نظام برای معتقدان به نظام مدتها است که یک مشترک لفظی است؛ مکتبیها نظام را نظام شریعت میدانند که از حجاب شرعی تا حکومت شرعی گسترده است؛ چپهای سکولار اما نظام را نظام قدرت عرفی میدانند و هماین است که برای مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم از معارضه با اسلام هم ابائی ندارند...
کسی که در پسآی هشدار حکومت شرعی هنوز بی حجاب شرعی پا به کوچه و کافه و آکادمی مینهد مستضعف نیست، مستکبر است. چارهی مستضعف اگر شفقت باشد، چارهی مستکبر شدت است...
نبرد امی مرزبردار نیست؛ عقبهی داخلی اسرائیل را که حجاب از سر بر میدارد را با همآن منطقی در ایران اسلامی سر جای خودش باید نشاند که جبههی خارجی اسرائیل در فلسطین اشغالی را سرکوب میکنیم...
مسألهی قدس را اگر مسألهی قبله بدانیم و نه مسألهی قبیله، مشکل نخست ما با کیان موقت اسرائیل قبلهستیزی و مسجدستیزی و اسلامستیزی آن است. این دلیل سادهی آن است که از چه فاجرهای کاشف حجاب را امت اسرائیل در ایران میدانیم...
پیامبر اعظم امیرالمؤمنین را با شمشیر به مکه فرستاد تا بساط طواف برهنه را جمع کند. این شاهد درشتی است که برخورد سخت با کشف حجاب از عهد نبی و وصی شروع شده است و نه عهد فقیه...
جای آن که امت احمد را به غلاف کردن اقامهی سخت شریعت بخوانید، امت ابلیس را بخوانید تا لچکشان را نرم روی سر بکشند...
برخورد اکنون کارگزاران صورتی نظام و ریشو|چادریهای مقوای معتقد به نظام با اقامهی سخت حجاب به ما میگوید مرادشان از کار فرهنگی و کار درازمدت و کار غیرمستقیم در امر حجاب کار فرهنگی درازمدت غیرمستقیم با مکتبیها بوده است که با رهاسازی و عادیسازی و عرفیسازی کشف حجاب کنار بیایند...
جمهوری اسلامی ایران آخرین خاکریز بشریت است؛ آخرین دژ شریعت. جنگ احزاب حجاب این روزها خط مقدم نبرد اردوگاه ایمان و اردوگاه کفر در امالقرای ایران است...
این ریشو|چادریهای مقوا که با مقایسهی دستگاه ویدئو و بشقاب ماهواره با کشف حجاب و رقص خیابانی نمک میریزند تفاوت حکم حکومتی با حکم نخستین را نمیدانند، که اولی از همآن ابتداء موقت است؛ اگر نه پدرانشان هم باید با تحریم تنباکو و قلیان کشیدن مراجع پسین نمکدان میشدند...
مستضعف نسبت به شریعت شل است و با شفقت باید او را هدایت کرد. مستکبر نسبت به شریعت شاخ است و با شدت باید او را شکست...
مستضعف سست است، مستکبر سلیطه است؛ مستضعف شل است، مستکبر شاخ است؛ مستضعف شرمنده است، مستکبر درنده است...
مذهبی صورتی اگر اهل امر به معروف باشد اهل نهی از منکر نیست؛ مذهبی صورتی اگر اهل نهی از منکر نرم باشد، اهل نهی منکر سخت نیست...
موالات با کفار هماین است که میبینیم؛ جمهوری اسلامی را شماتت میکنند که از چه باید یک مشت مرتد متمرد مستکبر نسبت به حجاب شرعی تا حکومت شرعی شدت به خرج میدهد...
سپردن امر شریعت به آکادمی مدرن معنایی جز عرفیسازی آن ندارد؛ حال نام آن نهاد آکادمیک میخواهد مرکز پژوهشهای مجلس شورای ملی باشد یا حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی...
اگر قرار است از فتح ایران و فتح قدس به دست مسلمانها شرمنده باشیم، چون اولی و دومی در آن حاضر بودهاند بهتر است پیش از آن از غزوهی بدر و احد و حنین هم ابزار شرم کنیم...
کار فرهنگی و کار غیرمستقیم و کار کارشناسی برای برقراری حجاب شرعی و شریعت محمدی اسم مستعار سالها لاس زدن با بیحجابهای هار و متهتکهای سکولار است...
فرقهی اولویت هیچ گاه اولویتش اقامهی شریعت محمدی و حجاب شرعی نبوده است. با این همه هر از گاه یک باره اولویتش انکار اقامهی شریعت محمدی و حجاب شرعی میشود...
مشکل ما با چپها، حتا مسلمانتبارهاشان، هماین است که فسق را فساد نمیدانند...
عدالتطلبهای عرفی اگر شریعتمدار شیعی بودند نام خود را شریعتمدار مینهادند و نه عدالتطلب...
عدالتطلبی که از کاشی لعابی در مدرسههای طلبهها تشنج میکند اما نیمتنهی نافنما در کافههای طهران آشوبناکش نمیکند، دشمنیش با نهاد فقاهت و شریعت و نهاد قدرت و ثروت عدل هم است...
مذهبیهای صورتی بر آنند که کشف فاحش حجاب شرعی دوقطبی ایجاد نمیکند، اما اقامهی نرم تا سخت حجاب شرعی ایجاد دوقطبی میکند...
این ریشو|چادریهای مقوا که جنم ورود به جنگ نرم تا سخت با کفار پارسی درون مرزهای ایران را ندارند، جوش اعزام به جنگ نرم تا سخت با کفار عبری بیرون مرزهای ایران را برای چه میزنند؟ یا چه...