مبارزه با بدعتهای جفت و طاق ورزش حرفهیی بانوان در این روزها، کاری از سنخ مبارزه با بدعت تراویح خواندن در صدر اسلام است...
فرو کاستن استکبار به امپریالیسم شاید راهی برای همشانه شدن با چپها در مبارزهی جهانی باشد، اما مستکبرین محلی محکوم در حکومت اسلامی را از دستور استکبارستیزی مسلمانها خارج میکند؛ نابینایی از این واقعیت که چپهای فرهنگی مانند راستهای اقتصادی خود خود طاغوتند...
قرار بر وحدت منهای دعوت با چپهای جهانی اگر باشد دیر یا زود حضور پرچم رنگینکمانی آنها در دستهی محرم و بیادهی صفر را باید پذیرفت، با هماین توهم ستیز با امپریالیسم...
لگد پراندنمان برابر نامحرم را به حضرت موعود تقدیم میکنیم یا گردنآویزی که از رقابتهای یونانیمآب دشت کردهییم که بدایت تا نهایتش هتک انبیای الاهی بوده است؟ یا چه...
این طبیعی است که قاعدین ایستا، مجاهدین پویا را تندرو بخوانند؛ این طبیعی است که مذهبیهای صورتی، مذهبهای سرخ را تندرنگ بخوانند...
شریانهای بیادهی اربعین همآن قدر که چهارچوب مغتنمی برای خاطره نوشتن و مستند ساختن است، مسیر رامی برای داستان نوشتن و سینمایی ساختن نیست. سریز روزانهی هزاران فرسنگ حقیقت راهی به آبچاله ساختن با توهمات داستانی و سینمایی نمیدهد...
اسلام را میتوان صورتی خواند. خوانش صورتی انتظار هم این است منتظر ظهور حضرت موعودیم تا بتوانیم میزبان المپیک کفار حربی بشویم...
نهجالبلاغه سر نیزه کردن هماین است که میبینیم: نورانی کردن جامعهی اسلامی با اقامهی سخت حجاب شرعی را سیاهی میخوانند...
آن کارگزار جمهوری اسلامی که اقامهی سخت شریعت محمدی را مداخله به نفع تاریکی میخواند نقشهی راه مشخصی دارد: بسط جنبش فواحش به دولت فواحش...