گفتن نام نهاوند به ایرانشهریهای اسلامستیز همآن خاصیتی را دارد که گفتن نام خیبر به اسلامستیزهای صهیونشهری دارد...
اگر میخواهید بدانید اسلامشهریهای با ایرانشهریها و تورانشهریها و بدوشهریها چه گونهاند دعای مرزبانان حضرت سجاد را از سر بخوانید...
تشیع صهیونی با همآن منطقی فتح قدس به دست مسلمانها را خلاف راهبرد رسولالله میداند که فتح ایران را...
وحدت با اهل سنت است؛ اهل نهضت با اهل بدعت وحدتی ندارند؛ حتا اگر به زبان پارسی صحبت کنند...
آن مسلمانهای دارندهی گذرنامهی اسرائیلی که درون سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ به نیت موشکهای ایرانی یاعلی و یاحسین میگفتند امت مایند. آن ایرانیهایی که به اسلام و مسلمین و قبلهی اول و دوم آنها لگد میزنند امت اسرائیلند...
خون اسماعیلهای ما، روحالله و آرمان و مهدی و آن انبوه شهید دیگر را چه کسی بر خاک ایران اسلامی ریخت؟ امت اسرائیل به زبان پارسی...
شعارهای امت اسرائیل به زبان پارسی را از یاد بردهییم؟ نه غزه، نه لبنان، سوریه را رها کن | فکری به حال ما کن، سپاهی، بسیجی | داعش ما شمایی...
چه کسانی مدافعان حرم را مدافعان اسد خطاب میکردند؟ چه کسانی سرداران سپاه اسلام در شام را سرداران بیافتخار خطاب میکردند؟ چه کسانی پرچم صهیونی را از کف خیابانها پاک میکردند؟ چه کسانی برای جنگندههای ارتش اسرائیل فرش قرمز در ایران پهن کردهاند؟ امت اسرائیل به زبان پارسی...
پیش نیاز لبنانیدن ایران، در جنگ با اسرائیل، سازماندهی جمهور مقاومت است؛ جامعهی جهاد و اجتهاد...
ایران تحمل لگد اسرائیل را دارد؛ اسرائیل تحمل مشت ایران را دارد؟ یا چه...
مشکل کیان موقت اسرائیل آن است که افقی نهائی در زد و خورد با ایران و تصعید آن ندارد؛ خلاف ایران که آن قدر به زد و خورد سخت تا نرم، درون و بیرون خاک خود با اسرائیل ادامه میدهد که به افق ازالهی این کیان برسد...
اشکال اسرائیل آن است که هنوز چندان ملتفت نشده است که بینهی صبر راهبردی و ایدهی تلهی تنش در ایران مرده است...
جولان محور جانبی جنگ با اسرائیل است. محور مستقیم جنگ با اسرائیل همآن محور خسروی به کربلاء به طربیل به عمان به قدس است...
جنگ نرم تا سخت با کیان موقت اسرائیل باید وضعیت روزمرهی ایران باشد...
زد و خورد سخت ایران و اسرائیل آن قدر رفت و برگشت خواهد کرد تا یک معادلهی تازه نظامی شکل بگیرد؛ قواعد الاشتباک...
ما باور به مشیت داریم؛ ما باور به شانس نداریم. با این همه نهاوند آخرین شانس شما بود...
حملهی اسرائیل به ایران اگر ورودی یک نبرد روزمره تا امحای این کیان موقت بشود، درد ندارد؛ آغازی بر یک پایان...
فرقهی اشرف ستون پنجم ارتش بعث عراق بود که در عقبهی جبههها در شهرها با او میجنگیدیم. فرقهی اختر ستون پنجم ارتش صهیونی اسرائیل است که در عقبهی جبههها در کوچه و کافه و آکادمی با او در جنگیم...
پس از حملهی اسرائیل به ایران چه میشود؟ هیچ. تازه میشوییم مانند لبنان که باید آتشباری در جبهه و کافهگردی در عقبه را موازی هم تمشیت کنیم؛ زیستار رزم، جهاد جمهور...
آنها که شیخ فضلالله را بر دار کردند عبری صحبت نمیکردند و پارسی صحبت میکردند، تا آنها سر میرزا کوچکخان را بریدند، تا آنها که به سر شیخ مرتضا مطهری شلیک کردند، تا آنها که آرمان عزیز را به قتل صبر کشتند. امت اسرائیل در بسیاری پارسیزبان است...
جنگ زد و خورد است؛ جنگ بی خورد نداریم. مهمتر آن است که از هم آن دست که خوردهییم بزنیم و دست بزن داشته باشیم و دست بالا را داشته باشیم...