسبت میلاد امام سجاد علیه السلام)
داستانک:
مرحوم محمد تقی مجلسی می گوید:
من در اوایل بلوغ طالب رضای خدا بودم و در طلب رضای او کوشا بودم. مرا از ذکر جنابش، قراری نبود؛ تا آن که دیدم میان خواب و بیداری که صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد قدیم اصفهان نزدیک به مکانی که الآن محل درس من است، ایستاده اند. سلام کردم و خواستم پای آن آن جناب را ببوسم که نگذاشت و مرا گرفت. دست مبارکش را بوسیدم و از آن جناب مسایلی را که بر من مشکل شده بود، پرسیدم و… .
آن گاه گفتم: «ای مولای من! برای من ممکن نیست که هر وقت به خدمت شما برسم، پس به من کتابی عطا کن که همیشه به آن عمل کنم». فرمود: «من برای تو، کتابی را به مولا محمّد تاج عطا کردم». و من در خواب، او را می شناختم؛ پس فرمود: «برو و آن کتاب را از او بگیر».
حرکت کردم و از در مسجد خارج شدم و به طرف یکی از محلات اصفهان رفتم. محمد تاج به محض دیدن من گفت: «ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تو را فرستاده است؟» گفتم: «آری».
از بغل خود کتابی بیرون آورد؛ تا گشودم، فهمیدم که این کتاب، از کتب ادعیه است. با گرفتن کتاب، آن را بر دیدگان قرار دادم و به سوی حضرت بقیه الله الاعظم حرکت کردم. در همین حال، از خواب برخاستم و دیدم از کتاب خبری نیست.
تا طلوع صبح به تضرع و گریه پرداختم. پس از نماز صبح و تعقیبات، به ذهنم رسید که منظور حضرت از مولا محمد تاج همان شیخ بهایی است و به سبب جایگاه او در بین علما، حضرت «مولا محمد تاج» فرموده است؛ لذا به سوی مدرسه شیخ حرکت کردم. وقتی آنجا رسیدم، دیدم شیخ مشغول مقابله صحیفه سجادیه است.
بعد از بیان خوابم، ایشان چنین تأویل کردند: «مژده که خواب، حاکی از افاضه علوم الهی به شما می باشد. با توجه به هدفی که در پی آن هستی، به آن خواهی رسید».
من قانع نشدم و به طرف همان محله که در خواب دیده بودم، حرکت کردم. بین راه یکی از صالحان و نیکان را به نام حسن و ملقب به «تاجا» دیدم. به او سلام کردم. وی بدون اینکه سخنی بگویم، گفت: «فلانی! نزد من، کتاب های وقفی زیادی وجود دارد که طلاب از من می گیرند و به شرایط وقف عمل نمی کنند؛ ولی با شناختی که از شما دارم، می دانم به آن عمل خواهی کرد. با هم برویم؛ کتاب ها را ببین و هرچه نیاز داری، بردار». وقتی رفتیم، اولین کتابی که به من داد، همان کتابی بود که در خواب دیده بودم؛ «صحیفه سجادیه».
با دیدن کتاب، شروع به گریه و ناله کردم و گفتم: « همین کتاب، مرا بس است»
ایشان می گوید با تعلیم صحیفه سجادیه به مردم اصفهان، کار به جایی رسید که اکثر مردم اصفهان مستجاب الدعوه شده بودند.
https://eitaa.com/fatemi5/2496
✍️حق معلم
(به مناسبت ولادت امام سجاد علیه السلام و روز معلم)
یکی از آثار امام سجاد علیه السلام رساله حقوق است. امام سجاد علیه السلام در این کتاب حقوق بسیاری از افراد را بیان فرموده اند. مثلا حق معلم و متعلم، حق پدر و مادر، حق دست، پا، چشم، گوش، حق مسجد و …
به عنوان مثال: حق معلم این است اگر او را در خیابان دیدیم بی اعتنا رد نشویم؛ بلکه جلو برویم و دستش را ببوسیم. خصوصا زمانی که کنار فرزندمان هستیم تا او هم یاد بگیرد و بعدها به استادش احترام بگذارد.
استاد مطهری، علاوه بر آن که خود همیشه با وضو بودند، به دوستان و شاگردان خود نیز توصیه می کردند سعی کنید همیشه با وضو باشید. ایشان بارها به دانشجویان می گفتند: «دانشگاه، به منزله مسجد است. سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید». خود ایشان به یکی از دانشجویان گفته بودند:
«من هیچ وقت بدون وضو وارد کلاس نمی شوم».
مثلا
شما بزرگوران که به مغازه می آیید صبح با وضو وارد شوید. اینجا برای شما حکم مسجد را دارد. شما جهاد اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی انجام می دهید.
مثلا شما در مغازه کارگری دارید که نانی سر سفره اش می برد، این یک جهاد است.
یا اینکه کالای ایرانی می فروشید. با وجود اینکه ممکن است سود کالای خارجی برای شما بیشتر باشد. شما با این کار جهاد می کنید. پس مغازه شما حکم مسجد را دارد همانطور که شهید مطهری فرمودند دانشگاه و کلاس به منزله مسجد است.
(به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ:
إِنَّ الْمَعْرِفَةَ بِكَمَالِ دِينِ الْمُسْلِمِ ...وَ حِلْمُهُ ...
امام صادق عليه السّلام فرمودند: على بن الحسين عليهما السّلام مىفرمود:
كمال دين مؤمن از چند چيز شناخته مي شود كه يكي از آنان حليم بودن است
منبع :بحار الأنوارجلد 2 صفحه 129
✍️داستان
نقل شده روزی نامه ای به دست خواجه نصير الدين طوسي ؛ این عالم بزرگ رسید كه با كلمات زشت از او بدگوئی شده بود، از جمله این سخن زشت را خطاب به او نوشته بودند یا كلب : ای سگ پسر سگ . خواجه نصیر، جواب آن نامه را با كمال متانت نوشت ، از جمله نوشت اینكه به من سگ گفته ای صحیح نیست ، زیرا سگ با چهار دست و پا راه می رود و ناخن های دراز دارد، ولی من قامت راست دارم و روی دو پا راه می روم و ناخون هایم پهن است ، ناطق هستم و خنده بر لب دارم ، پوست بدنم آشكار است ، ولی پوست بدن سگ به واسطه پشم بدنش پوشیده شده است ، بنابراین ، این نشانه ها بیانگر آن است كه من با سگ فرق بسیار دارم به همین منوال بقیه ناسزاگوئی ها را پاسخ داد، بی آنكه یك كلمه زشتی به كار برد.
✍️داستان :
گویند که روزی شخصی در مدائن به سلمان فارسی که حاکم آنجا بود گفت :
ای سلمان ! ریش تو با ارزشتر است یا موی دم سگ من !!!
سلمان اندکی تأمل کرد و فرمود :
اگر ریش من از پل صراط رد شد ، ریش من و گرنه موی دم سگ تو !
(به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ:
إِنَّ الْمَعْرِفَةَ بِكَمَالِ دِينِ الْمُسْلِمِ ...وَ صَبره ...
امام صادق عليه السّلام فرمودند: على بن الحسين عليهما السّلام مىفرمود:
كمال دين مؤمن از چند چيز شناخته مي شود كه يكي از آنان صبر است
منبع :بحار الأنوارجلد 2صفحه 129
✍️داستان :
در شهري عالمي بود كه به صبور بودن شهرت داشت.
چند جوان در آن شهر با هم شرط مي بندند كه آن عالم را عصباني كنند . شب هنگام ساعتي بعد از آنكه چراغ اتاق عالم خاموش مي شود و اطمينان پيدا مي كنند كه عالم كاملا خواب است , يكي از آنان به در خانه عالم مي رود و زنگ مي زند , عالم مي آيد و در را باز مي كند ؛آن جون بعد از احوال پرسي مي گويد سوالي داشتم .
- بفرماييد , در خدمتم
- ببخشيد سوالم را فراموش كردم
و بعد مي رود
باز ساعتي مي گذرد و دوباره درِ خانه عالم را مي زند و مجددا بعد از آمدن عالم مي گويد : سوالم را فراموش كردم
ساعتي ديگر مي گذرد و براي بار سوم در خانه عالم را مي كوبد , چون عالم به در خانه مي آيد آن جوان مي گويد :تا سوالم را فراموش نكردم بپرسم؟
- بفرماييد
- مي خواستم بدانم مدفوع چه مزه اي دارد؟
- اولش شيرين , بعدش ترش , و بعد از آن تلخ
جوان با تعجب مي پرسد "مگر شما خورده ايد ؟ "
- نه ؛ اول روي آن مگس مي نشيند, پس شيرين است ؛ بعد از آن پشه مي نشيند , پس ترش است؛ و بعد از آن كرم مي گذارد , پس تلخ است
جوان سر به زير مي اندازد و بر مي گردد
#صبر و امام سجاد علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi5/558
✍️(به یاد امام سجاد عليه السلام)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا قَالَ:
إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ عَلَى جَمِيعِ جَوَارِحِهِ كُلَّ صَبَاحٍ فَيَقُولُ كَيْفَ أَصْبَحْتُمْ فَيَقُولُونَ بِخَيْرٍ إِنْ تَرَكْتَنَا وَ يَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِينَا وَ يُنَاشِدُونَهُ وَ يَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِكَ
🌹ابو حمزه از على بن الحسين عليها السّلام روايت مىكند كه فرمود:
زبان آدم هر روز متوجه اعضاء مىگردد و مىگويد: چگونه وارد صبح شديد، آنها مىگويند خوب هستيم در صورتى كه دست از ما باز دارى، آنها مىگويند از خداوند بترس و ما را رها كن و بعد به او مىگويند ما بوسيله تو مستوجب ثواب و عقاب مىشويم.
منبع:بحار الأنوارجلد 68صفحه 302باب 78 السكوت و الكلام ...
✍️خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :
ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ (سوره ق 18)
انسان هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اينكه همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموريت(و ضبط آن) است
✍️داستان :
سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد
جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت
سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد
او عرض کرد :هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم
#زبان در کلام امام سجاد
https://eitaa.com/fatemi5/559
✍️( به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام)
يكي از يادگارهاي امام سجاد عليه السلام #صحيفه ي كامله ي سجاديه است
ما مي توانيم در لحظاتي كه كاري نداريم (مانند زمانهايي كه در صف بنزين يا گاز منتظريم و يا در مغازه وحتي پشت چراغ قرمز و...) اين دعا ها را بخوانيم
به عنوان مثال همين دعاي 34 صحيفه كه خواندن آن يك دقيقه و پنجاه و پنچ ثانيه بيشتر طول نمي كشد دعايي كه امام "هنگامى كه كسى را به رسوايى گناهى گرفتار مىديد " مي خواند
👌متن اين دعاي شريف و زيبا
اى خداوند، حمد باد تو را كه گناهان را مىدانى و مىپوشانى.
حمد باد تو را كه بر حال درون ما آگاهى و ما را عافيت عطا مىكنى. اى خداوند، ما همگان در پى عيب و عار بودهايم و حال آنكه تو ما را بر زبانها نيفكندهاى، مرتكب گناهان بزرگ شدهايم و حال آنكه تو رسوايمان نساختهاى. در نهان بديها كردهايم و حال آنكه تو كسى را بر بديهاى ما راه ننمودهاى. بسا كارها كه نهى فرمودهاى و ما به جاى آوردهايم. بسا كارها كه فرمان دادهاى و ما را بر آنها آگاه ساختهاى، و ما تجاوز ورزيدهايم. بسا گناهان كه در كسب آن كوشيدهايم و بسا خطاها كه مرتكب شدهايم و تنها تو از آن آگاه بودهاى نه نگرندگان و تو از هر كس ديگر به افشاى آن تواناتر بودهاى. اى خداوند، عافيت تو چونان پردهاى بر روى چشمانشان فرو افتاد و چون سدى راه گوشهايشان را بگرفت. اى خداوند، چنان كن كه هر عيب ما كه پوشيده داشتهاى و هر گناه كه نهان كردهاى، ما را اندرز دهندهاى شود كه از اخلاق بد و ارتكاب خطاها بازمان دارد و به سوى توبهاى محو كننده گناهان براند و به آن راه كه پسند توست بكشاند.
اى خداوند، زمان توبه ما نزديك گردان و به غفلت گرفتارمان مساز، كه ما به تو مىگراييم و از گناهان توبه مىكنيم. بار خدايا، درود بفرست بر آن برگزيدگان از ميان آفريدگانت:
محمد و عترت او، آن پاكان و گزيدگان، و چنان كه خود فرمان دادهاى ما را نيوشنده سخن ايشان و فرمانبردار حكم ايشان قرار ده.
منبع:صحيفه سجاديه
https://eitaa.com/fatemi5/2503
✍️رفتار با کودک از منظر امام سجاد (ع)
از منظر امام سجاد (ع) رفتار با کودکان باید با مهربانی عطوفت رحم و شفقت توام باشد و آنان بیش از هر کس به نوازش و مهربانی نیازمندند و باید مورد تفقد قرار گیرند و اگر ناروایی نیز از آنان سر زد و سخنی ناسنجیده از آنان شنیده شد باید تحمل کرد و روی بر آنان ترش نکرد مگر د رمقام تادیب و این روشی است که مسنون پیامبران عالی مقام و معمول رهبران کرام بوده است.
چنان که در اخلاق و سیره رسول خدا آمده است: چون از سفر بازمی گشت کودکان به دیدارش می شتافتند نبی اکرم می ایستاد و آنان را می فرمود تا از سر و دوش او بالا روند و آنان چنین می کردند و نیز اصحاب را می فرمود تا برخی از کودکان را به دوش کشند و چه بسا پس از آن خردسالانی که بدین مقام نایل شده بودند و مورد تفقد رسول الله قرار گرفته بودند بر یکدیگر تفاخر می کردند و می گفتند مرا رسول الله در آغوش گرفت و تو را بر پشت و دیگری بر همسالان خود برتری می فروخت و می گفت:پیامبر به اصحابش امر می فرمود تا تو را بر پشت حمل کنند و حال آن که حضرت شخصا مرا در بر گرفت و نوازش کرد.
منبع : رساله حقوق امام سجاد (ع) ، شرح نراقی ص 317
#رفتار_با_کودک_از_منظر_امام_سجاد_(ع)
https://eitaa.com/fatemi5/2506
✍️خوف از حساب روز قیامت
در صفحه دیگرى از زندگى امام سجاد(ع) مى خوانیم: او یکى از غلامان آزاد کرده اش را سرپرست رسیدگى به مزرعه اى نموده بود، روزى براى دیدن آن مزرعه به آن جا رفت مشاهده کرد که بر اثر سهل انگارى غلام آسیب فراوانى به آن مزرعه وارد شده است،ناراحت شد و براى تنبیه غلام، یک بار تازیانه اى به او زد. پس از این کار پشیمان شد، وقتى که آن حضرت به خانه بازگشت، شخصى را نزد آن غلام فرستاد تا او را به حضورش بیاورد، آن شخص پیام امام را به او ابلاغ کرد، غلام به محضر امام سجاد(ع) آمد، دید امام خود را برهنه کرده، و تازیانه اش را پیش رویش انداخته است. غلام گمان برد که امام مى خواهد او را مجازات کند، از این رو به شدت ترسید، ولى ناگاه دید امام سجاد (ع) آن تازیانه را برداشت و به غلام داد و فرمود: «اى مرد امروز کارى از من در مورد تو سرزد که سابقه نداشت، لغزشى بود که رخ داد، اینک این تازیانه را بگیر و همان گونه که به تو زدم به من بزن و از من قصاص کن.»
غلام گفت: سوگند به خدا جز این گمان نداشتم که مرا مجازات کنى که سزاوار آن هستم، تا چه رسد به این که من از تو قصاص کنم. امام سجاد(ع) فرمود: عزیزم!
تازیانه را بردار و قصاص کن، غلام گفت:
معاذالله! هرگز چنین نکنم، تو را (اگر لغزشى بود) بخشیدم. این گفت و گو به طور مکرر بین امام سجاد(ع) و آن غلام رد و بدل شد، هنگامى که امام(ع) دید آن غلام از قصاص کردن خوددارى مى کند به او فرمود: «اما اذا ابیت فالضیعه صدقه علیک; هان آگاه باش اکنون که از قصاص خوددارى مى کنى آن مزرعه را به تو انفاق کردم، مال تو باشد.» سپس امام سجاد(ع) آن مزرعه را در اختیار آن غلام گذاشت.
#خوف_از_حساب_روز_قیامت
https://eitaa.comfatemi222/2504
💎توجه عمیق به بینوایان
«مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخره; آفرین به کسى که توشه مرا به سوى آخرت حمل مى کند.» یکى از شخصیتهاى عصر آن حضرت به نام زهرى مى گوید: در یک شب سرد و تاریک زمستانى امام سجاد(ع) را دیدم; بار آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و عبور مى کرد، پرسیدم: این بار چیست؟
فرمود: قصد سفر دارم، این توشه راه سفر است که آماده کرده ام تا به محله حریز ببرم.
غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض کردم: «شما زحمت نکشید، این غلام من است که آن بار شما را حمل مى کند.» فرمود: نه. عرض کردم: پس اجازه بدهید خودم آن را حمل کنم، فرمود: «من زحمتى را که موجب نجات من در سفر خواهد شد، و پیمودن راه سفر مرا نیکو کند، از خود دور نمى کنم.» پس از چند روزى او را در مدینه دیدم، پرسیدم شما فرمودید به مسافرت مى روم، پس چرا مسافرت نکردى؟ فرمود:
اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى که تو گمان کردى نبود، بلکه منظورم سفر مرگ بود که خود را براى آن آماده مى ساختم، آنگاه فرمود:
«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخیر; همانا آمادگى براى سفر مرگ، اجتناب از کارهاى حرام، و بخشش عطایاى نیک به مردم است.» آن حضرت بر همین اساس از بیماران عیادت مى کرد، و اگر با خبر مى شد که آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا مى نمود، چنانکه روایت شده شنید که «محمدبن اسامه» بیمار و بسترى شده، به عیادتش رفت، وقتى فهمید او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرضهایش پرداخته شود، همه قرضهاى او را برعهده گرفت و پرداخت.
پس از آن که آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسید، هنگامى که پیکر پاکش را غسل مى دادند، خراشهایى در پشت مبارکش دیدند، بعضى از حاضران از علت آن پرسیدند،یکى از حاضران پاسخ داد:
«این سیاهى ها و خراشها از آثار انبانهاى طعام است که آن حضرت آن را به طور مکرر حمل مى کرد و به خانه مستمندان مى برد، و نیز از آثار آبکشى آن حضرت از چاه است که براى همسایگان، از آن چاه آب مى کشید، و اینک جاى طناب آبکشى در پشتش باقى مانده است».
#توجه_عمیق_به_بینوایان
https://eitaa.com/fatemi222/2505