تشیع صهیونی گوشتش برای هیچ طاغوتی تلخ نیست؛ تا دلتان بخواهد اما از تشیع مصطفوی پاچه میگیرد...
آخوند پروانهیی گوشتش برای کفار شیرین است؛ آخوند پروانهیی برای مؤمنین گوشتتلخ است...
مرجفهای اجارهیی یک نسخهی بیجیره و مواجب هم در محیط عیان و رایان دارند: مرجفهای مجانی...
جورابقرمزیها کبادهی تشیع صفوی را میکشند؛ زیر خم تشیع مصطفوی که میروند به تشیع صهیونی سر میخورند...
حیف از عنوان رفیع برائتی یا رافضی یا ولایتی است که خرج این بددهانهای کجفهم خودزن شود. به آنها چه بگوییم؟ هماین که میبینیم: جورابقرمزی...
این شیعههای صهیونی که خود را رافضی و برائتی و ولایتی میخوانند خوش دارند قزلباش باشند اما بیشتر جورابقرمزی استند...
تشیع صفوی برادر تشیع مصطفوی است، اگر چه در عهد غیبت قاعد است و قیام نمیکند. تشیع صهیونی اما نابرادری است که برابر قیام تشیع مصطفوی در عهد غیبت قیام میکند...
جهت سلبی علم به زمان و مکان هماین است که یک فقیه به هوای احتجاج شرعی با مکتبیها به سکولارها یارانه ندهد...