آخوند پروانهیی پروا نمیدهد، چه خودش هم پروا و ورع و تقوا ندارد...
اسرائیل یک امت است که تا دل ملت ایران پیش آمده است؛ پارسهای صهیونی را شنیدهیید...
امت اسرائیل یک پیوستار است که تا ایران کش آمده است؛ سویهییش به عبری سخن میگوید و سویهییش به پارسی...
با بیرون از بیت شیعه و شهر اسلام راه هماین است که حضرت رهبر در نامهشان پیش پای ما نهاده است: دعوت به قرآن پس از وحدت در قدس...
طلبهی سطحی سطح یک یا دو یا چند حوزهی شرعیه را طی کرده است اما به عمق آن نرسیده است؛ هماین است که ذوق شریعت را ندارد...
گذار از سامان ریاستی به سامان پارلمانی دلیلی ندارد هنگامی که پارلمان اسلامی خود یک تجربهی تاریخی تمام شده است...
اجتهاد فقهی نه یک امر زبانی است که بتوان به هوش رایان سپردش و نه یک امر ذهنی است که بتوان با طی سطوح به آن رسید. اجتهاد فقهی یک امر ذوقی است؛ همآن که ملکهاش میخوانند...
فارس، اوج، مشرق؛ این نهادها اگر نبودند شاید نمیدانستیم خط استحسان در سپاه پاسداران چه سر و شکلی دارد...
جنگال که جاگزین جهاد شود، طبیعی است که اشراف جاگزین ارشاد خواهد شد...
دوگانهی اصلاحطلب|اصولگرا مدتها است که تمام شده است و اینها اکنون کمابیش یککاسهاند: ابطالطلب...
اعتقاد به اسلام و التزام به آن اگر شرط نامزدی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران است، شورای نگهبان از چه نمایندههایی که در مجلس شورای ملی خلاف صریح شرع تصویب کردهاند و بر آن پای فشردهاند را رد صلاحیت نمیکند؟ یا چه...
دوتایی اصولگرا | اصلاحطلب تمام شده است؛ این دو سویه اکنون یکی شدهاند: ابطالطلب. دوتایی اکنونی کف جامعهی ایران چه است؟ ابطالطلب | اسلامطلب...
دوقطبی انتخابات ریاستجمهور چهاردهم نه معیشت است و نه شفافیت، که شریعت است...
کوچکترین معصیت ابطالطلبهای ایرانی، حتا سویهی ریشو|چادریشان، موالات با کفار حربی است...
فرقهی نارمک مانند بسی دیگر از فرقههای ضالهی این سدهها به سرعت به این رسید که برای زدن ولایت باید فقاهت را پایین آورد...
کسی اگر هوس کرده است که نامزد و نمایندهی جنبش فواحش در انتخابات جمهوری اسلامی ایران باشد، ناگزیر باید پیه تفسیق و تکفیر را به تن مالیده باشد...
جهاد در تبیین تمام نمیشود. از حضرت روحالله آموختهییم گاه با تکفیر باید جهاد کرد: جهاد تکفیر...