eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.9هزار دنبال‌کننده
489 عکس
41 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
‏از جوانک نوخطی در جنوب حلب برایم می‌گفتند که قاضی یک از گروهک‌های مسلحین در یکی از روستاها بود؛ وضو را به فقه سنی اشتباه می‌گرفت. از بن‌یادگرایی سنی و حتا شیعی بعد از آن تصویری شفاف‌تر از این ندیدم...
یکان‌های بسیط بسیج نزدیک به نیم دهه زمان لازم بود تا نخستین یکان‌های رسمی بسیجی ایرانی پا به جنگ سوریه بنهند؛ امری که هیچ گاه در جنگ در عراق اتفاق نیفتاد. طی دهه‌ها بینه‌ی حاکم بر آموزش و رزمایش گردان‌های بسیج مردمی در سازمان رزم سپاه پاس‌داران آن بود که دش‌من پیش رو نیرویی کلاسیک خواهد بود که ما در هیأتی نامتقارن با او خواهیم جنگید؛ امریکا، اسرائیل، اعراب. واقعیت جنگ در عراق و سوریه اما آن بود که سویه‌ی کلاسیک معرکه ما بودیم و این مسلحین سلفی بودند که نامتقارن‌ترین شکل جنگ‌های معاصر را پیش روی ما نهادند. این دلیل ساده‌ی گسترش گردان‌هایی چون فاتحین و بازخوانی و بازنویسی و بازسازی گردان‌های امام حسین بود، تا در نیمه‌ی دهه‌ی نود شمسی این یکان‌ها کمابیش به توانش رزم در این جنگ نوپدید برسند. نیم دهه بعد اما این چالش از نو تکرار شد؛ کف غائله‌ی ژینا ما مواجه با جنگی ترکیبی بودیم که هیچ یک از یکان‌های رزم بسیج برای ورود در آن روزآمد نبودند؛ هم‌این شد که بسی از نیروهای بسیجی بیرون از سازمان رزم‌‌ سپاه به مقابله‌ی انفرادی و ارتکازی با آن به خیابان آمدند. با فروکش کردن شهرآشوبی سخت این غائله و پس کشیدن جنبش فواحش و شورش هرزه‌ها به کنش نرم، با محوریت کشف فاحش حجاب، آن چه برابر ما است زمین‌گیری نیروهایی است که طی سال‌ها برای دفاع از دست‌آوردهای انقلاب اسلامی سازمان‌دهی کرده‌ییم، و پس از ماه‌ها هنوز حتا در اصل نبرد و اولویت درگیری و جایابی لجمن آن مرددند. پیش از این می‌دانستیم و اکنون می‌بینیم که یکان‌های بسیج مردمی از گردان‌های امام حسین تا امام علی تا فاتحین هیچ یک ماهیتی مرکب ندارند و توانایی کنش در معرکه‌های ترکیبی و پیچیده‌ی این روزها را ندارند، و ستاد و صف‌شان کمابیش از خط مقدم جبهه‌‌ها غائبند. این‌ها روی هم به این معنا است که زمان بازخوانی و بازنویسی و بازسازی سازمان رزم بسیج متناسب با جنگ ترکیبی و مکتبی تازه، درون مرزهای ملی ایران، فرا رسیده است؛ خروج یکان‌های رزم بسیج از بساطت. گام نخست این روند شاید ادغام این سه گونه‌ی گردان در هم و رسیدن به یک گردان ترکیبی مکتبی یک‌تا باشد، تا برسیم به بازسازی گفت‌مانی نیروی بسیج و بازنویسی معنایی آن...
تا دورترین نقاط عالم هم اکنون اهل نهضت این را آموخته‌اند و می‌پرسند: حضرت ره‌بر گفته است یا بیت ره‌بر؟ این را زمانی می‌پرسند که کسی از سفارت یا وزارت یا نیرو یا جای دیگر می‌گوید: نظر ره‌بر این است یا آن است...
آن خانه‌ی تازه‌تأسیس را توصیف می‌کردم: مکتب خدمات مجاهدین در پیش‌آور را که خوانده‌یید؟ این نسخه‌ی قم آن است، و بروید پی نسخه‌ی منطقه‌ی خودتان؛ خانه‌ی نهضت. چشم آن برادرمان که در عراق کار می‌کرد و آن دیگری که در قفقاز کار می‌کرد می‌درخشید...
دفعه‌ی نخست انبوه طلبه‌های افریقایی در بیروت توجهم را جلب کرد؛ دفعه‌ی بعد باز شدن گروه فرانسوی‌زبان‌های امریکای لاتین آن مجموعه که مشورت به‌شان می‌دادم. تا آن فرمان‌ده‌ی گردان‌مان در آن دانش‌گاه، که از سوریه بر گشته بود و زبان می‌خواند. می‌گفت: حاجی گفته بروید پی فرانسه خواندن...
می‌گفت: شیخ، این جا به عبارت دعوت حساسند. گفتم: دعوت‌شان کن که زیر دوش و وقت خواب گوشی را در بیاورند و موسیقی گوش نکنند و با خود تنها بشوند؛ این چند دقیقه دعوت را اگر تحمل توانستند ته کار می‌توان دعوت‌شان کرد به بیست و چهل روز تنها شدن با خود در جاده‌های پیاده‌روی عمیق اربعین...
جاده‌های سبز إلی‌بیت‌المقدس حرم حضرت سقا، آخرین نقطه‌ی چاووش شریان‌های پیاده از خانه به عتبه‌ی حسینیه‌ی کربلاء است؛ پاره‌ی آخر پیاده‌روی عمیق اربعین در دالانی از درختان نخل، در بین‌الحرمین، به حرم حضرت حسین می‌رسد. امتداد بین‌الحرمین عتبه‌‌ی حضرت حسین تا خانه‌های زائران ایشان، این دالان سبز را تا نخستین نقطه‌ی چاوو‌ش پیاده‌روی عمیق عتبات ، در خانه‌ی زائر، و تا نقطه‌‌های چاووش روستا و شهر و تا نقطه‌های چاووش استان و کشور می‌برد و پهن می‌کند؛ دالان سبزی از درختان که زائران طی روزها پیاده‌روی در رفتن و در ایستادن‌ها و نفس تازه کردن از سایه و میوه و خنکای آن استفاده می‌کنند تا برسند به دالان آخر نخل در بین‌الحرمین مقدس. و آن روز که قدس به امت بر گردد و زیارت پیاده‌ی قبله‌ی نخست مسلمین از سر گرفته شود باز روی هم‌این شریان جاده‌ها و زیر هم‌این سایه‌ها تا شام و تا حیاط سرسبز بیت‌المقدس و زیر قبه‌ی قبله و صخره‌ی آن باید رفت. گام نخست هر زائر عتبات عراق و حجاز و شام، کاشتن نخستین نهال در نخستین نقطه‌ی چاووش است: درب خانه؛ و در گام بعد روزاروز و سال به سال تا نقطه‌ی چاووش روستا و شهر، در لبه‌ی بیرونی روستا و شهر و در ابتدای جاده‌ی عتبات، باید رفت و کاشت و از آن جا تا نخستین روستا و شهر بعد. عصر روز قدس، قدری مانده به غروب، فرصت کاشتن نهال زیتون در این مسیر است و افطار مقلوبه کنار آن‌ها و پس آن گاه سر زدن هر از گاه به این نهال‌ها و آب‌یاری آن‌ها، تا غرس و سقایت نهال بعد، قدری جلوتر، در مناسبت بعد: نخل، سیب، سرو…
لقب جهادی ابوحسن، دوشکا بود؛ فرمان‌ده محلی روستای سنی‌نشین عسان در جنوب حلب. پیش از دوهزارویازده و آمدن ایرانی‌ها، ما علی را شنیده بودیم و معاویه را شنیده بودیم، اما تفاوت علی از معاویه را نمی‌دانستیم؛ ابوحسن دوشکا می‌گفت...
راه‌پی‌مایی صبح روز قدس تا مصلای نماز جمعه اکنون سنت است. نهضت؟ پیاده‌روی عصر روز قدس تا ابتدای جاده‌ی عتبات شام؛ تا نقطه‌ی چاووش شهر و روستا...
نهال نخست در مسیر پیاده‌روی عتبات را که جا باید کاشت؟ نقطه‌ی چاووش نخست: درب خانه‌ی زائر پیاده. نقطه‌ی چاووش بعدی لبه‌ی بیرونی شهر و روستا و ابتدای جاده‌ی عتبات عراق و حجاز و شام است. ام‌روز، عصر روز قدس ۱۴۰۲، نخستین نهال زیتون روی مسیر پیاده‌روی عتبات، را در حاشیه‌ی جاده‌ی قم به اراک کاشتیم...
نماز صبح را که در حرم خانم فاطمه‌ی معصومه در قم مقدسه بخوانی و پیاده به جاده‌ی عتبات که بزنی، اذان ظهر به کاروان‌سرای روستای طرلاب می‌رسی؛ که اکنون متروکه است. شریان‌های پیاده‌‌روی عتبات و زائران این جاده‌ها که برگردند، این کاروان‌سرا و هزار کاروان‌سرای تاریخی دیگر راه کربلاء را بازسازی باید کرد...
روایت شده است: امیرالمؤمنین پیاده از مسجد کوفه تا مسجد نخیله رفته‌اند. بیاده رفتن روی طریق فرات هم‌گام شدن با حضرت است...