شیخ محمد تقی مصباح یزدی فرقان بود؛ زنده و مرده‌اش منافق‌سنج بود...

گفتم: شاگرد و شارح شیخ محمد تقی مصباح نبوده‌ام، مرید و مستشکل حضرت‌شان بوده‌ام. گفت: او را نخوانده‌اند و تو را نفهمیده‌اند، اگر نه سکولارهای ایرانی از بیم ایده‌های تو به ایده‌های شیخ سجده می‌کردند...

روز قدس، جمعه‌ی آخر ماه رمضان، اگر کانون وحدت امت اسلامی و هم‌بودی بیت شیعی و بیت سنی است، روز بقیع، هشتم شوال، کانون وحدت امت امامیه و هم‌بودی درونی بیت شیعی است...

عصر روز هشتم شوال، روز بقیع، پیاده تا نقطه‌ی چاووش شهر و تا ابتدای جاده‌ی عتبات حجاز باید رفت. راه‌پی‌مایی روز بقیع اشغال قبله‌ی دوم امت به دست کفار عربی را در یاد ما تازه می‌دارد هم‌آن طور که راه‌پی‌مایی روز قدس برای تازه داشتن اشغال قبله‌ی اول امت به دست کفار عبری است...

اگر کسی دنبال شاهد از سیره‌ی نبی و وصی برای اقامه‌ی سخت حجاب می‌گردد به‌تر است داستان ابلاغ سوره‌ی توبه و منع طواف برهنه را بخواند...

ایران برای ما ام‌القرای امت است، آخرین خاک‌ریز بشریت. ایران برای شما گربه‌ی نشسته است، شیر تعزیه...

گفته بودیم؛ نگفته بودیم؟ برابر دین ما اگر بایستید برابر دنیاتان خواهیم ایستاد...

شما ایران‌شهری‌ها هم‌این که زیر پرچم دش‌منان اسلام و ایران قسم نخورید کفایت می‌کند؛ اسلام‌شهری‌ها خودشان برای دفاع از ایران پای میله‌های مرزی بی‌خوابی خواهند کشید، که می‌کشند...

دگوری‌های لجنی اگر ریشه‌شان در ایران به آب رسیده بود آن را به یک استکان نجسی و یک لچک لختی در فرنگ نمی‌فروختند...

حرف ما با هرزه‌گردهای برهنه‌پوش هار هم‌آن است که پدر مسلمان ما برای پدر گبر آن‌ها نوشت و نامه کرد: أسلم، تسلم...

چه کسانی سرمایه‌های اسرائیل در ایرانند؟ آن‌ها که ظهر روز قدس بطری آب به دست کف خیابان‌های پای‌تخت شعار نه غزه، نه لبنان سر می‌دادند...

هم‌پیاله شدن با چپ‌ها، حتا مسلمان‌تبارهاشان، روی محور مقاومت تهش هم‌این می‌شود که در مخالفت با تطبیع اشغال قدس گریبان می‌درند اما در حمایت از تطبیع کشف حجاب گریبان ما را می‌درند...