eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.9هزار دنبال‌کننده
422 عکس
31 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
مشرک بودن مشکل نیست...
آن مسلمان می‌تواند رأی در انتخابات را منشأ مشروعیت و شرعیت بداند که یا از مصوبه باشد یا از مفوضه، و شیعه‌ی امامیه نه این است و نه آن...
حکومت ولایت می‌خواهد؛ ولایت از اکثریت در نمی‌آید چه رسد به اقلیت...
دوتایی اقلیت|اکثریت دوتایی مؤمنین نیست؛ هم‌آن بازی ناگزیر دیکتاتوری|دموکراسی؛ این دوتایی هر دو طاغوت است. دوتایی ما دوتایی ولایت الله و ولایت طاغوت است...
دموکراسی نسبی یک تسلای آماری است؛ با این تفاوت که شیر یا خط کردن کمی سرگرم‌کننده‌تر است...
مشروعیت هم گرفتار هم‌آن مشکل عقلانیت شده است؛ این روزها ما یک مشروعیت نداریم. آن چه ما مشروعیت می‌دانیم هم‌آن شرعیت است، شرعیت شیعی...
این‌ها که شرعیت حکومت را از اکثریت نسبی می‌دانند یا حکومت را بی‌نیاز از ولایت الاهی می‌دانند که کافرند متعارفند، و یا ولایت را برآیند آماری رأی اکثریت|اقلیت می‌دانند که مشرکند...
عثمانی‌های نخستین از مدینه شروع شدند اما در دمشق به اموی‌های اسلام‌ستیز مبدل شدند. حال نوعثمانی‌های معاصر ما هم هم‌این است که روی بردار ایران به اروپا و امریکا سر به الحاد نهاده‌اند...
حکومتی که مشروعیتش الاهی و وحیانی نباشد طاغوت است، حال چه در عهد حضور معصوم و چه در عهد غیبت معصوم...
از شورا ولایت در نمی‌آید؛ اگر در می‌آمد که خروجی سقفیه ولی مؤمنین بودند...
این ایده که اکثریت نسبی می‌تواند حکومت بر پا کند و حاکم اکثریت و اقلیت باشد کفر بسیط است؛ ایده‌ی این که اکثریت نسبی می‌تواند ولایت ربانی بسازد و والی اکثریت و اقلیت باشد کفر مرکب است...
آن که جمهوری اسلامی را ترجمان islamic republic می‌داند، یا مصوب است یا مفوض؛ هر چه است شیعه‌ی امامیه‌ی سره نیست...
سکولارهای شرمنده و درنده‌ی ایرانی از مشروطه به این طرف فرصت داشته‌اند که برای ایده‌های خود در باره‌ی دوتایی مشروعه|مشروطه واژه‌پردازی کنند، و این که تا ام‌روز کلیدواژه‌های دینی چون مشروعیت و ملت را در معنای مدرن به کار می‌برند اماره‌یی بر کسل و فشل بودن آن‌ها است...
خدا تاس نمی‌ریزد. خدا آمار هم نمی‌شمارد...
این که در دموکراسی میان دو سویه‌ی اکثریت و اقلیت، باز یک اقلیت تعیین‌کننده‌ی اکثریت شدن یک طرف است معنای ساده‌اش آن است که آن چه دموکراسی نسبی خوانده می‌شود باز حاکمیت اقلیت است...
این سکولارهای نهفته و شرمنده و درنده‌ی ایرانی که شرع و مشروع و عقل و‌ معقول و علم و معلوم را در معنایی عرفی تقریر می‌کنند، وقتش که برسد نسخه‌ی عرفی خود مصحف را هم خواهند نوشت...
بی نصب فقهی حاکم شرع و ولی امر یک ده‌یار هم ولایت تصرف در مشاعات دهاتش را ندارد، چه رسد به این که رئیس جمهور و نماینده‌ی مجلس شرعیت خود را از سواد برگه‌ی رأی بدانند...
ایده‌ی انج‌من هزارپای حجتیه و هواداران فکری قدیم و جدید آن این است که در عهد غیبت برویم در غار، اما در عمل می‌روند در بغل طاغوت...
بیان ولی فقیه را فقهی و شرعی باید فهمید. اگر از بیان ولی فقیه خلاف شریعت استنباط می‌کنید معناش آن است که بیان ایشان را عرفی و عامی می‌فهمید...
اگر حکومت اسلامی و اقامه‌ی آن شرعیتش را از رأی اکثریت می‌گیرد، از چه حجاب اسلامی و اقامه‌ی آن شرعیتش را از رأی اکثریت نگیرد؟ یا چه...
مکتبی‌ها مشروعیت و شرعیت را یکی چیز می‌دانند و‌ پیشینه‌ی این تلقی تا دعوای مشروطه با مشروعه می‌رسد. سکولارهای نهفته و شرمنده و درنده ایرانی مشروعیت را نه شرعی که عرفی می‌فهمند، و هم‌این است که مشروعیت برای آن‌ها هم‌آن شرعیت نیست...
کسی در دموکراسی اکثریت در اسرائیل شک دارد؟ اگر شک ندارید باید جنگ اسرائیل در غزه را نیز حامل مشروعیت بدانید؛ هم‌آن طور که دیگر دموکراسی‌های اکثریت در دنیای مدرن این آدم‌خواری صهیونی‌ها را دفاع مشروع می‌دانند...
می‌خواستیم بنشینیم و از صبح نبود. غروب دراز کشیده بودم و وضعیتش سیاه شد. نوشتم: کسی مرحوم شده؟ نوشت: اسرائیل سید رضی را زد. از جام پریدم. پرسیدم: که جا؟ عصر زینبیه را با جنگنده زده بودند. سوریه برای ما روزمره شده بود؛ سید اما پیش از ما آمد و پس از ما ماند، و مزدش را گرفت و رفت...
نهضت زنده است، چون هنوز شهید می‌دهد...
گریه‌زاریم را کرده‌ام و باز نشسته‌ام و نظریه‌پردازی می‌کنم: چه کسانی شهید می‌شوند؟ آن‌ها که به ستوه نمی‌آیند؛ نستوه‌ها...