eitaa logo
هیأت خواهران فاطمیون تهران
2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
6.6هزار ویدیو
92 فایل
هیئت خواهران فاطمیون ارتباط @fatemiioon ✅دفترشعر#گهر @daftaresher110 ✅کلیپهای کوتاه @cilip_f ✅آرشیو صوت @arshivesout ✅خانواده و تربیت @kanevadevtarbiat اخبار @fatemiioonakhbar صفحه آپارات https://www.aparat.com/fatemiioon135 فروشگاه @f_fatemiioon
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر کردی که شکستی شیشه ی فانوس را؟ یا که در شیراز ما آتش زدی طاووس را؟ رویش امثال ما از دامن خاکستر است چون نمی‌دانی بدان آتش زدی ققنوس را https://eitaa.com/fatemiioon135
من آمدم خاری در این گلزار باشم خیس عرق از عشقتان سرشار باشم چادر به سر پای برهنه آمدم تا با خواهران و دخترانت یار باشم سلام دوستانی که می‌خوان بانی بشن تا دیگران به نیت خودشون و امواتشون و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و... برن به کاربری زیر پیام بدن با هر هزینه‌ای میتونید مشارکت کنید. هر کس صد تا دویست هزار تومن هم بده چند نفر رو میشه فرستاد. https://eitaa.com/fatemiioon https://eitaa.com/fatemiioon135 https://eitaa.com/daftaresher110
با پای پیاده اربعین می‌آییم همراه سپاه شاه دین می‌آییم با اهل عزا با کرم شاه نجف با نام «حسین» پر طنین می‌آییم https://eitaa.com/daftaresher110
من آمدم خاری در این گلزار باشم خیس عرق از عشقتان سرشار باشم چادر به سر پای برهنه آمدم تا با خواهران و دخترانت یار باشم https://eitaa.com/daftaresher110
با پای پیاده اربعین می‌آییم همراه سپاه شاه دین می‌آییم با اهل عزا با کرم شاه نجف با نام «حسین» پر طنین می‌آییم https://eitaa.com/daftaresher110
از همه دوستانی که هزینه دادن برای زیارت دیگران و بانی شدن سپاسگزاریم... البته ما مهم نیستیم، مهم اینه که ارباب عالم، امام حسین علیه‌السلام باهاشون حساب می‌کنه... ما هم دیگه امروز از تهران می‌ریم و فردا با مدد حضرت معصومه سلام الله علیها از حرم ایشون راهی عتبات عالیات هستیم. به نیابت از همه‌ی شما قدم برمی‌داریم و برای آمادگی همه‌‌مون برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا می‌کنیم. اگر زنده برگشتیم که در خدمت اسلام نگهمون دارن و خالصمون کنن اگر رفتیم دعا کنید شهید از دنیا بریم. حلال بفرمایید... اگر ما نبودیم به ظهور رسیدید به امام زمان سلام ما رو برسونید و بگید یه اسدیانی بود دوست داشت به درد شما بخوره اما لیاقت نداشت... تا روز ظهور منتظر می‌مانیم... گر چه همه عمر ما جسارت کردیم شاید که خدا خواست و رجعت کردیم ای صاحب ذوالفقار حیدر باز آ در عید غدیر با تو بیعت کردیم ما لشکر بانوان هم پیمانیم تا روز ظهور منتظر می‌مانیم در خانه برایتان سپاهی داریم ما مادر چند مردِ در مِیدانیم https://eitaa.com/daftaresher110 یاعلی!... https://eitaa.com/fatemiioon135
گر چه همه عمر ما جسارت کردیم شاید که خدا خواست و رجعت کردیم ای صاحب ذوالفقار حیدر باز آ در عید غدیر با تو بیعت کردیم ما لشکر بانوان هم پیمانیم تا روز ظهور منتظر می‌مانیم در خانه برایتان سپاهی داریم ما مادر چند مردِ در مِیدانیم https://eitaa.com/daftaresher110
گر چه همه عمر ما جسارت کردیم شاید که خدا خواست و رجعت کردیم ای صاحب ذوالفقار حیدر باز آ در عید غدیر با تو بیعت کردیم ما لشکر بانوان هم پیمانیم تا روز ظهور منتظر می‌مانیم در خانه برایتان سپاهی داریم ما مادر چند مردِ در مِیدانیم https://eitaa.com/daftaresher110
با پای پیاده اربعین می‌آییم همراه سپاه شاه دین می‌آییم با اهل عزا با کرم شاه نجف با نام «حسین» پر طنین می‌آییم https://eitaa.com/daftaresher110
اربعین گر چه نشد من زائرت باشم عزیز از خدا خواهم ضریحت پر ز زائر تا ابد ما نشد کرببلا پای پیاده اربعین گرم بازار شما گردد به حق یاصمد @daftaresher110
با پای پر تاول پیاده رفتن عشق است ایران عجب امسال هجران دیده دارد... @daftaresher110
تپش قلب اگر در خط ممتد باشد می‌تواند اثر نام محمد باشد نام محبوب حق آمد صلواتی بفرست برکات صلوات است که بی حد باشد https://eitaa.com/daftaresher110
من با طمع صله دو بیتی دارم بر حضرت رحمت هدیه می‌آرم امشب، شب میلاد رسول اکرم ذکر صلوات است فقط گفتارم https://eitaa.com/daftaresher110
من را همیشه می‌دهد این صحنه آزار تو زیر آوار و عروسک روی آوار شاید نبیند هیچکس دیگر تنت را اما شهیدم از تو باقی مانده آثار https://eitaa.com/daftaresher110
م.اسدیان نظرتون درمورد داستان کوتاه زیر:👇👇👇 مادر! در رو باز کن... انقدر با طمأنینه و آرامش این حرف رو زد که وقتی در باز شد اول مادر با روسری سفیدش سرش رو از لای در بیرون آورد تا ببینه واقعا کسی در زده بود؟ تا چشمش به پسرش افتاد با تعجب نگاه کرد؟ چند لحظه خشکش زد؟ پسر با لبخند جواب نگاه مادر رو داد. –دعوت نمی‌کنی بیام تو مادر مهربونم؟ –بعد هفت سال... چه عجب؟ شاید هر کس دیگه‌ای بود می‌گفت از ریش و یقه‌ی لباست خجالت نمی‌کشی؟ باید مادرت هفت سال منتظرت بمونه؟ نامرد! چشم مادرت به در خشک شد، هرچی پیغام فرستاد جواب ندادی... اما... مادرست دیگر... لبخند زد... –‌خوش اومدی... بلافاصله در رو باز می‌کنه و دستش رو به حالت دعوت عقب می‌کشه... پسرش عین قدیم دوباره شیطنتش گل می‌کنه و با سر میره زیر یه خم مادر و با اون هیکل درشتش یهو مادر رو بلند می‌کنه و تا اتاق طبق معمول مادر داد می‌زنه من رو بذار زمین؛ من رو بذار زمین... اما پسر مثل همیشه بلند می‌گه تا دعام نکنی نمی‌ذارمت پایین... مادر که می‌دونه آه و ناله فایده نداره دوباره می‌گه باشه، خدا خیرت بده، بذارم زمین... وقتی پسر این حرف رو می‌شنوه با آرامشِ قدیم، مادر رو روی تخت می‌آره پایین... مادر نفس نفس می‌زنه اما این حرکت‌ها برای پسر قوی هیکل کاری به حساب نمی‌آد... دوباره مثل هفت سال پیش صورت‌ رو کف پای مادر می‌ذاره... می‌بوسه... مادر که تازه سر دردش باز شده با صدای همراه با نفس نفس می‌گه: تو قول داده بودی عروسی که می‌گفتی عاشقش شدی، من رو از تو جدا نکنه... هفت سال نیومدی... –مادر! به خدا من می‌اومدم، تو نبودی، تو من رو تحویل نمی‌گرفتی _وا بحق چیزای نشنیده، من هفت ساله توی این خونه منتظرتم... _یادته سال تحویل حالت بد شده بود، همه خانواده اومدن هی من رو صدا می‌زدی؟ من پیشت بودم ندیدی... _وا... _یادته نوه آخری زن عمو پسر شد، اسم من رو روش گذاشت، گریه کردی؟ من خودم اشک‌هات رو پاک کردم... خیلی وقت‌های دیگه هم اومدم. من تا حالا دروغ گفتم؟ _بی‌معرفت چرا یه طوری نمی‌اومدی که من درست ببینمت؟ بعد تا داشت موبایلش رو باز می‌کرد گفت: بذار زنگ بزنم بچه‌ها بیان ببیننت... _زنگ بزن... –بچه‌ها بیاید سیدحمیدم اومده... پشتِ خط، یه صدایی با حیرت می‌گفت: چی می‌گی مادر؟ چند دقیقه بعد سراسیمه در می‌زنن، مادر در رو باز نمی‌کنه... یکی میگه: یافاطمه زهرا کاش نمی‌رفتم دانشگاه، گفتم نرم حالش خوب نیست... یه نفر از سرِ کوچه به سرعت خودش رو می‌رسونه، در حالی که داره بین دسته کلیدها دنبال یه کلید خاص می‌گرده... هنوز نرسیده با استرس کلید رو داخل قفل می‌کنه، باز شد، همه میخوان زودتر داخل خونه بشن... تا از حیاط رد شدن بوی عطر عجیبی وزید که بین این هیاهو گم شده بود و از ملحفه‌ی سفیدی که روی صورت مادری که رو به قبله دراز کشیده بود و انگار هزار ساله خوابیده نور می‌بارید... وقتی ملحفه رو کنار کشیدن تا ببینن چی شده، دیدن قاب عکس پسری که هفت ساله زیر عکسش زدن شهید مدافع حرم توی آغوش مادریه که الان دیگه با پسرش رفتهـ.. مادرست دیگر... یاعلی!... https://eitaa.com/daftaresher110
👆👆به نیت مردم غزه و جبهه مقاومت بخونید. بی رخِ ماه تو خورشید! هوا تاریک است تو می‌آیی به خدا که فرجت نزدیک است جاده‌ها وقت رسیدن به فرج باریک است هفت تیرم که کنون منتظر شلیک است حسم این است که در مطلع فجریم همه... https://eitaa.com/fatemiioon135
ما متحدیم، دانش آموزانیم ما پیرو خطِّ سیزده آبانیم آینده نگار کشور ایرانیم مردانه به پای این وطن می‌مانیم از سمــت سپـــاه جمـــکران می‌آییم با سیـــدعلی رهبــــرمان می‌آییم در مسجد تو نمـــاز هم می‌خوانیم با مهدے صاحــــب‌الزمان می‌آییم https://eitaa.com/daftaresher110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای مادر آخرالزمانی هشدار!! تو یاور صاحب الزمانی هشدار!! جمعیت شیعه کم شده وای به ما خالی ز جوان حرم شده وای به ما دریاب صدای یاری رهبر را در کرببلای جمعیت، بی سر را در کوفه‌ی فرزند کشی حیدر را در کوچه‌ی بی جمعیتی کوثر را ای وای اگر نسل جوان پیر شود این امنیت شیعه زمینگیر شود فردا که امام عصر إن‌شاءألله می‌آید و بی جوان و بی شیر شود در سینه‌ی خود عشق بکارید همه شیران یل و شرزه بیارید همه وقتی که امام عصر لشکر می‌خواست بر لشکر دشمنان ببارید همه با فاطمه کن معامله ای مادر فرزندِ زیاد می‌شود خود لشکر تربیّتشان را بده به ام بنین تا شافع تو شود به روز محشر https://eitaa.com/daftaresher110
ای کاش پناه هر چه کودک بودیم بر هر تک صهیونیست پاتک بودیم خون شد دل آسمان از این ظلم زمین ای کاش برای غزه موشک بودیم https://eitaa.com/daftaresher110
امشب اربابم حسین تشنه بی مادر شده بانی روضه به تنهایی خود حیدر شده کربلا در این شب جمعه چه غوغایی شده با حضور فاطمه کرببلا محشر شده مادرش در زیر خاک و دخترش در آتش است خوب شد رفتی ندیدی حور بی معجر شده کاش تشییع برادر نیز شب هنگام بود داغ این تشییع‌ها هم قاتل دختر شده مادرم شد بی حرم، باشد برادر بی کفن مادرم این روزها آماده کرده پیرهن حضرت مهدی بیا ای طالب خون خدا قبر مخفی گشته‌ی انسیه را پیدا نما ما همه سینه زن داغ حسین و مادریم بعد از این پایش بیفتد در سپاه حیدریم از همین امشب که گریه نزد زهرا می‌کنیم عهد می‌بندیم با مهدی که غوغا می‌کنیم انتقام فاطمه باشد دعای اهلبیت بچه‌های ما فدای بچه‌های اهلبیت https://eitaa.com/daftaresher110
طفلی حسین امشب ز فرط درد غش کرد تا صبح زینب آب روی صورتش ریخت @daftaresher110
با چادر مادر که بر سر کرده زینب اشک پدر را پاک کرده از سر شب @daftaresher110
اما حسن امشب ز غیرت رفت از حال کس با خبر از راز کوچه جز حسن نیست @daftaresher110
تا آمدم خانه یتیمان گریه کردند زهرا بیا حیدر نمی‌داند چه سازد @daftaresher110
شام غریبان شد علی غربت نشین است تاریک شب‌های امیرالمومنین است @daftaresher110