در هرم ولایت منتشر فقیه، شرح فقیه کار فقیه است؛ نه کار نقاش یا بنا یا جراح...
تصویب قانون خلاف شرع را اگر مصداق صریح عدم التزام به اسلام بدانیم، شورای نگهبان ناگزیر باید تکتک نمایندههای مجلس شورای ملی که خلاف شریعت محمدی را تصویب میکنند را رد صلاحیت کند...
سد سال پیش سوداگر بازار آن قدر فقه و اصول خوانده بود که حدود و ثغور فتوای مرجع تقلید شیعه را بفهمد. این سالها با دههها فقاهتزدایی از نظام آموزش مقدمات و عالی ایران، حقوقدان مجلس و دولت هم در فهم سرهی بیان ولی فقیه میلنگد و تفسیر به رأی میکند...
این طور به نظر میرسد که آن چه به عنوان مادهی درسی دینی در نظام آموزش دبستان و دبیرستان و دانشگاه ما ارائه میشود در بهترین وضعیت پی بسط علم دینی دانشآموز و دانشجوها است و نه عقل دینی ایشان...
طلبههایی که تقیهی وصی را دیدهاند تقیهی فقیه برایشان تازه نیست...
آن روشنفکرهای چپ مسلمان که فقهای عصر صفوی را از جهت تقیه با آن پادشاهان سرزنش میکردند آن قدر اسلامشناس نبودند که بدانند اقامه هر چند در برابر قعود است اما خود گاه با قیام پیش میرود و گاه با تقیه...
نه تنها در عراق که عراقیها از مشهد تا دمشق تا لندن پیشران پیادهروی کامل و قاصر اربعین استند...
تذکر حضرت رهبر در بارهی الگوی پوشش به دولت چهاردهم در نخستین دیدار با ایشان، به نظر برای جلوگیری از رشد یک نسل از کارگزاران ارشد شلحجاب در جمهوری اسلامی ایران است...
نقشهی راه دولت التقاط، در امتداد دولت تعلیق و دولت اصلاحات و دولت سازندهگی، انقلابزدایی و نهضتستیزی است؛ این، دلیل سادهی افراطی و متحجر و تندرو خطاب شدن نیروهای اصیل انقلاب با میدانداری ضدانقلابهای اسمی است...
اصولگرایان نواصلاحطلب که مدتها است بند را آب دادهاند. اکنون تنها سد برابر موج زنجیرهیی برجام اتمی تا برجام اقصا هماین شریعتمدارهای آرمانطلبند که قرار است با خوارج و طالبان و داعش و افراطی و متحجر خطاب شدن شکسته شوند و به حاشیه بروند...
آن دخترک کرد اگر حجاب شرعی را رعایت میکرد ماشهی غائلهیی سکولار نمیشد که کفار ایرانی سهرقمی در آن از مکتبیها شهید بگیرند...
خط استحسان اکنون مانند یک بیماری خودایمنی به جان خط اجتهاد افتاده است؛ جادهصافکن سرطان خط اباحه...
در آن نشست در بیت رهبر در فتنهی تقلب با نمایندههای نامزدها که حضرت ایشان فرموده بودند: من مدیر جلسهام، آن وزیر معروف حاضر در ستاد فتنهگران سبز اجازه میگیرد تا صحبت کند و رهبر میگوید: خودتان را معرفی کنید؛ یعنی: نمیشناسمتان...
دولت التقاط یک نمونهی نزدیک است که جمهوری چه طور میتواند به خصم انقلاب مبدل گردد...
شاید تنها فائدهی دولت التقاط هماین است که شکاف همنیامدنی مکتبیهای متشرع و سکولارهای متهتک، از کف ملت تا کمر دولت، را پیش چشم همهی آنهایی که چشمی برای دیدن دارند میآورد...
جنبش فواحش تمام نشده است؛ تلاش میکند به حکمرانی فواحش امتداد پیدا کند...
و لن ترضی عنک، حتی تتبع ملتهم. برای وفاق با ابطالطلبهای سکولار ایرانی تا آتش زدن مسجد و مصحف و حجابتان کف خیابان باید پیش بروید...
نه تنها ضد انقلاب بودن که گویا ضد اسلام بودن هم در دولت التقاط قباحت ندارد، که ندارد...
سیاههی هماین دخترهای مکشوفهیی که با پسرهای گلزده روی چمنهای دانشگاه شنیع شریف خرغلت میزنند و کرهخوری میکنند را هم اگر در بیاورید معلوم میشود دانشجو میتواند بد باشد یا نه...