جورابقرمزها حق دارند به خون شیخ شهید، مرتضا مطهری تشنه باشند؛ شیخ یکی از شاخصهای درشت معاصر برای تفکیک جریان فقهی و جریان صوفی درون دستگاه عزاداری حضرت سیدالشهداء بوده است...
ما با ناصبی هموطن نیستیم، حتا اگر به پارسی صحبت کند. با عین نجاست مگر میتوان هممیهن شد؟ یا چه...
با سگ هار میتوان هممیهن بود؟ با نجستر از سگ میتوان هموطن بود؟ در نسبت با نواصب پارسی تنها شمشیر آخته هممیهن و هموطن ما است...
آن روزها با سید مرتضا در بارهی القنص علی الهوا بحث میکردیم. سید به شیخ پیام داده بود: الدراز را فلوجهی بحرین میکنیم. الوفاق طبق معمول جا زد و شیخ را تبعید کردند...
فرمود: خدا به عجلهی بندهاش عجله نمیکند. سرایا الأشتر از آموزش نظامی مخفی جناح نظامی حرکت الوفاء بحرین با حرکت نجبای عراق شروع شد؛ حتا سالها بعد که از شعب و محنت بیرون آمد و پا به جنگ در سوریه نهاد باز به ذهنممان نمیآمد که روزی به حملهی پهپادی به کیان موقت اسرائیل برسد...
در آن برهه که حرکت الوفاء بحرین با رابطه زدن با حرکت نجباء عراق، سرایا الأشتر را سازمان میداد، حرکت حزبالله لبنان او را به یککاسه شدن با کنشهای نرم حرکت الوفاق فرا میخواند.اکنون میدانیم گاه حجت شرعی یک یکان گمنام بحرینی بسی صائبتر از حجت شرعی یک یکان پرنام لبنانی است...
پرسیدم: تفاوت حرکت الوفاء و حرکت الحق در مجموعهی جماعتهای جهادی بحرینی چه است؟ گفت: حرکت الحق آن چه حضرت رهبر میگوید و میخواهد را بر خود تکلیف میداند، حرکت الوفاء آن چه خواست رهبر است، اگر چه ناگفته، را بر خود تکلیف میداند...
ورزشگاه مختلط زنهای سلیطه و مردهای نیمشلوارپوش زرادخانهی جنبش فواحش است؛ ردیف پس از دانشگاههای مختلط...
سکوت مدعیان انحصار امر به معروف و نهی از منکر به مسئولان نظام نسبت به روندهای صریح جاهلی در وزارت ورزش و وزارت گردشگری و وزارت ارشاد و وزارت بهداشت به ما میگوید مسألهی آنها کمابیش بیباوری به اصل امر به معروف و نهی از منکر بوده است و نه محل آن...
آن چه فقیه شرعی در خشت خام میدید کارگزاران صورتی نظام و ریشو|چادریهای مقوا روی صندلی ورزشگاه مختلط زنهای سلیطه و مردهای نیمشلوارپوش نمیبینند...
کارگزاران صورتی نظام پیشران استحالهی جمهوری اسلامی به جمهوری جاهلی استند...
راحتی کار اسلامگرایان سنی این بوده است که با طاغوت پیش از اقامهی حکومت میجنگند؛ سختی کار اسلامگرایان شیعی آن است که با طاغوت پس از اقامهی حکومت میجنگند؛ جنگ با رگههای جاهلیت درون جمهوری...
دفعهی بعد که خواستید پیرمردهای ریش سپید کرده پای رسالههای فقهی در کنج حجرهها را ناآشنا به زمانه و رسانه تلقی کنید، مذهبیهای صورتی را به خاطر بیاورید که با یک خروار ادعای سواد رسانه هیزمکش دگوریهای لجنی در غائلهی ورود زنهای سلیطه به ورزشگاه مردهای نیمشلوارپوش شدند...
قدس برای صاحبان ایدهی مقاومت به شرط مرز کمابیش قبلهی نخست نیست؛ اگر بود از نقض مناسک شرعی اهل قبله درون مرزهای ایران اسلامی هم به درد میآمدند...
سه دهه روند غیر نظامی کردن نیروهای بسیج در پسآی جنگ هشت ساله کار را به جایی رسانده است که نه تنها آنها را از سلاح سخت خلع کردهییم که دستشان را از سلاح در جنگ نرم هم خالی کردهییم...
انتظارم از مطلق نیروهای عربزبان نهضت آن بود که فارسی بدانند، و این را همیشه به زبان میآوردم؛ با تکیهی کلامی که گاه من میگفتم و گاه آنها خود به زبان میآوردند: العربیة هي لغة الأمه، و الفارسیة هي لغة الثورة...
علم، عالم، معلوم را میشناسیم. از عالم آل محمد، امام جعفر صادق، آموختیم که این مثلث بی معلم فطیر است...
امت احمد کف جبههی نهضت همآن طور که به تشیع لندنی احتیاجی ندارد به انقلاب لندنی هم احتیاجی ندارد؛ حال چه آن یکی عمامهی نجفی بپیچد و چه این یکی موهایش را فرفری کند...
در محیط ویراستی اگر حساب کاربری دارید، حساب رسمی محمد مهدی فاطمی صدر را در این نشانی میتوانید دنبال کنید:
https://virasty.com/fatemisadr_ir
ترجمهی بسنده به کار فرهنگی در جنگ نرم درون ایران، در جنگ سخت خارج ایران چه بوده است؟ صبر راهبردی...
هر که میخواهد موضع ما نسبت به فتوحات پساپیامبر را بداند دعای مرزداران امام سجاد را بخواند...
سادهترین دلیل شکستهنویسی آن است که خواندن متنها برای نوآموزانی که زبان مادریشان پارسی نیست را آسان کند: یمنیها، عراقیها، شامیها...
ما ایرانشهری نیستیم که از مسلمان شدنمان به دست اسلامشهریها شرمنده باشیم...
در جایی چون تاجیکستان حتا ابراز تشیع هم نمیتوان کرد. ایدهی ما هماین بود که شیعههای انقلابی در آن جا برای دست دادن به هم متنهای پارسی را با هماین دبیرهی نهضت بنویسند...