مسجدستیزی آخرین سیئهی این ریشو|چادریهای مقوا است؛ مذهبیهای صورتی چرک و چندش...
دادگاه عرفی جمهوری را که در پوست دادگاه شرعی انقلاب کرده باشی، نتیجهاش هماین میشود که خروج خشن ضد شریعت را نزاع دستهجمعی خیابانی میفهمد...
پروندههای نهضت را قاضی مجتهد باید داوری کند. قاضی مأذون صلاحیت قضاوت در پروندههای انقلاب را ندارد...
در فقرهی اقامهی حجاب و نهی از منکر و ساخت مسجد، این چیزی که پیش چشم ما است روند دگردیسی سکولارهای نهفتهی ایرانی به سکولارهای شرمنده و دگردیسی سکولارهای شرمندهی ایرانی به سکولارهای درنده است...
اگر میخواهید کف سنت/جمهوری رسوب کنید با خودتان است اما نام خودتان و نهادتان را نهضت/انقلاب نگزارید...
بیداری شریعتمدارها، از الطاف خفیهی غائلهی ژینا و افسار گسیختن سکولارهای ایرانی در پسآی آن بود...