eitaa logo
روضه های فاطمیه
10 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سخت است روح خانه‌ات بیمار باشد غم‌های عالم بر دلت آوار باشد سخت است با دستان بسته پیش چشمت ریحانه‌ات بین در و دیوار باشد آتش بسوزاند پر پروانه‌ات را نیلوفر باغ نبی تب‌دار باشد ای‌کاش امشب وقت برگشتن به خانه زهرا کنار فضه گرم کار باشد ای‌کاش جای آرزوی مرگ امشب روی لبش "الجار ثم الدار" باشد آرامش این شهر در دست قنوت اوست نفرین نباید پاسخ مسمار باشد افسوس تقدیر علی تنهاشدن بود باید پس از این گریه در تکرار باشد وقتی کسی هم‌صحبت یک آسمان نیست یک چاه باید محرم اسرار باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وفي حديث مروي عن الزهراء نفسها تقول: فجمعوا الحطب الجزل على بابنا، وأتوا بالنار ليحرقوه ويحرقونا، فوقفت بعضادة الباب، وناشدتهم بالله وبأبي أن يكفوا عنا وينصرونا، فأخذ عمر السوط من يد قنفذ مولى أبي بكر، فضرب به عضدي، فالتوى السوط على عضدي حتى صار كالدملج، وركل الباب برجله، فرده علي، وأنا حامل، فسقطت لوجهي والنار تسعر، وتسفع وجهي، فضربني بيده حتى انتثر قرطي من أذني، وجاءني المخاض، فأسقطت محسنا قتيلا بغير جرم [1]. 9 - ومما قاله بعض الزيدية مما استحسنه النقيب في الرد على الجويني: .. فكيف صار هتك ستر عائشة من الكبائر التي يجب فيها التخليد في النار، والبراءة من فاعله، ومن أوكد عرى الإيمان ؟ ! وصار كشف بيت فاطمة، والدخول عليها منزلها، وجمع حطب ببابها وتهديدها بالتحريق من أوكد عرى الإيمان . وقد نقل هذا القول عن كراس لبعض الزيدية ورأى فيه أبو جعفر جوابا كافيا للجويني[2] . 10 - ويقول المسعودي: فوجهوا إلى منزله، فهجموا عليه، وأحرقوا بابه، واستخرجوه منه كرها [3]. 11 - وقد اعتبر المعتزلي الشافعي الروايات التي تقول: إن عمر ضغطها بين الباب والجدار حتى أسقطت جنينها هي مما تنفرد به [1] البحار: (ط قديم) ج 2 ص 231، و (ط جديد) ج 30 ص 348، عن إرشاد القلوب للديلمي.
جز غم کسی به خانه ما سر نمی زند اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند در شهر خود غریبم و با درد آشنا در خانه‌ی غریب کسی در نمی زند من بضعه‌ی پیمبر و یک تن از این همه دَم از سفارشات پیمبر نمی زند جز من که بر دفاع علی سینه اش شکست حرفی کسی ز غربت حیدر نمی زند آتش زدند خانه ما را که هیچ کس آتش به آشیان کبوتر نمی زند در پشت در، شهادت من شد شروع و حال غیر از اجل به گِرد سرم پر نمی زند می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت مادر کسی برابر دختر نمی زند کردیم امتحان (موید) که هیچگاه جز آستان ما، در دیگر نمی زند
ببین میتوانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان تو هم مثل من نیمه جانی بمان زمین گیر من آسمانی بمان اگر می شود می توانی بمان اگر راه دارد بمانی بمان چه شد با علی همسفر ماندنت چه شد ماجرای سپر ماندنت چه شد پای حرف پدر ماندنت پس از قصه پشت در ماندنت ندارد علی هم زبانی پس از تو چه آبی چه نانی ببین می توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان آخ برای علی بی تو بد می شود بدون تو غم بی عدد می شود نرو که غرورت لگد می شود و این سنگ، سنگ لحد می شود چه کم دارد این زندگانی بمان چرا اشک را آبرو میکنی چرا چادرت را رفو میکنی چرا استخان در گلو میکنی چرا مرگ را آرزو میکنی چه کم دارد این زندگانی بمان اگر می شود می توانی بمان
مادری خورد زمین‌و همه جا ریخت بهم همه‌ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت می‌کرد تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد، سلسله‌ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یک ضربه‌ی پا ریخت بهم آجرک‌الله‌یاصاحب‌الزمان 😭 @akse_nab 🥀🍃
از آنچه در دو جهان هست، بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود، جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سَر علی به سلامت! چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرینِ قوم بردارد؟! صدا زد: «اَشهَدُ اَنَّ عَلی وَلی‌ُالله» ولی دریغ! که این شهر، گوشِ کر دارد... کنیز بیتِ علی، خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بِنِگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد... بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد... دهان تیغِ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد: سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی، از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، اُلفت دیرینه با سحر دارد میانِ شعله دعایش ظهور مهدی بود که آهِ سوختگان بیشتر اثر دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
3 - أحمد بن مهران - رحمه الله - رفعه وأحمد بن إدريس، عن محمد بن عبد الجبار الشيباني قال: حدثني القاسم بن محمد الرازي قال: حدثنا علي بن محمد الهرمزاني (3)، عن أبي عبد الله الحسين بن علي عليهما السلام قال: لما قبضت فاطمة عليها السلام دفنها أمير المؤمنين سرا وعفا على موضع قبرها، ثم قام فحول وجهه إلى قبر رسول الله صلى الله عليه وآله فقال: السلام عليكيا رسول الله عني والسلام عليك عن ابنتك وزائرتك والبائتة في الثرى ببقعتك و المختار الله لها سرعة اللحاق بك، قل يا رسول الله عن صفيتك صبري وعفا عن سيدة نساء العالمين تجلدي، إلا أن لي في التأسي بسنتك في فرقتك موضع تعز، فلقد وسدتك في ملحودة قبرك وفاضت نفسك بين نحري وصدري، بلى وفي كتاب الله [لي] أنعم القبول، إنا لله وإنا إليه راجعون، قد استرجعت الوديعة واخذت الرهينة وأخلست الزهراء، فما أقبح الخضراء والغبراء يا رسول الله، أما حزني فسرمد و أما ليلي فمسهد وهم لا يبرح من قلبي أو يختار الله لي دارك التي أنت فيها مقيم، كمد مقيح، وهم مهيج (1) سرعان ما فرق بيننا وإلى الله أشكو وستنبئك ابنتك بتظافر أمتك على هضمها فأحفها السؤال (2) واستخبرها الحال، فكم من غليل معتلج بصدرها لم تجد إلى بثه سبيلا، وستقول ويحكم الله وهو خير الحاكمين. سلام مودع لا قال ولا سئم، فإن أنصرف فلا عن ملالة، وإن أقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرين، واه واها والصبر أيمن وأجمل، ولولا غلبة المستولين لجعلت المقام واللبث لزاما معكوفا ولا عولت إعوال الثكلى على جليل الرزية، فبعين الله تدفن ابنتك سرا وتهضم حقها وتمنع إرثها ولم يتباعد العهد ولم يخلق منك الذكر وإلى الله يا رسول الله المشتكى وفيك يا رسول الله أحسن العزاء صلى الله عليك وعليها السلام والرضوان