eitaa logo
هیأت خواهران فاطمیون تهران
2.1هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
92 فایل
هیئت خواهران فاطمیون ارتباط @fatemiioon ✅دفترشعر#گهر @daftaresher110 ✅کلیپهای کوتاه @cilip_f ✅آرشیو صوت @arshivesout ✅خانواده و تربیت @kanevadevtarbiat اخبار @fatemiioonakhbar صفحه آپارات https://www.aparat.com/fatemiioon135 فروشگاه @f_fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
هیأت خواهران فاطمیون تهران
امشب خیلی خوب بود یازده هزار تا دیگه برید شده صد و ده هزار تا ۱۱۴,۰۰۰ صلوات جمع کل تا الان ۵۰۰،۰۰۰
📣امروز جمعه است باید بیشتر از دیروز بشه ۳۹,۰۰۰ صلوات جمع کل تا الان ۵۳۹،۰۰۰ صلوات جهت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امروز جمعه است صلوات باید بیشتر فرستاده بشه‌ها... صلواتا همین بود؟ http://eitaa.com/fatemiioon https://eitaa.com/fatemiioon135
✴️ شنبه 👈 ۲۸ آبان / عقرب ۱۴۰۱ 👈۲۴ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈 ۱۹ نوامبر ۲۰۲۲ 🌙 احکام دینی و اسلامی👇 📛 امروز برای امور زیر مناسب نیست: 📛دیدارها 🚘مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶 زایمان مناسب نیست. 🔭 احکام و اختیارات نجومی👇 🌓 امروز تا ظهر قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و زمین زراعی ✳️ارسال کالاهای تجاری ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✳️انتقال سند و قولنامه ✳️خرید مسکن ✳️داد و ستد و تجارت ✳️خرید کردن ✳️و امور زراعی و کشاورزی نیک است. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. ❤️ انعقاد نطفه و مباشرت👇 ❤️ امشب: (شب یکشنبه)، حکمی مبنی بر کراهت یا استحباب وارد نشده است. 💇‍♂  اصلاح سر و صورت👇 طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث اصلاح امور می‌شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری، باعث دفع صفرا می‌شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از آیه‌ی ۲۵ سوره مبارکه "فرقان" است. یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه تنزیلا... و از مفهوم و معنای آن استفاده می‌شود که خواب بیننده را مصیبتی بزرگ یا امری ناخوشایند یا خصومتی یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد إن‌شاءألله و چیزی در این موضوعات قیاس شود، شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز👇 شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی‌شود) 🙏🏻 استخاره👇 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر 📿 ذکر روز شنبه، یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن می‌گردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 📚 منبع مطالب: تقويم همسران https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل هفتم: من گاو نیستم برگشتم خونه ... تمام مدت، جمله احد توی ذهنم می‌چرخید ... یه لحظه به خودم اومدم ... استنلی، اگر واقعا چیزی به اسم شانس وجود نداشته باشه ... یعنی ... . تمام اتفاقات زندگیم ... آیات قرآن ... بلند شدم و با عجله رفتم سراغ قرآن ... دوباره برش داشتم و شروع کردم به خوندن ... از اول، این بار با دقت ... . . شب شده بود ... بی وقفه تا شب فقط قرآن خونده بودم ... بدون آب، بدون غذا ... بستمش ... ولو شدم روی تخت و قرآن رو گذاشتم روی سینه‌ام ... ما دست شما رو می‌گیریم ... شما رو تنها نمی‌گذاریم ... هدایت رو به سوی شما می‌فرستیم ... اما آیا چشمی برای دیدن و درک کردن نعمت‌های خدا هست... آیا شما هدایت رو می‌پذیرید یا چشم‌هاتون رو به روی اونها می‌بندید ... . . تازه می‌تونستم خدا رو توی زندگیم ببینم ... اشک قطره قطره از چشم‌هام پایین می‌اومد ... من داشتم خدا رو می‌دیدم ... نعمت‌ها ... و هدایتش رو ... برای اولین بار توی زندگیم خدا رو حس می‌کردم ... . . نزدیک صبح رفتم جلوی در ... منتظر شدم ... بچه‌ها یکی یکی رفتن مدرسه ... مادرشون اون‌ها رو بدرقه کرد و برگشت داخل ... بعد از کلی دل دل کردن ... رفتم زنگ در رو زدم ... حاج آقا اومد دم در ... نگاهش سنگین بود ... . . - احد حالش چطوره؟ ... . - کل دیروز توی اتاقش بود ... غذا هم نخورد ... امروز، صبح زود، رفت مدرسه ... از دیروز تا امروز فقط یه جمله حرف زد... موقع رفتن بهم گفت معذرت می‌خوام ... . - متاسفم ... . مکث کرد ... حس کردم زمان خوبی برای حرف زدن نیست... سرم رو پایین انداختم و خداحافظی کردم ... . . - استنلی ... شبیه آدمی نیستی که برای احوال پرسی اومده باشه ... . . چرخیدم سمتش ... هیچی، فقط اومده بودم بگم ... من، گاو نیستم ... یعنی ... دیگه گاو نیستم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل هشتم: دست خدا حال احد کم کم خوب شد ... برای اولین بار که با پدرش اومد مسجد، بچه‌ها ریختن دورش ... پسر حاجی بود ... . . من سمت شون نمی‌رفتم ... تا اینکه خود احد اومد سراغم ... . - می‌گن عشق و نفرت، دو روی یه سکه است ... فکر کنم دشمنی و برادری هم همین طوره ... خندید و گفت ... حاضرم پدرم رو باهات شریک بشم ... . خنده‌ام گرفت ... ما دو تا، رفیق و برادر هم شدیم ... اونقدر که پاتوق احد، خونه من شده بود ... . و اینکه اون روز چه اتفاقی افتاده بود، مدت‌ها مثل یه راز بین ما دو تا باقی موند ... البته بهتره بگم من جرات نمی‌کردم به حاجی بگم پسرش رو کجاها برده بودم ... و چه بلایی سرش آورده بودم ... . . سال ۲۰۱۱، مراسم تشرف من به اسلام انجام شد ... اکثر افراد بعد از تشرف اسم شون رو عوض می‌کردن و یه اسم اسلامی انتخاب می‌کردن ... اما من این کار رو نکردم ... من، توی زندگی قبلی آدم درستی نبودم ... هر چند عوض شده بودم اما دلم نمی‌خواست کسی من رو با نام بزرگ‌ترین بندگان مقدس خدا صدا کنه ... من لیاقتش رو نداشتم... . . اون روز، من تمام خاطراتم رو از بچگی برای حاجی تعریف کردم ... و اون با چشم‌های پر از اشک گوش می‌داد ... . . بلند شد و پیشونی من رو بوسید ... . - استنلی ... تو آدم بزرگی هستی ... که از اون زندگی، تا اینجا اومدی ... خدا هیچ بنده‌ای رو تنها نمی‌گذاره و دست هدایتش رو سمت اون‌ها می‌گیره ... اما اون‌ها بی توجه به لطف خدا، بهش پشت می‌کنن ... خدا عهد کرده، گناه افرادی که از صمیم قلب ایمان میارن و به سوی اون برمی‌گردن رو می‌بخشه و گذشته شون رو پاک می‌کنه ... هرگز فراموش نکن ... دست تو، توی دست خداست ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل نهم: اولین نماز چند هفته، حفظ کردن نماز و تمرینش طول کشید ... تک تک جملات عربی رو با ترجمه‌اش حفظ کرده بودم ... کلی تمرین کردم ... سخت‌تر از همه تلفظ بود ... گاهی از تلفظ‌هام خنده‌ام می‌گرفت ... خودم که می‌خندیدم بقیه هم منفجر می‌شدن ... . می‌خواستم اولین نماز رو توی خونه خودم بخونم ... تنها ... . . از لحظه‌ای که قصد کردم ... فشار سنگینی شروع شد ... فشاری که لحظه لحظه روی قفسه سینه‌ام بیشتر می‌شد ... . وضو گرفتم ... سجاده رو پهن کردم ... مهر رو گذاشتم ... دستم رو بالا آوردم ... نیت کردم و ... الله اکبر گفتم ... . . هر بخش رو که انجام می‌دادم همه گذشته‌ام جلوی چشمم می‌اومد ... صحنه‌های گناه و ناپاک ... هر لحظه فشار توی قلبم سنگین‌تر می‌شد ... تا جایی که حس می‌کردم الان روح از بدنم خارج می‌شه ... تک تک سلول‌هام داشت متلاشی می‌شد ... بین دو قطب مغناطیسی گیر کرده بودم و از دو طرف به شدت بهم فشار می‌اومد ... انگار دو نفر از زمین و آسمان، من رو می‌کشیدند ... . . چند بار تصمیم گرفتم، نماز رو بشکنم و رها کنم ... اما بعد گفتم ... نه استنلی ... تو قوی‌تر از اینی ... می‌تونی طاقت بیاری ... ادامه بده ... تو می‌تونی ... . . وقتی نماز به سلام رسیده بود ... همه چیز آرام شد ... آرام آرام ... الله اکبرهای آخر رو گفتم اما دیگه جانی در بدن نداشتم ... همون جا کنار مهر و سجاده‌ام افتادم ... خیس عرق، از شدت فشار و خستگی خوابم برد ... . . از اون به بعد، هرگز نمازم ترک نشد ... در هر شرایطی اول از همه نمازم رو می‌خوندم ... پ.ن: من از نویسنده داستان پرسیدم که چرا برای استنلی خواندن نماز اینقدر سخت بود ایشون فرمودن به خاطر اینکه استنلی حرامزاده بوده و شیطان مستقیما در بسته شدن نطفه‌ش نقش داشته. وقتی چنین افرادی از صف شیطون جدا می‌شن و می‌خوان کار خوبی انجام بدن براشون خیلی خیلی سخته، چون براشون یه جنگ محسوب می‌شه با شیطان .. به هر میزان که قدرت روحی شون قوی‌تر باشه و عمق مسیر توبه بیشتر باشه فشار بیشتری رو تجربه می‌کنن چون کل صفوف شیطان برای برگشت اون‌ها تجهیز می‌شن... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
#قسمت_چهارم انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت س
48.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
#قسمت_پنجم انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت س
40.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
سلام 📣📣یک خانواده نیاز به وسایل اولیه زندگی دارن یخچال و فرش و گاز و همه چیز دست دوم براشون لازم داریم. http://eitaa.com/fatemiioon https://eitaa.com/fatemiioon135
✴️ یکشنبه👈 ۲۹ آبان / عقرب۱۴۰۱ 👈۲۵ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ 🏛 مناسبت‌های دینی و اسلامی👇 👍معاویه بن یزید خود را از خلافت خلع کرد "۶۴ ه.ق" 🌙احکام دینی و اسلامی👇 ⛔️اول صبح صدقه فراموش نشود. 👼مناسب زایمان و نوزاد عالم و دانشمند شود و کارش بالا گیرد إن‌شاءألله. 🚘سفر: مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجومی👇 🌓امروز: قمر در برج میزان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است: ✳️مباشرت ✳️ابتدای درمان و معالجات ✳️فروش جواهرات و طلا ✳️و خوردن نوشیدنی‌ها خوب است. 🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، خوب است. 💉🌡حجامت👇 یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب صفای خاطر می‌شود. ❤️ مباشرت: مباشرت امشب، فرزند به قسمت و روزی خود راضی باشد إن‌شاءألله. 😴😴تعبیر خواب👇 خوابی که امشب(شب دوشنبه) دیده شود طبق آیه‌ی ۲۶ سوره مبارکه "شعراء" است. قال ربکم و رب ابائکم الاولین... و چنین استفاده می‌شود که فرد خوب و عاقلی در مقام نصیحت برآید تا خواب بیننده به جواب سوال خود برسد و بر خصم خود غالب آید و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز👇 یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست. طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌(این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ استخاره: وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب ❇️️ ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن می‌گردد. 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸به امید پرورش نسلی مهدوی إن‌شاءألله🌸 📚 منابع مطالب👇 کتاب تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب امروز : اینهایی که در صحنه هستند و آنهایی که پشت صحنه هستند، بسیار حقیرتر از آن هستند که بتوانند به نظام آسیب بزنند 👈 این بساط شرارت جمع خواهد شد.💪 یه آقایی داریم که وقتی حرف می‌زنه همه چیز حل می‌شه خدایا تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حفظش کن... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت پنجاهم: وسوسه حدود هفت ماه از مسلمان شدنم می‌گذشت ... صبح عین همیشه رفتم سر کار ... ولی مشتری اون روز خیلی خاص بود ... آدمی که در بخش بزرگی از خاطرات قبلم شریک بود... . . - اوه ... مرد ... باورم نمی‌شه ... خودتی استنلی؟ ... چقدر عوض شدی ... . کین بود ... اومد سمتم ... نمی دونستم باید از دیدن یه دوست قدیمی بعد از سیزده، چهارده خوشحال باشم یا نه؟... . . بعد از کار با هم رفتیم کافه ... شروع کرد از زندگی و دزدی‌های مسلحانه و بزرگش، دلالی و قاچاق اجناس مسروقه تعریف کردن ... خیلی خودش رو بالا کشیده بود ... . . - هی استنلی، شنیده بودم رفتی توی کار مواد و خوب خودت رو کشیدی بالا اما فکرش رو هم نمی‌کردم یه روزی استنلی بزرگ رو گوشه یه تعمیرگاه ببینم که داره ماشین بقیه رو درست می‌کنه ... همیشه فکر می‌کردم تو زودتر از من به پول و ثروت می‌رسی ... شایدم من یه روز ماشین تو رو درست می کردم ... . . نفس عمیقی کشیدم ... ولی من از این زندگی راضیم ... . - دروغ می‌گی ... تو استنلی هستی ... یادته چطور نقشه می‌کشیدی؟ ... تو مغز خلاف بودی ... هیچ کدوم به گرد پات هم نمی‌رسیدیم ... شنیده بودم بعد از ورود به اون باند، خیلی زود خودت رو بالا کشیده بودی و با بزرگ‌ترها می‌پریدی ... حالا می‌خوای باور کنم پاک شدی و کشیدی کنار؟ ... اصلا از پس زندگیت برمیای؟ ... . . . - هی گارسن ... دو تا دام پریگنون ... . نگاه عمیقی بهش کردم و به طعنه گفتم ... پولدار شدی ... ماشین خریدی ... شامپاین 300 دلاری می‌خوری ... بعد رو کردم به گارسن ... من فقط لیموناد می‌خورم ... . . - لیموناد چیه؟ ... مهمون منی ... نیم خیز شد سمتم ... برگرد پیش ما ... تو برای این زندگی ساخته نشدی استنلی... . . کلافه شده بودم ... یه حسی بهم می‌گفت دیدن کین بعد از این همه سال اصلا جالب نیست ... . شروع کرد از کار بزرگش تعریف کردن ... پول و ثروت ... و نقشه دقیق و حساب شده‌ای که کشیده بود ... نقشه‌ای که واقعا وسوسه انگیز بود ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت پنجاه و یک: من ترسو نیستم برای لحظاتی واقعا وسوسه شده بودم ... اما یه لحظه به خودم اومدم ... حواست کجاست استنلی؟ ... این یه انتخابه... یه انتخاب غلط ... نزار وسوسه‌ات کنه ... تو مرد سختی‌ها هستی ... نباید شکست بخوری و به خدا خیانت کنی... . حالا جای ما عوض شده بود ... من سعی می‌کردم کین رو متقاعد کنم که اون کار درست نیست و باید دزدی رو بزاره کنار ... و بعد از ساعت‌ها ... . . - باورم نمی‌شه ... تو اینقدر عوض شدی ... دیگه بعید می‌دونم بتونی به یه گربه هم لگد بزنی ... تو یه ترسو شدی استنلی ... یه ترسو ... . . - به من نگو ترسو ... اون زمان که تو شب به شب، مادرت برات غذای گرم درست می‌کرد ... من توی آشغال‌ها سر یه تیکه همبرگر مونده دعوا می‌کردم ... اون زمان که پدرت توی کارخونه تا آخر شب، کارگری می‌کرد تا یه سقف بالای سرتون باشه، من زیر پل و کنار خیابون می‌خوابیدم ... و هنوز زنده‌ام ... تو درست رو ول کردی و برای هیجان اومدی سراغ این کار ... من، برای زنده موندن جنگیدم ... - فکر کردی با یه نقشه و بررسی موقعیت ... و پیدا کردن یکی که برات پول شون کنه؛ می‌تونی از اونجا دزدی کنی ... اون مغازه طلا فروشی بالای شهره ... قیمت ارزون‌ترین طلاش بالای ۵۰۰ هزار دلاره ... فکر کردی می‌خوای سوپر مارکت محله مون رو بزنی که پلیس ده دقیقه بعد بیاد جنازه‌ها رو ببره؟ ... . - محاله یکی تون زنده برگردید ... می‌دونی چرا؟... چون اون‌هان که حقوق پلیس‌ها رو می‌دن ... چک‌های رنگارنگ اون‌ها به شهردار و فرمانداره که دولت فدرال می‌چرخه ... پس به هر قیمتی، سیستم ازشون دفاع می‌کنه ... فکر کردی مثل قاچاق مواده که رئیس پلیس ولستون، خودش مدیریت قاچاق توی دستش باشه و سهم هر کدوم از اون گنده‌ها برسه ... تازه اونجا هم هر چند وقت یه بار برای میتینگ‌های تبلیغاتی یه عده رو می‌دن دم تیغ ... . - احمق نشو کین ... دست گذاشتن روی گنده‌ها یعنی اعلام جنگ به شهردار و فرماندار ... فکر کردی بی خیالت می‌شن... حتی اگر بتونی فرار کنی که محاله ... پیدات می‌کنن و چنان بلایی سرت میارن که دیگه کسی به دست گذاشتن روی اشراف فکر نکنه ... . . اما فایده نداشت ... اون هیچ کدوم از حرف‌های من رو قبول نمی‌کرد ... اون هم انتخاب کرده بود ... . وقتی از کافه اومدم بیرون ... تازه می‌فهمیدم که خدا هرگز کسی رو رها نمی‌کنه ... حنیف واسطه من بود ... من واسطه کین ... مهم انتخاب ما بود ... . . آنچه در آینده خواهید دید ... و من عاشق شدم ... حسنا، دانشجوی پرستاری بود ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت پنجاه و دو: من عاشق شدم❤️ اواخر سال 2011 بود ... من با پشتکار و خستگی ناپذیر، کار می‌کردم و درس می‌خوندم ... انگیزه، هدف و انرژی من بیشتر شده بود ... شادی و آرامش وارد زندگی طوفان زده من شده بود ... شادی و آرامشی که کم کم داشت رنگ دیگری هم به خودش می‌گرفت ... . . چند وقتی می‌شد که به باتون روژ و محله ما اومده بودن ... دانشگاه، توی رشته پرستاری شرکت کرده بود ... شاید احمقانه به نظر می‌رسید اما از همون نگاه اول، بدجور درگیرش شدم ... زیر نظر گرفته بودمش ... واقعا دختر خوب، با اخلاق و مهربانی بود ... . . من رسم مسلمان‌ها رو نمی‌دونستم ... برای همین دست به دامن حاجی شدم ... اون هم، همسرش رو جلو فرستاد ... و بهتر از همه زمانی بود که هر دوشون به انتخاب من احسنت گفتن ... . . حاجی با پدر حسنا صحبت کرد ... قرار شد یه شب برم خونه شون ... به عنوان مهمان، نه خواستگار ... پدرش می‌خواست با من صحبت کنه و بیشتر با هم آشنا بشیم ... و اگر مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می‌کردن ... . . تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش رو جلب کنم ... اون روز هیجان زیادی داشتم ... قلبم آرامش نداشت ... شوق و ترس با هم ترکیب شده بود ... دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم ... برای خودم یه پیراهن جدید خریدم ... عطر زدم ... یه سبد میوه گرفتم ... و رفتم خونه شون ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
#قسمت_ششم انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سل
33.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
هیأت خواهران فاطمیون تهران
#قسمت_هفتم انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت س
36.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
51.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
49.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار این انیمیشن برای همین دوره است... رسیدن بنی اسراییل از ضعف به قدرت تا حکومت حضرت سلیمان که حکومت جهانی بود... و مشکلاتی که دشمن خارجی و داخلی و شیاطین براشون ایجاد می‌کنن... چقدر یاد خودمون می‌افتم... هر روز یک قسمت توی کانال قرار می‌گیره... إن‌شاءألله یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
۲۰۲۲۱۱۲۰۱۶۱۳۱۰.mp3
4.82M
پیشنهاد می‌کنم هم خودتون گوش بدید هم بدید دیگران گوش بدن نکات کوچک اما اثرگذار در دنیا و آخرت و سلامتی و... شما https://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهاباد در حال پاکسازی از لوث وجود اشرار تجزیه طلب... حضور سنگین نیروهای حافظ امنیت در مهاباد برای ریشه کنی شرارت، جستجوی خانه به خانه برای پاکسازی منطقه از دیشب آغاز شده است... تو دهنی : مردم مهاباد مخصوصا طایفه باغیرت منگور به علی کریمی طایفه منگور کُرد که صدها شهید دادن , در پی تعرض به خانه و هتک حیثیت زن مومنه...قصد انتقام دارند. ظاهرا قائله ی مهاباد تموم شد دیگه، به امید خدا این طایفه کار ضد انقلاب رو یکسره خواهد کرد. این بی شرف ها.... خونه رو آتیش میزنن وسایل رو به خیابون ریختند حرمت ناموس مردم رو شکستن با چه شعاری؟ زندگی_ ازادی خاک بر سر خودتون و شعار مزخرفِ پوچ تون ‌ https://eitaa.com/fatemiioon135