کارگزار صورتی نظام پیشران عرفیسازی جمهوری اسلامی ایران است و نه شرعیسازی آن. شریعت محمدی با نشاندن نامزدهای صورتی انتخابات بر کرسیهای سبز مجلس شورا اقامه نمیشود...
حسینیهی معلا تلاشی شریف از آدمهایی شریف است. با این همه پیش از چالش پیشبرد نهضت، آشکار است که در ادراک امر سنت گرفتار مشکل است...
چالشهای تمامناشدنی حسینیهی معلا به ما یادآور میشود که چه شد که کالبد مسجد را وانهادیم پی تعظیم شعائر شیعی در کالبدهایی نوپدید از سنخ حسینیه و مهدیه و زینبیه و محسنیه و صادقیه آمدیم...
حسینیهی معلا امتداد سنت موعظه و روضه و لطمیه نیست، ادامهی سنت تعزیه است. هماین است که کالبد آن در همآن نگاه نخست تکیهی دولت را به خاطر آدم میآورد...
مدار کار در حسینیهی معلا نیایش است یا نمایش؟ این پرسش را از بسی پیشتر هم میتوان پرسید: رسانههای رایان از نمایش دست به نیایش هم میتوانند دراز کنند؟ یا چه...
جهت فرقه خواندن مجموعهی مصاف نه مطالبهی شفافیت عرفی، که زیر و رو کشیدن با مدرسهی شریعت قدسی است...
فهم تاریخی تکیهی دولت و پس آن گاه حسینیهی ارشاد به ما کمک میکند که حتا بفهمیم: چه شد که مسجد را از مدار نوآوری در نیایش خارج کردهییم...
مجلس شوراء هنگامی که خلاف شرع مصوب میکند یعنی مدعی تشریع است؛ و ما این را شرک میدانیم...
حجاب شرعی تا حکومت شرعی سویههای یک پیوستارند؛ آن که برای حفظ حکومت، اقامهی حجاب شرعی را انکار میکند سر همآن کرباسی است که تهش در انتقاد به وضع حجاب اصل حکومت شرعی را انکار میکند...
شأن مجلس شورای ملی، مشورت و نظارت است و فرای این تکلیف هرم مجتهدان امت است؛ مگر آن که بر آن باشیم در عهد حکومت اسلامی تکلیف فقیه مجتهد چیزی بیش از تطبیق سلبی نیست و استحسان تا اباحه را برای شیعه به رسمیت شناخته باشیم و یا حتا مصوب یا مفوض شده باشیم...