آن دخترک درست میگوید؛ سهپایهی جنبش فواحش یک پایش در دانشگاه ایرانی است: کوچه، کافه، آکادمی...
سپارس تمشیت حکومت شرعی به آکادمی عرفی کاری از سنخ سپردن آب به شمر است، یا آن یکی: هند...
دولت التقاط را دولت الغارات هم میخوانیم، چه این دولت مسیر گذار کارگزاران سکولار نظام از گریز از شریعت به ستیز با شریعت است؛ درنده شدن سکولارهای شرمنده...
ملتسازی در جایی مانند سوریه، درست مانند عراق یا لبنان یا اردن، به دیوار خورده است؛ نتیجه آن است که امارت اموی سوریه در پسآی دست شستن از امتسازی، از آن سقوط دمشق پی قومیتگرایی خواهد رفت؛ عربیت سریانی با طعم امویت سنی...
طی هزار سال مسألهی امویهای متقدم و متأخر شام تنها و تنها بقاء و قدرت بوده است، نه قبر و قیامت. جای پای این تازه رسیدهها در امارت اموی سوریه اندکی سفت شود شاهد بازخوانی خواندههای جد بزرگشان در مسجد جامع دمشق هم خواهیم بود: لعبت الهاشم بالملک...
اذان ظهر، عباسیه بودم، قدری مانده به صور؛ مناره را که دیدم فرمان را چرخاندم به فرعی. اذان مسجد اما سنی بود. بعد اذان پشت بلندگو صلوات بر پیامبر اعظم را شروع کرد و رسید به خلفای راشدین، اما ادامه داد: سلام بر فاطمة الزهراء و بر حسن و حسین سید اهل بههشت؛ مسجد سنیهای علوی بود...
طی دست کم دو دهه آن چه محور مقاومت خوانده میشد نتوانست گفتار پیشروی خودش را بسازد، چه رسد به این که گفتمان پشتبان خود را ساخته باشد...
موضع اصولی ما نسبت به امارت اموی سوریه که اکنون در دمشق سر کار است چه است؟ و لعن الله بنی امیة قاطبة...
سکولار شرمنده، جنم انکار معروف را ندارد اما زیر پای امر به معروف را جارو میکند؛ درنده که بشود معروف را هم عرفی پارو خواهد کرد...
کار فرهنگی اسم رمز کارگزاران سکولار نظام برای عرفیسازی جمهوری اسلامی در ایران است؛ شریعتستیزی نهانروش جانمازآبکش...