حاج میگوید: با یک بستهی سیگار یا یک بستهی نان، رشوه، یک صندوق سلاح را میتوانی از سیطرههای ارتش بعث رد کنی. دقیقترین تحلیلها در بارهی دلیل پیشرویهای سریع سنیهای صهیونی در سوریه را از لبنانیها میتوانی بشنوی...
اگر قرار است دولت در دمشق سقوط کند، دلیلی ندارد که دولت در طهران سقوط نکند...
از مرز لبنان|سوریه تا دمشق از پانزده سیطره رد میشدیم و هر پانزدهتاشان از راننده رشوه میگرفتند؛ از هزار تا پنجهزار لیر؛ پنهان. این آخریها رعایت عمامهی ما را هم نمیکردند و در میدان ورودی زینبیه، نه ارتش که راهور هم، جلوی رانندهی دربست ما را میگرفت و لیرش را میگرفت...
رانندههای خطی سومریهی سوریه به شتورهی لبنان، یک بسته اسکناس لیر کنار دست داشتند و در هر سیطره یکی را مچاله کف دست آن سرباز که ادای تفتیش را در میآورد مینهادند. آن دفعه، آن رانندهی دربستی بلد نبود و یک جعبه سیگار معمولی داد. سرباز ارتش بعث پس زد: فقط وینستون...
از ابتدای جنگ در سوریه به بشار اسد میگفتیم: دژبان دیلاق. حرفمان آن بود که دژ را باید حفظ کرد هر چند دژبان مسأله داشته باشد. خلاف آن برجعاجنشینهایی که به خاطر مسألهدار بودن دژبان، از دمشق تا طهران، پی تسلیم تمام پادگانهای ما به اراذل محلی و اوباش محلههای کناری بودند...
نبوغ حرکت حزبالله در لبنان آمیختن رزم و زیست به هم بوده است؛ اجتماعی کردن جهاد. هماین است که نه زیست، رزم آنها را زمینگیر میکند که مانند برخی ایرانیها با نرخ دلار شرطی شده باشند و نه رزم، زیست آنها را معلق کرده است تا مانند بسی سوریها سلاح خود را با تکه نانی تاخت بزنند...
سالها پیش آن سردار جایی در ایران گفته بود: ارادهیی برای حفظ جزائر [مجنون] در کار نبود. آن چه این روزها در شام به چشم میآید هماین است: ارادهیی برای حفظ حرم [زینبیه] در کار نیست...
آن چه برابر ما است همآن برجام منطقهیی است؛ برجام قدس. تیر خلاص آخرین مدافعان حرم را کف صحن زینبیه که بزنند، دولت طاغوت التقاط کارشناسان سکولارش را به مذاکره با کفار حربی خواهد فرستاد تا به تطبیع به کیان موقت اسرائیل برسد...
تاریخ دو سال اشغال شهر سامراء و حرم عسکریین به دست سلفیهای ناسره، برههی ناگفتهی عراق برای ایرانیها است. به نظر میرسد آیندهی دمشق به دست سنیهای صهیونی، دست کم برای سالها، همآن گذشتهی سامراء خواهد بود...
ولایتمداری لبنانیها در مقایسه با ایرانیها همیشه برایم یک سر و گردن بالاتر بوده است و هماین است واقعگرایی آنها. از آرامش رزمندههای حرکت حزبالله وسط فروپاشی سراسری نظام بعث در سوریه این طور میفهمم که تازه شروع داستان است...