این که اسرائیل موشکهایش را درست از آسمان حرم خانم زینب روانهی فرودگاه دمشق میکند معناش صریح است: جنگ با اسرائیل جدای از دفاع از حرم قدس، دفاع از حرم دمشق است...
خلاف بغداد و بیروت، صدای شلیک شبانه در دمشق عادی نیست. صدای شبکهی الجزیرة را میبندم، پای پنجره میروم؛ میزنند، میایستند و میزنند. صدای بم ضدهوایی است. فردا ظهرش از رفقاء میپرسم. میگویند: هواگرد شناسائی اسرائیل روی دمشق پدآفند میشده است...
ما اگر دستمان به نیروی زرهی ملی اسرائیل در غزه نمیرسد، دستمان به پیادهنظام امت او در ایران که میرسد...
غرب هماین است که غزوش را این روزها در غزه میبینیم. باقی روایتها، داستانهای دخترانه است...
عصر شنبه تشییع شهیدان در بیروت بود. جوانهای حزبالله با پرچم سرخ حرکت، در خیابانهای ضاحیه دور میزدند. حق دارند: حرکت میخورد و میزند. تازه پرچم حرکت حزبالله در لبنان زرد امید است و پرچم حکومت حزبالله در ایران سرخ انتقام را هم در خود دارد؛ این روزها اما زردیم و امیدوار...
عصر شنبه تشییع شهیدان در بیروت بود. جوانهای حزبالله با پرچم سرخ حرکت، در خیابانهای ضاحیه دور میزدند. حق دارند: حرکت میخورد و میزند. تازه پرچم حرکت حزبالله در لبنان زرد امید است و پرچم حکومت حزبالله در ایران سرخ انتقام را هم در خود دارد؛ این روزها اما زردیم و امیدوار...
جدای زدن روزانهی فرودگاه دمشق، دفعهی پیش که زینبیه را زدند دور بود. این دفعهی آخر موشکها از کنار حرم رد شدند و در چند سد قدمی آن از ما شهید گرفتند. دارم فکر میکنم اسرائیلیها اگر با زدنمان در صحن خانم ما را بیازمایند باز پاسخ را به زمان و مکان مناسب حواله میکنیم؟ یا چه...
نه تنها این جا خبری از قدس و غزه نیست و اگر نمایشگاه دالان مصلای زینبیه نباشد نمیفهمیم جنگی در جریان است، حال و هوای فاطمیه نیز در دمشق حس نمیشود. عصر به این قهوهخانهی دنج ته بازار کنار حرم خانم آمدهام، چای عراقی میخورم و لطمیهی عراقی گوش میکنم و استخوان سبک میکنم...
ملت در لبنان مرده به دنیا آمده است؛ اشتباه کشندهی حرکت حزبالله و طائفهی شیعه در لبنان این میتواند باشد که جای امتسازی پی ملتسازی برود...
جمعیت شیعه در ایران دست کم هفتاد برابر لبنان است و بسی بیش از این است نسبت حوزههای شرعی این جا و آن جا. با این همه این باور در ایران در جریان است که دشوارههایی که ما در طهران تا قم تا مشهد از پس حل آن بر نیامدهییم لبنانیها از بعلبک تا بیروت تا نبطیه موفق به حل آن شدهاند...
به نظر میرسد که علویها نزدیکترین طائفه به امامیه در سوریهاند؛ تا آن جا که تفاوت برخی سویههای آنها با ما تنها هماین التزام است. در واقعیت میدان اما علویها عقبهی عریق نظام بعثند، و تبلیغ شیعی با آنها و تغییر هویتیشان به معنای سست شدن این اساس است؛ و این تحمل نمیشود...