این مهم نیست که شما خوش دارید پشت مرزهای ملی با دشمن بجنگید و جبههها را به لبنانی و فلسطینی و عراقی و یمنی و ایرانی تفکیک کنید. حریف یک امت است و به قوارهی امی با شما میجنگند: پریروز در دمشق از شما خون میریزد و دیروز در بیروت و امروز در کرمان و فردا را چه کسی دیده است...
فرمود: بههشت زیر سایهی شمشیرها است. شمشیر جهادت را وسط معرکه اگر زمین نهادی، زیست مؤمنین جهنم خواهد شد...
نمیخواهید بازی حریف در منطقه را بخورید؟ بفرمایید بازی شما در منطقه چه است؟ یا سرتان به بازی گرم است؟ چه...
نه تنها عموم جهاد که حتا خصوص جهاد سخت را هم نباید به نظامیها وا سپرد...
از امت ابلیس در قوارهی جهانی اگر انتقام سخت نگیری تا دنبالههای داخلی آن و هماین هرزههای برهنهی هار کف خیابانهای ایران اسلامی برایت شاخ و شانه خواهند کشید، و حتا درون حرمهای مطهرت بازدارنده نیستی...
پاسدار عرفی داداش آخوند عرفی است؛ با رویههای دافوس سکولار میجنگند و نه بینههای حوزهی مکتبی...
پارسال اگر انتقام سخت سوزاندن مصحف و مسجد و مدرسه را از صف جنبش فواحش و شورش هرزهها و پویش پتیاره در خیابانهای ایران میگرفتید، امسال ستاد آن در پادگانهای اسرائیل، در همآن جا جوی خون مؤمنین را جاری نمیکرد...
میخواهید با امت ابلیس بجنگید و انتقام بگیرید و بازدارنده باشید؟ از هماین هرزههای برهنهی هار کف خیابانهای ایران و حامیان سکولار آنها در رسانه تا آکادمی شروع کنید تا برسیم به ستاد ارتش اسرائیل...
هار شدن امت ابلیس درون مرزهای ملی ایران بیش از آن که به ضعف معیشت بر گردد نتیجهی هتک عزت است. عزت امت احمد را که با تعلیق جهاد با دشمن هتک کنید طبیعی است که ریز و درشت امت ابلیس، نرم تا سخت برایمان شاخ و شانه بکشند؛ از کف حجاب تا سقف حکومت...
فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم. در حوزههای شرعی شیعی ما وقتمان را با خواندن جزوههای یانکی و فرنگی دانشگاه دفاع ملی تلف نمیکنیم، هنگامی که میتوانیم آیههای جهاد مصحف را از رو بخوانیم. هزار سال است که با هماین رویه نهضت اسلام را کف امت احمد پیش بردهییم...
فهم سید در لبنان از جنگ رقومی نیست؛ هماین است که با شیب وارد تصعید شده و بی آن که زیست مردم شیعه و سنی و ترسا و بازار آنها را به هم بریزد اسرائیل را در مرز زمینگیر کرده است. فهم ایرانی از جنگ هنوز رقومی و پلهیی است و یا نمیخواهند بجنگند یا در انتظار حملهی اتمی امریکایند...
ابتداء سرود ملی لبنان پخش شد و در تالار کنار پرچمهای حرکت حزبالله پرچم لبنان نیز بود؛ خطاب خاص سید حسن اما به امت خود بود؛ و این بود که به آنها هویت و تشخص و نشاط میداد. ما اما در چنبرهی ملیت هنوز بهت زدهییم که چه طور برخی ایرانیها بالای جنازهی شهدای امت ما رقصکنانند...
تجربهی جهاد در لبنان نشان میدهد که شروع و پایان نهادن برای جنگ بینهی کهنهیی است، که هنوز در سیاستمدارها و حتا فرماندههای ما رسوب دارد. سید حسن از این میگفت که ما در جنگ غافلگیر نمیشویم چون در جنگیم و آنها گرفتار غافلگیری در جنگ میشوند که تن به جنگ نمیدهند؛ مفاجات...
دو صحبت گذشته که در نبطیه و بعلبک بودم به عادت لبنانیها در جایگاه نشانده شدم، این صحبت در بیروت اما همآن ته نشستم تا تماشا کنم: جوانهایی با شلوار پاره، آنها که در تأیید سید سوت میکشیدند، آنها که سیگار میکشیدند و حتا چرت میزدند؛ هنر سید رهبری سر تا ته این تالار است...
جنگ با دولت عبری اسرائیل از جنگ با امت پارسی او در ایران شروع میشود...
هنوز بر آنید که جنبش فواحش و شورش هرزهها و پویش پتیاره خواندن این جریان مسجدسوز و مصحفسوز و حجابسوز زیادهروی بود؟ یا چه...
باز گرداندن بازدارندهگی ما با مهار این هرزههای هار در ایران شروع میشود تا برسیم به سربازهای شرور در اسرائیل...
تروریست خواندن این و آن کار یانکیها و فرنگیها است؛ ما شما را تکفیر میکنیم و حکم کافر حربی را در بارهتان اقامه میکنیم؛ حتا اگر گذرنامهی ایرانی در جیبتان باشد...
انتقام سخت از امت اسرائیل به زبان پارسی شروع میشود تا برسیم به امت اسرائیل به زبان عبری...
شب از صور تا بیروت آمدیم و مه را رساند و خودش به خانهی عمهاش رفت؛ نمیخواستم مزاحمشان باشم و اگر نه آن جا گرمایش داشت. از دیروز در دسترس نبود. امروز پشت گوشی گفت: درگیر بیمارستان بودیم. خانهی عمهاش طبقهی چهارم ساختمانی بود که طبقهی دومش را آن پهپاد با موشک زده بود...
اکنون همه میدانیم که از چه دانشگاه شنیع شریف در حکم پایگاه عینالاسد است...
مردم؟ مردم ایران؟ ایرانی بودن حائز هیچ فضیلتی نیست اگر ایمان نداشته باشی و در بیعت امت محمد نباشی...
جنبش فواحش و شورش هرزهها و پویش پتیاره را جریان بیناموس مینامیم و خود خواندهاند، چه ناموس ندارند؛ ناموس شریعت برای این جمعیت یاوه است...
واقعبینی شیعههای لبنانی این است که وقتشان را برای به دست آوردن دل مارونیهایی که سالها آنها را در جنگ داخلی از روی شناسنامه کشتار میکردند تلف نمیکنند، اگر چه اسمشان مردم لبنان باشد. مکتبیهای ایرانی هم باید بیاموزند که سکولارهای شرمنده تا درنده برای ما مردم نمیشوند...
در چهارچوب تنگ و گنگ ملی نمییابی که چه طور میشود مردم ایران از کشته شدن مردم ایران خوشحال باشند، یا چه طور مردم ایران مردم ایران را کف خیابان به قتل صبر میکشند؟ در چهارچوب امی مییابی که امت ابلیس اکبر درون مرزهای ملی ایران اسلامی در جنگ نرم تا سخت با امت پیامبر اعظم است...