eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
3هزار دنبال‌کننده
449 عکس
32 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل بازنویسی نیروی قدس سپاه پاس‌داران فرا رسیده است؛ بند نخست: زدایش رگه‌های خط استحسان از رده‌ها و پرونده‌های آن...
آن چه محور مقاومت خوانده می‌شد اکنون گسسته است؛ جبهه‌ی مقاومت اما در پهنای امت هنوز در جهاد است...
آرمان‌خواهی رؤیایی شیعیان لبنان را همه شنیده‌ییم؛ آن چه اما ایرانی‌ها از لبنانی‌ها باید بیاموزند بیش‌تر، واقع‌بینی بی‌رحمانه‌ی آن‌ها است...
از دی‌شب صدای شلیک شادی در میدان‌های سوریه تمام نمی‌شود. مسلحین سنی صهیونی در این لشکرکشی آن قدر که عمودی تیر هوایی شلیک کردند، افقی به طرف دش‌من روی زمین، که ارتش بعث باشد، تیر کشت شلیک نکردند؛ گازکش از حلب تا حمص تا دمشق آمده‌اند، و کو دش‌من که بجنگد...
آخرین تماس حرکت حزب‌الله لبنان با بشار اسد، شب سقوط دمشق پیش از پرواز فرار او بود.‌ گفته بود: نمی‌خواهم بجنگم؛ و به ناکه‌جا رفته بود...
روی زمین در زینبیه اگر نیروی پیاده نداریم، پهپادهای ایرانی آن قدر برد دارند که از طهران تا دمشق برسند و با شلیک اخطار جلوی هوس سنی‌های صهیونی و سلفی‌های ناسره در تعرض به شیعیان ساکن و مقدسات آن‌ها در آن جا را بگیرند...
1_15428619188.ogg
4.95M
روایت اقلیت. تسنن صهیونی در دمشق، به روایت محمد مهدی فاطمی صدر؛ ۱۷ آذر ۱۴۰۳، شام...
پهپادهای ارتش کیان موقت اسرائیل به آس‌مان نبطیه برگشته‌اند و تکی و جفتی بالای سرمان چرخ می‌زنند؛ به قاعده‌ی شلیک، ارتفاع کم می‌کنند اما مانند روزهای جنگ صفیر موشک به طرف‌مان نمی‌آید. با بسته شدن عقبه‌ی سوریه، بر لبه‌ی شکسته شدن آتش‌بس در لبنان ایستاده‌ییم...
از پای سقوط سوریه بازسازی معنایی حرکت حزب‌الله در لبنان، برای دوره‌ی محاصره شروع شده است؛ وضعیت غزه. نماز صبح را که می‌خوانم، دعای الهی عظم البلاء می‌خوانم و نوشتن را شروع می‌کنم...
نبرد در شام؛ به روایت محمد مهدی فاطمی صدر. یک‌شنبه‌های مقاومت، انج‌من اسلامی دانش‌گاه صنعتی امیرکبیر؛ ۱۸ آذر ۱۴۰۳...
اکنون که دمشق سقوط کرد کاش دافوس را خودمان ساقط می‌کردیم...
مصلای حرم زینبیه در اختیار دفتر حضرت ره‌بر در دمشق بوده است. فردای سقوط سوریه مصلا را غارت کرده‌اند و هر چه مانده را آتش زده‌اند. در واکنش دی‌شب شیعیان مسلح محلی با نیروهای سنی صهیونی کوچه به کوچه جنگیده‌اند؛ امارت اموی سوریه ام‌روز پی تفتیش خانه به خانه‌ی محله‌های زینبیه‌ است...
از ایران می‌پرسند: پس از سقوط دمشق و پیش از سقوط بیروت چه می‌توانیم کرد؟ می‌گویم: داد بزنید. اگر طهرانید هر روز بروید برابر ستاد مشترک سپاه داد بزنید و اگر نه بروید جلوی سپاه‌های استانی داد بزنید؛ جمعه‌ها هم بین نماز جمعه و نماز عصر در مصلای شهر و روستا داد بزنید...
کمینه‌اش این بود که ایران الگوی قبر سلطان سلیمان در حلب را برای حرم زینبیه در دمشق پیاده می‌کرد یا الگوی تولیت اردنی‌ها بر مسجد الاقصی. خرجش یک پای‌گاه در فرودگاه دمشق و خط امن طریق المطار بود و تعریف کلاه‌آبی‌های مدافع حرم. پیش‌نیاز این اما امی زیستن و جنگیدن ما در سوریه بود...
شورای عالی امنیت ملی از اساس فاقد صلاحیت ورود در قضایای امی است؛ اولیش: اقامه‌ی شریعت محمدی و حجاب شرعی...
معماری امنیت منهای هویت و قدرت گسسته از شریعت و پادگان تهی از گفت‌مان، هم‌این می‌شود که با خیسیدن یک نفر در دمشق یک‌شبه یک کشور به قواره‌ی سوریه را به سقوط می‌کشاند...
وعید ماندن وعده‌ی صادق سوم را در چهارچوب برجام منطقه‌یی باید فهمید، تطبیع اشغال قدس. اقامه نشدن سخت و حتا نرم شریعت محمدی را هم در هم‌این چهارچوب برجام باید فهمید: برجام حقوقی: تطبیع کشف حجاب. دولت طاغوت التقاط، رگه‌ی جاهلیت در بدنه‌ی جمهوری اسلامی ایران است...
طی سال‌ها الگوی کار نرم در سوریه هم‌این بود: آسه برو، آسه بیا، که بعث شاخمون نزنه. الگوی کار سخت با آن دژبان دیلاق هم این بود: سری که در نمی‌کند را دست‌مال نمی‌بندند...
جدای آخوندهای عرفی، طی دهه‌ها دست‌گاه زعامت شیعه در سوریه را به رشدی نرساندیم که آخوندهای درباری برای سال‌ها صداخفه‌کن شیعیان نباشند که در هم‌این روزهای پس از سقوط حزب بعث هم‌آن‌ها جاده‌صاف‌کن سنی‌های صهیونی در جامعه‌ی شیعیان سوریه شده‌اند...
طی سال‌ها تمام تخم‌مرغ‌های جبهه‌ی مقاومت در شام در سبد سکولارهای حزب بعث بود و با عتاب از کار کردن با اهل سنت سوریه منع می‌شدیم، چه رسد به علوی‌ها. تا آن عصر که آن دژبان دیلاق گیاه‌خوار شد...
موج بازگشت آواره‌های شیعه‌ی لبنانی از سوریه تمام شده و نشده، موج آواره شدن شیعه‌های سوری به لبنان شروع شده است. جنگ آواره‌ها میان لبنان و اسرائیل ادامه دارد. انبوه شیعیان آواره‌ی سوری از مرز القصیر به طرف هرمل سرازیر شده‌اند و انبوهی از آن‌ها از مرز المصنع به طرف بیروت...
واقع‌بینی بی‌رحم لبنانی شاید محصول وضعیت جغرافیایی آن‌ها طی قرن‌ها باشد. هم‌این است که غر زدن‌های ایرانی‌طور را کم‌تر از آن‌ها می‌توان شنید. از سقوط دمشق هم هر چه نگاه می‌کنم کم‌تر سرخورده بودن را در آن‌ها دیده‌ام تا این که کاسه‌ی چه کنم دست‌شان باشد...
تجربه‌ی حزب بعث در سوریه تأکید مجددی است که با سکولارهای شرمنده تا درنده نباید مماشات کرد، از دمشق تا بغ‌داد تا طهران...
امارت اموی سوریه تلاش می‌کند که شیعه‌ستیزی خود را پن‌هان کند؛ هم‌آن قدر بی‌هوده، که تلاش می‌کند خود را یک دولت ملی جا بزند. ستیز با ایران اما آنی است که هیچ ابائی از ابراز صریح آن ندارد. سنی‌های صهیونی در سوریه، تشیع صهیونی در عراق را به یاد آدم می‌آورند: إیران، برا، برا..
کارگزاران سکولار نظام، اقامه‌ی سخت و حتا نرم شریعت امی را نافی امنیت ملی می‌دانند؛ رگه‌های درشت جاهلیت در جمهوری اسلامی ایران...