دو دههی پیش آخرین نقطهی چاووش ما به طرف عتبات عراق و شام مرز بستهی خسروی بود؛ که سید علی اکبر ابوترابی سال به سال تا پشت آن میرفت. اکنون آخرین نقطهی چاووش ما به غرب و قدس مرز طربیل است که پشت آن نشستهییم و به دو دههی بعد مینگریم...
۳ آبان ۱۴۰۲
۳ آبان ۱۴۰۲
به حاج گفتم: به رانندههای اردنی معطل در ازدحام اعتصام صفر مرز طربیل قهوه و صبحانه بدهد تا با دل خوش از ما تا درون اردن بروند. یکچند بیشتر رفیق شویم میشود چیزهای دیگر نیز به آنها داد که تا کرانهی خاوری و باختری رود اردن ببرند...
۳ آبان ۱۴۰۲
شام هنوز نیامده است و با سید در مسجد نشستهییم و در بارهی وضعیت فرهنگی عراق صحبت میکنیم. میپرسم: اکو بشباب العراق المسلم الوردی؟ میگوید: داریم، و فصل مفصلی در بارهی مذهبیهای صورتی عراق صحبت میکند...
۳ آبان ۱۴۰۲
۳ آبان ۱۴۰۲
این روزها همه به چشم میبینیم که ملت ایران از اساس دو پاره است: امت اسماعیل، امت اسرائیل...
۴ آبان ۱۴۰۲
چپها؟ ما با کسانی باید پی فتح قدس برویم که طبق حکم شریعت بتوانند وارد مسجد اقصا شوند...
۴ آبان ۱۴۰۲
حماس ما را تکفیر میکند؟ ما هم حماس را تکفیر میکنیم؛ تکفیر نسبی اهل سنت. یا ایها الذین آمنوا، آمنوا...
۴ آبان ۱۴۰۲
ترکیب آن پنجاه و اندی نفر که موج اول ایرانیها به طرف صفر مرز عراق و اردن در طربیل بودند غریب است: از دستفروش قطار شهری تا رئیس شورای شهر، از جانباز مدافع حرم تا طلبهی حوزهی شرعیه...
۴ آبان ۱۴۰۲
طربیل در عربی چه معنا میدهد؟ خرمنکوب. هماین است که خطاب دیگر این منطقه در مرز عراق و اردن با اسم مصغر طریبیل نیز خطا نیست و همآن معنا را میدهد: خرمنکوبک...
۴ آبان ۱۴۰۲
سید ناصر صاحب بزرگترین موکب موسم اربعین در مرز چذابهی ایران است. پیام داده بود اگر میخواهید در مرز طربیل عراق موکب بزنم...
۴ آبان ۱۴۰۲
وزیر اردنی گفته است: تا هنگامی که به شرکت نفت آرامکو در حجاز متصلیم، قطع صدور نفت عراق به اردن از مرز طربیل تأثیری بر ما ندارد. به ذهنم میرسد: سر مار را باید زد...
۴ آبان ۱۴۰۲