دورهمی رکن زیست انسان شامی است و حتا شدیدتر از انسان عراقی. در هر زمان و مکان به سه شماره آدمها دور هم حلقه میشوند، و حتا اگر حرفی نداشته باشند قلیان میکشند و گوشیشان را بالا و پایین میکنند. این مبنای آن توصیهی سید عباس شهید به تبلیغ دین در سهره است که اکنون بسی رائج است...
امت با بیعت با امام شکل میگیرد؛ این هیأت ایمانی برای ملیگراهایی که گترهیی پشت میلههای مرزی هویت یافتهاند دیریاب و سختفهم است...
این روزها سفارت ایران حتا در بغداد یا بیروت عقبهی سنت جمهوری است و کمابیش کاری با جبههی نهضت و انقلاب ندارد. از آن سو حرکت حزبالله از جوانهای جهادی ایرانی که خود را به لبنان رساندهاند میخواهد که از مسیر سفارت با او کار کنند؛ نتیجه؟ چرخهی بستهی خسته و سرخورده شدن آنها...
گفتم: چهارچوب کار شما با حماس قواعد قدرت بود و نه هویت، و عجیب است که وقتی حماس بر اساس هماین قواعد به محور مقابل قدرت میل کرد دلخوریهای هویتی شما بالا زد؛ مگر آن روز و امروز هویتی با حماس کار کردهیید؟ یا چیزی که عوض دارد گله دارد؟ گفت: از این جهت به قضیه نگاه نکرده بودم...
این روزها فراوان از ایران و حتا عراق میپرسند: میخواهیم برای جنگ به لبنان بیاییم. پاسخ میدهم: تنها اگر با حرکت حزبالله بستهیید بیایید، اگر نه از فرودگاه بیروت پایینتر نمیروید و خسته و سرخورده به ایران بر میگردید؛ این جدای آن است که زبان باید بدانید و رزم باید دیده باشید...
خلاف جنگ در سوریه این بار در خطوط مقدم جنوب لبنان حرکت حزبالله با گوشی رزمندهها خیلی سختگیر شده است و رحم نمیکند. درست است که گرفتن گوشی و قلیان از انسان لبنانی بسی سخت و نشد است، اما ارتش اسرائیل در این جنگ در محیط رایان ارتش تازهیی است...
ترکیب رئال پولتیک و ناسیونالیسم و پراگماتیسم از این ریشو|چادریهای مقوا یک مشت سکولار امپریالیست ساخته است...
پس از جنگ هشت ساله هم امریکا خوزستان را زد و هم ترکیه آذربایجان ما را؛ این اما دلیل آن نیست که اکنون با زدن سیستان به دست دولت طاغوت پاکستان کنار بیاییم؛ حمله به امالقری در حکم حمله به همهی امت است...
آن چه محور مقاومت خوانده میشود یک جبههی امی است یا یک اتحاد فراملی؟ یا چه...
موشک خوردن وسط جنگ طبیعی است و ترس و گریزی هم ندارد. اما اگر اسرائیل را نزنی تا موشک نخوری، ممکن است از پاکستان موشک بخوری...
لیلةالرغائب، یعنی شب رغبت و گرایش به حضرت الاه، و این معنای قدسی آن حرکت شرعی میسازد، از روزه و نماز آن تا توبه و مناجات. ترجمهی عرفی لیلةالرغائب به شب آرزوها حذف جهت الاهی و مغناطیس قدسی آن است، و میشود در خود نشستن و خیال بافتن و هوس کردن...
از مداحهای ایرانی این روزها حاج محمود کریمی میان جوانهای لبنانی محبوب است و میثم مطیعی و مهدی رسولی، و حسین طاهری هم تازه وارد گود شده است. در مسیر جنوب دلشورهها را گوش میکنند. میگویم: سد و اندی فرسنگ با این از قم تا کربلاء و نجف پیاده گام زدیم و گردنه بالا و پایین کردیم...
همآن سالهای جنگ در سوریه حرفمان آن بود که دولت بعث دمشق اگر عقلانیت و جسارت داشت همآن ابتدای جنگ داخلی به اسرائیل اعلام جنگ میداد و در جبههی جولان همه را در خندق خود به خط میکرد. اکنون هم به نظر چارهیی از جنگ مستقیم با اسرائیل نیست و زدن به غرب و شرق بیفائده است...
خبر داشتم حاج کاظم در بیروت است اما تنها رسیده بودم پیام برایش بگزارم و به جنوب بروم. پیش از اذان عشاء خودش زنگ زد و گفت راهی طهران است و اگر میآیم بنشینیم. جای داستان میکونوس در بارهی حلقههای میانی امت صحبت کردیم؛ این که در ساحل مدیترانه با ماز شیشهیی تنظیم چه میشود کرد...
هنر حرکت حزبالله لبنان هماین است که به ما نشان داد که جنگ یک ماهیت رقومی نیست که یا تفنگت را غلاف کرده باشی یا منتظر موشک اتمی باشی؛ سد روز است که قواعد درگیری خود را به ارتش اسرائیل تحمیل کرده و نبرد را در مرزهای جنوب نگه داشته است و در شمال مردم به زیست معمول خود سرگرمند...
مشکل عملیات روانی کردن جای جنگ روایت هماین است که خودت هم باور میکنی این داستانهایی که در بارهی بنیادگرایان سنی یا جهادگرایان سلفی سر هم کردهیی حقیقت دارد؛ این است که متکی بر آنها با شبکهیی که ساختهیی وارد عملیات رایان و حتا عیان میشوی و به دیوار سفت واقعیت میخوری...
لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها؛ با اینها چه کار فرهنگی میتوان کرد؟ یا چه کار درازمدت و چه کار غیرمستقیم با اینها جواب است؟ یا چه...
عرفیسازی هماین است؛ فرو کاستن مناسک قدسی حیات به سبکهای عرفی زیست. این که لیلةالرغائب جای دوازده رکعت نماز با حمد و اخلاص و قدر میان نماز مغرب و عشاء بروی با دوستدخترت در تاریکای شب بادکنک و بادبادک و بادروک آرزو هوا کنی...
طبیعی است با یک ردیف آهن سرد نمیتوان به یک زمین گرم، مانند ایران، معنا داد. هماین است که تلاش ملیگراهای میلهگرا بازنویسی اسلام در هیأتی ملی، و حتا ایرانی خواندن امر تشیع بوده است؛ این یعنی عمق باور آنها هماین است که میلهی سرد مرزی جای آیهی گرم آسمانی را نمیگیرد...
فرمود: با هر عالمی ننشینید، جز با عالمی که شما را از شک به یقین ببرد. میفرماید پای منبر شکمشربها ننشینید: روشنفکر دینی و نواندیش مذهبی و بطلهی صورتی تا برسیم به آخوند عرفی و آخوند پروانهیی...
تهی بودن از تفقه تهش این میشود که بیان ولی فقیه را هم سر و ته میفهمی تا برسیم به بیان ولی وصی و ولی نبی...
آخوند درباری پیچ اسلام را برای یک نفر شل و سفت میکند: شاه، امیر، ملک، و دستبالا ملکه و ولیعهدشان. آچار آخوند عرفی بام تا شام در حال چرخیدن به نرخ روز انبوه رسانههای جمعی است...
ولی فقیه را در بافتار سنت/نهضت فقاهت شیعه باید فهمید. اینها که پی تبیین گسستهی منظومهی فکری حضرت رهبر و کاربست عرفی آنند چرخ را از نو اختراع میکنند؛ چرخ مربع...