eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.7هزار دنبال‌کننده
393 عکس
30 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
در روستای هاریس که از دو جهت زیر دید و تیر اسرائیل است، کسی از این جماعت جانمازآب‌کش که خودشان را به حوزه‌ی شریف نجف و کربلاء می‌چسبانند برگشته و گفته است: رزمنده‌های این جنگ شهید نیستند؛ و کار بالا گرفته است. کاش صبح عاشوراء قمه‌شان را محکم‌تر می‌زدند و‌ از وسط نصف می‌شدند...
آن چه این روزها جریان شیرازی خوانده می‌شود دو سویه دارد: سویه‌ی مستضعف که تشیعش صفوی است و سویه‌ی مستکبر که شیعه‌ی صهیونی است...
جامعه‌شناسی پروازی نماد کاملی از نسبت آکادمی مدرن با زیستار مسلمین عالم است. سنت‌پریشی بی‌پروایی که از نهضت نابینا است، و در چهارچوب بدعت در باره‌ی آن‌ها رطب و یابس سر هم می‌کند...
سکولارهای شرمنده و حتا درنده‌ی ایرانی از غائله‌ی مشروطه تا دوره‌ی پهلوی و‌ حتا دوره‌ی جمهوری زیر سایه‌ی دولت زیست قارچی داشته‌اند و برای مکتبی‌ها زده‌اند؛ اگر نه در یک قلم دیدیم که توده‌های مکتبی در انقلاب اسلامی با آن‌ها چه کردند. هم‌این است اکنون هم آویزان امریکا و اسرائیلند...
ساده‌‌ترین پرسش از این تجزیه‌طلب‌های رایان که مهر مسلمانی هم بر پیشانی دارند هم‌این است که رباط را آیا تنها به محیط عیان منحصر می‌دانند یا ولایت طاغوت در محیط رایان را پذیرفته‌اند؟ یا چه...
خروجی عقل ایستاده در ذهن می‌شود هم‌این فل‌سفه‌ی تهی از حکمت...
پرسیدم: فرودگاه دمشق به کار برگشته است؟ از ابتدای جنگ، ارتش اسرائیل مرتب فرودگاه دمشق و حلب را زده تا پشت‌بانی از ایران را قطع کند. گفت: برگشته، اما بی پرواز ایرانی. صبح که خبر حمله‌ی مجدد اسرائیل به دمشق را دیدم به ذهنم آمد: کیان صهیونی را با نسخه‌های بعثی نمی‌توان متوقف کرد...
‏با این مرجف‌های رسانه‌یی سکولار ایرانی چه باید کرد؟ هم‌آن کاری که با یکان عملیات روانی ارتش اسرائیل می‌باید کرد...
این مرجف‌های رسانه‌یی سکولار ایرانی دو سویه دارند: یکی مرجف‌های اجاره‌یی و دیگری مرجف‌های مجانی. مرجف‌های اجاره‌یی در پهنایی از دل ایران تا عمق اسرائیل پول می‌گیرند تا جبهه‌ی مقا‌ومت و گفتار و گفت‌مان آن را زیر ضرب ببرند...
ردوا الحجر من حیث جاء؛ آن جا را باید زد که پهپاد حمله‌کننده به جنوب بیروت از آن جا بلند شده بود و جنگنده‌ی حمله‌کننده به جنوب دمشق. اگر نه دش‌من را مطمئن می‌کنید که سنگی به طرف خانه‌ی شیشه‌ییش نمی‌آید، هر قدر هم که سنگ‌پرانی کند...
برای شهید شدن باید صادق شد...
اسرائیل را در اسرائیل باید زد...
حسین قجه‌یی از آن پاتک هول‌ناک مرحله‌ی اول عملیات الی‌بیت‌المقدس، پشت جاده‌ی اهواز به خرم‌شهر بر نگشت. گفته بودند برگرد. نزدیک به این حرف را گفته بود: کاش یک تیر بیاید بخورد توی سر من تا ستادی‌های عقبه بفهمند این جا چه خبر است. هفته‌ها است که این حرف در سر من می‌چرخد...
کسی که به جنگ پشت می‌کند آن را به خانه می‌آورد...
جنگ سخت، نرم‌تر از آن است که به نظامی‌ها واسپرده شود...
تابو بودن حمله‌ی مستقیم امی به کیان موقت اسرائیل مبنائی جز تربیت مشائی رائج در آکادمی‌های نظامی ملی ایران ندارد...
دانش‌گاه دفاع ملی اسمش رویش است؛ در منازعات امی محلی از اعراب ندارد...
سپاه پاس‌داران را حضرت روح‌الله از دل سنت مکتبی حوزه‌‌های شرعی بیرون آورد؛ سپاه را هر چه بر بدعت آکادمی‌های نظامی و مدنی ریز و درشت بازنشانی کرده‌ییم از جبهه‌ی نهضت دور نشسته است...
ابطال‌طلب‌های هار ایرانی زمانی تمام می‌شوند که کیان موقت اسرائیل تمام شده باشد تا برسیم به شیطان بزرگ، امریکا؛ ستون پنجم صف تابع ستاد است...
تله‌ی صلح محصول فهم موهوم رقومی و پله‌یی از جنگ است...
می‌گوید: اسرائیل یک خودرو را هم در بازوریة زده‌. بازوریة؛ خیلی عقب‌تر از مرز لبنان و فلسطین و محاذی شهر امن صور. در مسیر عیتیت که از آن رد می‌شدیم تصور می‌کردم سید حسن در کودکی که جا زیر درخت‌های پرتقال بازی می‌کرد؟ و دلم می‌خواست برویم داخل روستا و خانه‌ی پدر سید را ببینیم...
پیام دادند: آن کاروان پیاده‌روی می‌خواهد از مبدأ مشهد و از معبر جولان پیاده به قدس برود. پیام دادم: مسیر بیاده‌ی بیت‌المقدس از ایران از عراق و اردن رد می‌شود، از مرز طریبیل، و دخلی به بلندی‌های جولان ندارد...
آن چه شم‌شیربردار نیست ایمان است و نه اسلام؛ اگر نه اسلام ابوسفیان(ها) با شم‌شیر بوده است...
آن فاجر هار ایرانی که کف صحن مقدس رضوی کشف حجاب می‌کند جسارتش را از آن کافر حربی اسرائیلی گرفته است که بی تاوان و تقاص از ما در شام بر خاک می‌زند و کشته می‌گیرد؛ امت هم‌بسته‌ی ابلیس...
کاسب‌های بدنام آن بازار گوشی در طهران بیرون ریخته بودند و شعار داده بودند: سوریه را رها کن | فکری به حال ما کن. جمع‌بندی دانایان کل در پس‌آیش این شده بود که اقتضای صبر راه‌بردی آن است که دیگر شهید مدافع حرم را عمومی در شهر تشیع نکنیم...