افسار سکولارها در هتک بیپروای باورها متشرعین را بکشید. این نخستین درسی است که از فروپاشی دولت سکولار سوریه میتوان گرفت؛ و در بارهی دولت عراق و دولت ایران هم صادق است...
از کف کوچه و کافه و آکادمی تا صحن دولت، پیشران جنبش فواحش یک مشت فاجرند؛ شریعتستیزهای خطشکن. این یعنی نه کارگزاران سکولار نظام و نه تودههای غربباور پشت هیچ مرزی در هتک شریعت نمیایستند که بگوییم مشکل دو لاخ مو است...
فهم این سخت نیست که دولت مفلوک التقاط هویت خود را در ضدیت با شریعت تعریف کرده است. آن چه فهم آن آسان نیست آن است که دو قوهی کناری از چه صیانت سخت از دیانت مردم و سنتهای اسلامی را کمابیش بستهاند به درخت...
فروپاشی حزب بعث در سوریه و حتا جدایش حرکت وطنی آزاد در لبنان، در پسآی طوفانالأقصی اگر باعث آن بشود که روند سرریز عرفیسازی از نیروی قدس به دیگر ردههای سپاه پاسداران تا سازمان بسیج متوقف شود، ما ضرر نکردهییم...
آن زنک هرزهپوش هرزهگو به همآن دلیل در مرز قم مقدسه تغنی میکند که پهپادهای ارتش اسرائیل بالای سر ضاحیهی بیروت تاب میخورند؛ امت اسرائیل، از ایران تا لبنان، به جنگ امت ابراهیم آمده است...
بچههای بالا طی سالها در پروندهی اهل سنت درون و بیرون ایران، روزمره بودهاند اگر بازی نکرده باشند...
جنگ امی به شرط مرز نیست؛ از ایران تا لبنان هر جا لازم باشد با امت اسرائیل نرم میجنگیم و هر جا بطلبد سخت...
ساحل لبنان یخبندان ندارد: طرابلس، جونیه، بیروت، صیدا، صور؛ این جا تنها باران میبارد و در عمق به طرف هرمل و بعلبک و زحلة و نبطیة برف میبارد و بخاری روشن میکنیم. سوخت حتا برای پخت گران است. رفقائی که به این جا میآیند نخست با آبریز فرنگی خو میگیرند و پس آن گاه با حمام سرد...
هر چه مردم در ایران با جنگ با اسرائیل یا انتخابات در امریکا شرطی شدهاند، این جا در لبنان زیست و رزم در هم آمیخته است. از همآن صبح آتشبس مردم به خانههاشان در تیررس ارتش اسرائیل بازگشتهاند. زیر سایهی جنگ و صدای پهپاد این طرف آواربرداری میکردند و آن طرف بتنریزی میکردند...
امارت اموی سوریه، لنگهی امارت سعودی حجاز است؛ سکولارهای شرمنده که به تدریج درنده هم میشوند. ابومحمد جولانی به همآن راحتی پوستین وارونهی سلفیگری را رها کرده است که نسخهی جنوبیش: محمد بن سلمان...
هزار سال است که مسألهی امویها در شام قدرت بوده است و نه شریعت. از امارت اموی معاویه تا امارت اموی سوریه در شام، شریعت محمدی تنها نردبان قدرتطلبی این جریان علویستیز بوده است...
فریب بعض آن دخترک خبرنگار در صحن حرم خانم زینب نخوریم. هنگامی که حتا خودی سلفیهای تکفیری فاتح شام ایشان را سیده زینب خطاب میکنند، این که نه ایشان را سیده و نه حضرت و بی هیچ لقب، زینب، خطاب کنی بیطرفی رسانهیی نیست، بیآبرویی بیبیسی پارسی است...