آن قهوهخانه پاطوق شیعههای ناملتزم است؛ هر بار از صور رد شدهییم اگر شده سری هم به آن زدهییم و چایی خوردهییم و نرمنرم با ما راحت شدهاند. امروز در راه بیروت باز نشستیم به قول عربها به الحوار المفتوح؛ و کیسه کشیدند به جمهوری اسلامی و حرکت حزبالله و آخوندهای حوزه...
شیعهی مصطفوی ناگزیر بود با توسعهی ابزاری سلفیگری ناسره توسط سکولارهای سعودی درگیر شود و دههها است که درون و بیرون ایران با آن درگیر است. جهت ورود تشیع صفوی به این درگیری دیگران اما جالب است: ادامهی معاصر سنیستیزی سنتی زیر پوشش پذیرفته شدهی نبرد با وهابیت...
چهرهها و حتا لباسها در آن جایگاه سوخت پیش از صیدا به پایگاه بسیج میماند؛ نخست فکر کردم رفقای حرکت حزبالله برای سوخت زدن پیاده شدهاند، اما یادم نبود در لبنان راننده پیاده نمیشود. علی وسط صدای بلند آن سرود گفت: این جایگاه سوخت و شرکت پخش آن وابسته به حرکت حزبالله است...
آرمان کارگزاران صورتی نظام همآن حکومت اسلامی اسمی است، جمهوری مطربها...
یکتکه قلیان میکشد و تاریخ دههی نخست جمهوری اسلامی با نهضتهای لبنان را تعریف میکند. هنوز از قائممقام وقت رهبر و واحد نهضتهای سپاه که در سیطرهی بیت او بود ناراحت است. مانند بسی دیگر در حرکت امل به نظر بر آن است که اگر مصطفا چمران شهید نمیشد سرنوشت امل چیز دیگری میشد...
انحصار مراتب سخت نهی از منکر به حلقهی حاکمیت هنگامی است که از آن استفاده کند، اگر نه دلیلی ندارد که حلقهی میانی امت پس از مراتب نرم پا به مراتب سخت نگزارد...
شاخص ما برای رأی مشورتی دادن به نامزدهای نماینده شدن در مجلس شورا هماین یک امر است: شریعت...
رهیافت خطا و خطرناک جریان تازه به نهضت رسیده در ملی تعریف کردن یکاهای امی آن چه محور مقاومت میخوانند، به هماین راحتی کار را به این جا رسانده است که کف گعدههای فامیلی در روستاهای جنوب لبنان هم حرف از این است: یمن زد، ایران نمیزند؟ یا چه...
برای انکار اتهام بیراه امپریالیسم پارسی یا امپراطوری امامی آن چه محور مقاومت خوانده میشود را باید یک جبههی امی تعریف کرد و نه زنجیرهیی ملی...
بنیادگرایان شیعهتبار درست مانند عرفیسازهای شیعهتبار اهل احتجاج نیستند. هماین است که تقریر آنها از عرفیسازی هم تهی از تحلیل است؛ یهودی مخفی و ماسونیگری و بیلدربرگ و سیمای بهائی و بیستسی و باقی راحتالحلقومها در دستگاه داوری آنها را که دیدهیید...
شریعتمداری کنش است و واکنش است. بنیادگرایی کنش نیست، واکنش به عرفیسازی است؛ متن نیست و متن ندارد؛ حاشیه است و حاشیهی بر این متن و بر آن متن است...