eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
31 عکس
29 ویدیو
31 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
() لحظات آخر امیرالمومنین... صدا زد حسنم پسرم... بیا... میخوام وصیت کنم... یکی یکی حرفهاش رو گفت... تا جایی که صدا زد... منو شبانه دفنم کن... (میدونید برای چی) آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند... بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند... حتما بدن مطهر رو آتش میزدند... میخوام بگم آقا جان امام حسن... خوب شد شما... بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید... اما ... ای کاش امام سجاد هم... میتونست بدن باباش حسین رو... مخفیانه دفن کنه... ای وای... ای وای ... بگم یا نه... قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه... ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند... (زبانم لال بشه...) انقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند... تمام استخوانها شکست... یا صاحب الزمان منو ببخشید... یک کاری با بدن کردند... وقتی خواهرش زینب... اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر... یک نگاهی کرد... باتعجب صدا زد... آیا تو برادر منی... 🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد 🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست 🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد 🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست الا لعنه الله علی القوم الظالمین. فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
🔲◾️▪️درد دل امیر المومنین (ع) ▪️درد دلهام برای تو حسین بسیار است بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است ▪️خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است ▪️ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است ▪️حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است ▪️به ابالفضل سپردم که کنارت باشد او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است ▪️بیشتر از همه دلواپس زینب هستم که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است ▪️زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
محفل قرآن برسر نمودن https://eitaa.com/fatemi222/951
پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر حرف سفر و داغ مکرر، شب آخر اشکی که شده نذر غم فاطمه سی‌سال انگار شده چندبرابر شب آخر انگار همین چند شب پیش شبانه... آمد چه به روز دل حیدر شب آخر حالا شب وصل است ولی با سر خونین شرمنده نمانده‌ست ز کوثر شب آخر با اشک غریبانهٔ خود گفت سخن‌ها از بی‌کسی آل پیمبر شب آخر از کرب‌و‌بلا گفت و حکایات غریبش از داغ برادر به برادر، شب آخر گویا خبر آورده نسیم از دل صحرا پیچیده شمیم گل پرپر شب آخر ✍ فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
🩸گوشه‌ای از اثرات جانسوز ضربهٔ «شمشیر زهرآلود» در جسم شریف امیرالمؤمنین علیه‌السّلام ... علاوه بر آنکه ضربهٔ ابن‌ملجم ملعون، چنان سخت بود که فرق مبارک تا سجده‌گاه مولا علی علیه‌السلام را شکافت، بعد از آنکه ابن‌ملجم نانجیب را گرفتند و به نزد امام حسن علیه‌السلام آوردند، اعتراف کرده و گفت: 📜 لَقَد سَقَيتُهُ السَمَّ شَهرَينَ و لَو قَسَمتُها بَينَ العَرَبِ لأفنَیتُهُم. ▪️دو ماه، آن شمشیر را آغشته به زهر کردم به گونه‌ای که اگر آن ضربه را بین تمام عرب، تقسیم می‌کردم، همه را از بین می‌بردم.(۱) 📌 حال، تاریخ برخی از اثرات ضربهٔ شمشیر زهرآلود را برای ما نقل کرده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: 🥀 پیاپی از هوش می‌رفتند ... بعد از آنکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مسجد از هوش رفتند، وقتی که با کمک امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به خانه آمدند، اندکی چشمان خود را باز نموده و فرمودند: رفیق اعلی بهترین هم‌نشین و سخن گوی من است. ابن‌ملجم را یک ضربت بزنید یا اگر امکان داشت عفوش کنید؛ 📋 ثُمَّ عَرِقَ ثُمَّ أَفَاقَ ▪️سپس آن حضرت عرق کرده و بدن مبارک‌شان ضعیف گشته و از هوش رفتند.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 چشمان مبارک‌شان، بسیار گود شده بود ... بعد از آنکه ابن‌ملجم نانجیب کار خود را کرد، اشعث بن قيس ملعون، پسر خود را فرستاد و به او گفت: به دقت بنگر که حال علی علیه‌السلامچگونه است؟! پسر اشعث رفت و نگريست و برگشت و گفت: 📋 يا أبَة! رَأيتُ عَينَيهِ داخِلَتَينِ في رَأسِهِ. فَقالَ الأشعَث: عَينَي دَميغٍ و رَبِّ الكعبة. ▪️ای پدر! چشم‌هايش را ديدم كه گود شده و ميان سرش فرو رفته بود؛ اشعث گفت؛ به خداي كعبه سوگند این حال چشم‌هاي كسي است كه زخم به مغزش رسیده است.(۳) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 پاهای مبارک آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده بود ... محمد بن حنفیه گوید: شب بیستم ماه رمضان در کنار پدرم بودم؛ 📋 ثُمَّ تَزایَدَ وُلوجُ السَّمِ فِی جَسَدِهِ الشّریفِ حَتّی نَظَرنٰا إلیٰ قَدَمَیه و قَد اِحمَرَّتا جَمیعًا فَکبُرَ ذٰلکَ عَلَینا و آیَسَنا ▪️لحظه به لحظه، سمّ در جسم شریف پدرم، بیش از پیش، سرایت می‌کرد؛ به گونه‌ای که وقتی نظرمان به پاهای مبارک آن حضرت افتاد، دیدیم که هر دو پای آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده است؛ با مشاهده این صحنه، دیگر از زنده ماندن پدرم، ناامید شدیم.(۴) 📚(۱)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، إبن أبی‌الدنیا، ص۲۷؛ و شرح‌الاخبار، ج۲ ص۴۳۳ (اندکی تفاوت) 📚(۲)الأمالی،شیخ طوسی،ص۲۳۲ 📚(۳)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، إبن أبی‌الدنیا، ص۳۶ 📚(۴) بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۱ ✍این دو روزه چون سه ماهه مادرم لاغر شدی حضرت خیبر شکن! هم سطح با بستر شدی چشم‌های نیمه بازت را به روی من نبند مادرم را خواب می‌بینی مگر، باشد بخند دور لبهایت زبانت را نچرخان جان من شیر آوردم برایت نوش جان مهمان من بد زده نامرد زخم تو نمی‌آید به هم مثل زخم بازوی مادر سرت کرده ورم آن غلافی که به کوچه بازوی مادر شکست تیغِ آن در کوفه آمد بر سر حیدر نشست قاتلت با طعنه می‌خندید بر احوال من گفت بدجوری زدم،بیهوده دست و پا نزن مادرم ای کاش امشب بود تا کاری کند مثل ایام اُحُد از تو پرستاری کند با تکان دست و پایت، دست و پا گم کرده‌ام آن کفن هایی که مادر داد را آورده‌ام... منبع:کانال مقاتل ومعارف اهلبیت فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
▪️شیر آوردنتان دیر شده دیگر از زندگی اش سیر شده ▪️داغ زهرا به دلش بود ولی علی از جهل شما پیر شده ▪️حسن و زینب و‌عباس و‌ حسین اشکشان سخت سرازیر شده ▪️شب آخر همه جا نام علی ست چه عجب کوفه نمک گیر شده ▪️کاسه ی شیر به دردش نخورد شیر آوردنتان دیر شده ✍ مجید بوری https://eitaa.com/fatemi8
دل شکسته ی من انس با علی دارد امشب دلاتون خوب شکسته ها آماده هستا اَنا عِندَ قلوبِ المُنکسِرَه خود خدا فرموده دل شکسته ی من انس با علی دارد از روزی که خانومت رو بین در و دیوار گذاشتند پهلوشو شکستند اما دل مارو هم شکستند تا قیامت ، دل ما شکسته ی غم فاطمه و بچه هاشه دل شکسته ی من انس با علی دارد دل از همه بُگسَسته ، تا علی دارد..... منم ز شهر ولایت ،ز کوی سوختگان شناسنامه ی من مهر یا علی دارد.... خدا مدال علی دوستی به ما دادست به غیر کشور شیعه کجا علی دارد..... به روز حشر برای ، شفاعت امت علی حسین و رسول خدا علی دارد.... *پیغمبر فرمود: قیامت کلیدهای بهشت و جهنم و میدم دست علی ، امیرالمومنین میاند کنار آتش جهنم می ایستند ، اینو سنی ها نقل کردند ، فَرائدُ السِمطَین جوینی مینویسه شراره های آتش رو میکنند به مولای من و تو ، میگند آقاجان کنار برو نور تو باعث میشه شعله های من خاموش بشه..... بعد حضرت اشاره می کنند آرام بگیر اشاره میکنند فلانی دشمن منه ، "فَخُذِیه" او رو تو آتش بینداز ، فلانی از دوستان منه رهاش کن ، خدایا یعنی میشه ما جزو آزاد شدگان از آتش باشیم؟ آره که میشه دهه ی آخر مگه نفرمود : "عِتقٌ مِن النّار" دلم هوای دعای مجیر کرد، بزار بگم زمزمه کن سُبْحَانَكَ یَا اللهُ تَعَالَیْتَ یَا رحمان أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ اگه امشب نام مارو ننویسی کجا برم ؟!! اصلا امشب اینجوری باهات حرف میزنم تا نبخشی ازین خیمه بیرون نمیرم.... بدن بابا رو دفن کردند، امام مجتبی، متصدی دفنه اولین ضربه رو که زد دید یه قبر آماده ایه ، یه لوحی روش هست نوشته شده "هذا قبر اخی علی ابن ابیطالب" این قبریه که نوح نبی برا علی کنار گذاشته ، لذا تو زیارت نامه ش میگی "السلام علی ضجیعیک آدم و نوح" تمام اینها رو امیرالمومنین به امام مجتبی گفته بود، بالای لحد و خواستند کنار بزنند، بالای این لوح دیدن انبیاء اولوالعزم نشستند همه دارند به پیغمبر تسلیت میگند پایین لوح که پایین پای قبر بود ابی عبدالله کنار زد، اصلا این سرش چیه نمیدونم؟!! دید چهار زن بهشتی دور مادرش فاطمه رو گرفتند اونا دارن به مادرش تسلیت میگند نیمه شبه دیگه کجا بریم؟ نمی دونم چه سریه، اون شب دفن مادر هم ابی عبدالله نیمه شب اومد پایین پای مادر، شروع کرد پاهای مادر رو بوسه زد، اینجا هم نیمه شب حسین اومد پایین پای علی، بازم مادرش رو زیارت کرد... آخ هر دیدی یه بازدیدی داره.... نیمه شب ، هودج هایی از آسمان اومدند کنار گودال.... این مادر اومده زیارت شبانه ی پسرش رو پس بده، حسین جان نیمه شب اومدی، نیمه شب اومدم دیدنت.... از بالای سر.... سر که نداشت،سر بالای نیزه بودا... از بالای بدن که رگ های بریده نمایان بود پیغمبر آمد با انبیاء اولوالعزم .... از پایین گودال هم فاطمه آمده بود با چهار زن بهشتی هر چه گشت دید نعلینش رو پیدا نمی کنه عمامه ش رو به غارت بردند... لباسی که فاطمه تهیه کرده بود به تنش نیست... واویلا ... واویلا .... هر چی گشت یه جای سالم تو بدن پیدا کنه ،نکرد... آخ یه لحظه تصور کن این زیارت زهرا بعد از لگد مالی سُم اسب هاست.... آخ ازین بدن دیگه چیزی باقی نمانده بود.... نیمه شب مادر اومد غروب فرداش هم خواهرش اومد گفت داداش: ته گودال فقط ، پیکر تو مانده و من (۲) همه رفتند ، فقط مادر تو مانده و من .... حسین ..... شب زیارتی مخصوصه ارباب هستا یه بیت دیگه ازین شعر بخونم و از همه التماس دعا داداش... ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من .... تو و عباس که رفتید از آن روز به بعد زخم های بدن دختر تو مانده و من.... حسین ..... ==================== ✍️منبع: روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی https://eitaa.com/fatemi8
🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است 🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است یا بن الحسن کجایی آقا... در این شب قدر و... ایام شهادت امیرالمومنین... امام زمان... امشب میخوام اعتراف کنم... 🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! 🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا... شرمنده ام مولای من... شرمنده ام آقای من... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... گفتم خدایا... بالحجه الهی العفو... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... هر شب قدری که رسید... گفتم خدایا به امام زمان... منو ببخش... امشب اومدم بگم آقای خوبم... 🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا 🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است دیگه بسمه آقا... یا بن الحسن... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی جان من و پدر و مادرم فدای علی... حالا که اسم امیرالمومنین اومد... بزار اینم بگم آقا... با همه بدی هام... این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم... برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم... آقا.. ما در عزای عزیزانمون... بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم... اما در عزای جد شما... یک عمره سیاهپوشیم... آقا ما محبت شما رو در سینه داریم... ما با محبت شما زنده ایم... آقا میشه امشب... نگاه به اعمال بدم نکنی... نگاه به کارهای بدم نکنی... امشب دستم خالیه... شب قدر میخوام برم در خونه خدا... میخوام بگم الهی العفو... اما آبرویی ندارم... آقا یک بار دیگه آبرو داری کن... امام زمان... شرمندتم هستم آقا... قول میدم آقا... دیگه دلت رو نشکنم... قول میدم دیگه گناه نکنم... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی 🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن... در این شب قدر همه به هم... یا صاحب الزمان... -فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد 🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد ایام شهادت آقامون امیرالمومنین... خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره... نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه... داغ بابا خیلی سخته... خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره.. این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره... 🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد 🔸نصیبش ناله و آه سحر شد اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم... هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند... زانوی غم بغل گرفتند... گریه میکنند... اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... در مصیبت بابای غریب تون... خیلی بهتون سخت گذشت... اما دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست - فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
▪️أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ ▫️شب قدر است و من قدری ندارم ▫️چه سازم؟ توشه‌ی قبری ندارم ▫️به حق ساقی کوثر خدایا ▫️به حق پهلوی مجروح زهرا ▫️قَلم زَن بر مَعاصیِّ من امشب ▫️مَبادا در جَزا باشم مُعذَّب اعتراف میکنم خطا کردم، گناه کردم اما خدایا پشیمانم ببین قرآن به دست گرفتم اومدم الهی العفو لحظات حساسیه مواظب باش دست خالی نری امشب خدا خیلی ها رو میبخشه قرآن ها رو مقابل صورت باز کنید با توجه، همه با هم: بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ. به نیابت از همه گذشتگان، پدر و مادرهایی که سر به خاک گذاشتند قرآن ها رو روی سر بگیرید همه با هم؛ "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ▫️الهی بنده ای شرمنده هستم ▫️زِ خِجلت سر به زیر افکنده هستم خدای من ▫️شنیدم با پشیمانان رئوفی ▫️کریمی، پرده پوشی و عطوفی امشب به بدی هام نگاه نکن به دل شکسته ام نگام کن با کوله باری از گناه اومدم 🔸از سوز دل ده مرتبه: بِکَ یا اللهُ خدایا به آقایی که رَحمَةٌ لِلعَالَمِینِ 🔸ده مرتبه الهی: بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله وسلّم) ▫️حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند ▫️دم زدند از تو ولی یکدم تو را نشناختند خدایا به فرق شکافته‌ی امیرالمؤمنین قسَمِت میدیم 🔸ده مرتبه الهی: بِعلیٍّ (علیه السلام) ▫️در وسط کوچه تو را می‌زدند ▫️کاش به جای تو مرا می‌زدند ▫️گوشه چشم تو چرا شد کبود ▫️فاطمه جان مگر علی مُرده بود وای من و وای من و وای من میخ در و پهلوی زهرای من خدایا به پهلوی شکسته مادرمون زهرا 🔸ده مرتبه الهی: بِفاطِمَةَ (علیها السلام) ▫️آخر یه روز شیعه برات حرم می‌سازه ▫️حرم برای تو شَهِ کرم می‌سازه الهی به غریب مدینه 🔸ده مرتبه: بِالحَسَنِ (علیه السلام) ▫️در دم مُردن بیا یک دم کنارم یاحسین ▫️جان زهرا مادرت چشم انتظارم یاحسین خدایا یک عمری حسین حسین گفتم یک عمری برای ابی عبدالله گریه کردم اگر طاقت آتش جهنم رو داشته باشم طاقت دوری اربابم حسین رو ندارم 🔸ده مرتبه الهی: بِالحُسَینِ (علیه السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِعلیّ بنِ الحُسین (علیهما السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ (علیهما السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السلام) ▫️من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد ▫️گشت کاهیده تن و مانده به جا تصویرم ▫️یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله ▫️یا نجاتم بده از بندِ غُل و زَنجیرم به ناله های موسی بن جعفر گوشه زندان 🔸الهی: بِموُسی بنِ جَعفَرٍ (علیهما السلام) ▫️ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم ▫️تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم ▫️منم خاک درت، غلام و نوکرت ▫️مران از در مرا، به جان مادرت (علی موسی الرِّضا) به غریب الغربا 🔸ده مرتبه الهی: بِعلیِّ بنِ مُوسی (علیهما السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ (علیهما السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السلام) 🔸ده مرتبه الهی: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ (علیهما السلام) یاابن الحسن کجایی، من آمدم گدایی ▫️ای غایب از نظرها، کی میشود بیایی ▫️پرده ز رُخ بگیری، صورت به ما نمایی یاابن الحسن کجایی من آمدم گدایی ▫️در مکه یا مدینه، یا شهر کاظمینی ▫️یا مشهد مقدس، یا دشت کربلایی یاابن الحسن کجایی من آمدم گدایی خدایا نمیدونم منو بخشیدی یا نه فراز آخر دعاست با توجه صدا بزن 🔸ده مرتبه‌‏ الهی: بِالْحُجَّةِ (علیه السلام) یا صاحب الزمان : شایسته است جهت رعایت حال مستمعین به صورت خلاصه اجرا شود. فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
دردم مداوا می کنی مثل همیشه عقده زدل وا می کنی مثل همیشه دل مُرده ایم اما تو با یک گوشه چشمی کار مسیحا می کنی مثل همیشه  پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است می دانم امضاء می کنی مثل همیشه بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق امروز و فردا می کنی مثل همیشه تو مثل بابایت علی غم های خود را با چاه نجوا می کنی مثل همیشه
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی ما را امید وصل تو اینجا نشانده است ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی گفتیم جمعه می رسد و می رسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی مانند طفل گم شده ای گریه می کنم خیمه نشین، از دل صحرا نیامدی مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی کنج خرابه کودکی آرام زیر لب با گریه گفت شب شده بابا نیامدی
هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را صدای آن نفس درد آشنایت را نبرده‌اند ز خاطر، نه آسمان، نه زمین هنوز بغض نفس‌گیر ناله‌هایت را هنوز هم شب و ماه و ستاره می‌گردند به کوچه‌کوچۀ تاریخ، ردّ پایت را هنوز هم سحر و نخل و چاه، دلتنگ‌اند شمیم عطر دل‌انگیز ربّنایت را کدام کوچه در این شهر خواب ماند و ندید به دوش خستۀ تو کیسۀ غذایت را؟ تو ناشناس‌ترین آیه‌ای که دست خدا فراتر از ابدیّت نهاد پایت را تو آن نماز پذیرفته‌ای به درگه دوست که ناامید نکردی ز خود گدایت را کدام قلّۀ سرکش به سجده سر ننهاد شکوه جذبۀ پیچیده در ردایت را در این غروب مه آلودِ بی‌خدایی و کفر بپاش بر تن سرد زمین، دعایت را بیا کمیل بخوان تا دمی دَهَم پرواز کبوتر دل سرگشته در هوایت را در این همیشه که پابند توست هستی من به عالمی ندهم عشق بی‌فنایت را... ✍ فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
مقتل کُشنده بود، ولی روضه‌خوان نمُرد هر چند گریه کرد، ولی آسمان نمُرد دیدم کتیبه سوخت، عَلم خم شد از غمش با روضه‌ی حسین، زبان در دهان نمُرد گفتند، تشنه بود و گرسنه؛ ولی کسی با نذریِ حسینیه بی آب و نان نمُرد موی زمان هم از غم اکبر سپید شد اما برای روضه‌ی او یک جوان نمُرد «اَلشّمرُ جالِسٌ»؛ سرِ ناحیّه هیچ کس با روضه‌ی زیارتِ صاحبْ‌زمان نمُرد انگشترِ عقیقِ من از گریه سرخ شد نفرین و بغض کرد، ولی ساربان نمُرد سوزِ «غریب مادرش» آمد؛ ولی کسی با ناله‌های مادرِ قامت‌کمان نمُرد روز دَهُم گذشت، پر از اشک و هیچ کس از داغ‌های روز دَهُم همچنان نمُرد «دل مرده‌ام» که از غم گودال، زنده‌ام ! من هر چه کردم این نفسِ نیمه‌جان نمُرد رضا قاسمی
در بسته بود اما، در را کریم وا کرد از بس گدا بر این در، هرشب خدا خدا کرد با یاکریم و یارب، حاجت گرفت سائل از بس نشست اینجا، از بسکه پا به پا کرد مولا به عبد رو داد، تا بنده رو نگیرد بنده فقط جفا و، مولا فقط وفا کرد دست مرا گرفت و، با خود به خانه‌اش بُرد او این غریبه را هم، با خویش آشنا کرد رو راست باشم اصلاً، خیلی به ما بها داد بی قیمتیم و ما را، با اشک پُر بها کرد از او مدام دعوت، از ما نشد اجابت بی اعتنا شدیم و، او باز اعتنا کرد با او وفا نکردیم، او را صدا نکردیم با این وجود ما را، راهی به کربلا کرد ما را به هیأت آورد، بین رعیت آورد ارباب دید ما را، در را دوباره وا کرد... ✍ فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
به‌مناسبت در بین سکوت و همهمه می‌آییم پر شور و بدون واهمه می‌آییم هیهات که لحظه‌ای بمانی تنها ای قدس! دوباره ما همه می‌آییم از شبنم شوق، چشم دل را تر کن فریاد بزن گوش فلک را کر کن این حرف دل تمامی زیتون‌هاست آزادی قدس می‌رسد، باور کن! صبحیم که با پرچم نور آمده‌ایم با غیرت و عزت و غرور آمده‌ایم از مشت گره کرده‌ی ما معلوم است با شور حماسه‌ی حضور آمده‌ایم در آتش ظلم، شعله‌ور اسرائیل معنای حقوق بی بشر اسرائیل مشتی به دهان کفر و استکبار است فریاد بلند
🌸و باز عصر جمعه ... * شب و فضای حرم هرچه خواستم دارد ، فقط حضورِ تو را ای بهار! کم دارد * کجا رسد به تو مکتوب گریه‌آلودم ، که باد هم نَبَرد کاغذی که نم دارد * مرا به بزمِ مناجات خویش مهمان کن ، که با صدای تو لطفی‌ دگر حرم دارد * تویی تو «ماه‌ِ مبارک» که هر سحر رویت ، هزار فیض بر این ماهِ محترم دارد * غریب و خسته به درگاهت آمدم رحمی ، نگاه کن به دلی که هزار غم دارد * فقط میان قنوتی به یاد ماهم باش ، خدا به دست تو الطافِ دم به دم دارد * مرا هزار امید است و هر هزار تویی ، اگرچه راهِ وصالِ تو  پیچ و خم دارد * نمی‌رسد به حضورت کسی مگر آنکه به زیر بار غمت شانه‌های خم دارد !!! *
تن از تو گرفته‌ست شکوفایی و جان هم آری تن و جان از تو شکوفاست، جهان هم مشغول تو بودند در این ماه دل‌انگیز تنها نه فقط عابد و زاهد، دگران هم اما نتوانست که از خوابِ زمانه بیدار کند جان مرا بانگِ اذان هم سرگرم خود آنگونه‌ام ای دوست که چندی‌ست جاری نشده نام تو حتی به زبان هم از چشمه‌ی رحمت که روان بود در این ماه لب تشنگی‌اش ماند برای من و آن‌هم... هر گاه نشستم وسط روضه‌ی سقا شرمنده شدم از خود و از سینه‌زنان هم :: تا خواستم این‌بار بیایم به خودم، رفت از دستِ منِ سر به هوا، این رمضان هم... ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100
عطر بهار از سر کوه و کمر گذشت پروانه‌وار آمد و پروانه‌تر گذشت آبی‌تر از زلالی ترتیل‌ها رسید جاری‌تر از طنین دعای سحر گذشت پیمانه‌های لب به لب از تشنگی کجاست؟ دورِ شکسته‌حالی چشمانِ تر گذشت من زنده‌ام به شادی این دست خاطرات من زنده‌ام به گرمی این‌گونه سرگذشت کو آسمان؟ کجاست رهایی؟ کجاست ماه؟ دردا دو روز عمر که بی‌بال‌و‌پر گذشت زُل می‌زند به لحظۀ دلتنگی غروب نخلی که روزگار بر او بی‌ثمر گذشت یک مصرع است و قصۀ هر سالۀ من است: در خواب بودم و رمضان بی‌خبر گذشت خوش باد حال آن‌که در این ماه زنده شد خوش باد حال آن‌که در این ماه درگذشت ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100
یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است نامت انیس این دل زندانی من است نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا بار‌ گناه علت پنهانی من است از خود بریده‌ام به تو نزدیکتر شوم این لحظه‌ها که خلوت روحانی من است در خلوتم همیشه کلنجار می‌روم می‌گویم این چه وضع مسلمانی من است کاری بکن که رو نزم بر کسی، بیا... چیزی بده که رزق سلیمانی من است از سفره‌ی تو می‌خورم و سیر می‌شوم شکرت از این که نعمتت ارزانی من است یک جلوه‌ات بر این دل تاریک و سنگی‌ام پایان خواب‌های زمستانی من است گرم گناه بوده‌ام و دیر آمدم عصیان دلیل غیبت طولانی من است تا که نبخشی‌ام من از این جا نمی‌روم این گریه برگ سبز پشیمانی من است :: دارد بساط سفره‌ی تو جمع می‌شود غم می‌خورم که آخر مهمانی من است ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100
به پاى درد و دلِ بنده چاه کم آورد مقابل جگر من که آه کم آورد به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من ولى مقابل این بارگاه کم آورد تمام شد رمضان، تازه ما شروع شدیم به شب‌نشینى عشاق، ماه کم آورد :: زمان توبه‌ی من هم نریخت گریه‌ی من همینکه رفت دم قتلگاه، کم آورد خودت بیا و بگو یاعلى؛ بلندم کن دوباره بنده‌ی تو بین راه کم آورد ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوری‌اش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا، نیامد باز دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/100