سکولارهای شرمنده تا درندهی ایرانی ادراکی ندارند که حلقهی حاکمیت اگر امر به معروف و نهی از منکر نرم تا سخت را غلاف کند حلقههای میانی امت هنوز آنها را نرم تا سخت امر به معروف و نهی از منکر خواهند کرد...
سکولارهای شرمنده تا درندهی ایرانی ادراکی ندارند که حلقهی حاکمیت اگر امر به معروف و نهی از منکر نرم تا سخت را غلاف کند حلقههای میانی امت هنوز آنها را نرم تا سخت امر به معروف و نهی از منکر خواهند کرد...
خطبهی بیستوهفتم نهجالبلاغه را بخوانید تا ببینید مذهبیهای صورتی در جنگ نرم تا سخت چه خونی به دل امیرالمؤمنین کردهاند...
امت حجت شرعی خود را از فتوای ولی فقیه میگیرند ونه از پچپچهای نافقهای دفتر ایشان...
ما مقلد امام سید علی حسینی خامنهیی استیم؛ ما مقلد خامنهییداتآیار نیستیم...
خلاف زعم سقیم کارگزاران صورتی نظام، ولی فقیه شارح شریعت است نه ناسخ شریعت...
چپها، حتا مسلمانتبارهاشان، خود را ضد نظام سلطه تعریف میکنند؛ نظام سلطهی قدرت و ثروت، و نیز سلطهی نظام شریعت و فقاهت و وصایت و نبوت و احدیت...
ما شریعت محمد را از الف تا یا اقامه خواهیم کرد؛ شاء من شاء و أبی من أبی...
مذهبی صورتی اهل شدت با جاحد و فاجر نیست. هماین است که معیتش با نبی و وصی و فقیه زیر سئوال است...
عبرتآموزترین سویهی جنبش فواحش و شورش هرزهها و خیزش لختی و پویش پتیاره و بلوای بیناموس هماین هواداران ریشو|چادری آن است؛ ریشو|چادریهای مقوا...
غائلهی مشروطه دست کم در روندهای حقوق عرفی که در امتداد خود برساخت، از سر مبارزه با استبداد سر از الحاد در آورد...
کار نرم چارهی مستضعف است؛ چارهی مستکبر کار سخت است. این دلیل سادهی شدت با سلیطههای هار سکولار است...
ادراک حقوقدانهای عرفی از قانون الحادی است؛ به هماین راحتی که حلال و حرام محمد را هم میخواهد به رأی بگزارند...
سلیطههای مستکبری که حتا از امر سخت پلیس در خیابان تمرد میکنند را با کدام کار نرم فرهنگی میخواهید به راه بیاورید؟ یا ما را گرفتهیید؟ یا خودتان را؟ یا چه...
بیستوچهارامامیها اگر در ادعای نیابت و امامت و عصمتشان موفق شوند، مانند دیگر فرقههای آخرزمانی در محیط شیعه یک راست به طرف نبوت و نسخ شریعت خواهند رفت...
ولایت منفرد فقیه سادهترین اسلوب عرفیسازی ولایت منتشر فقیه است؛ راحتترین روش برای تختهبند کردن ولایت مطلقهی فقیه به ولایت مقیدهی فقیه...
تشیع لندنی را همه شنیدهییم؛ مصداق انقلاب لندنی اما هماین مردک سکولار موفرفری است که میان مکتبیهای معتقد به جمهوری اسلامی جدال میکند...
تفاوت آن مردک موفرفری که میان مؤیدین مکتبی نظام جدال میکند و آن زنک موفرفری که سلیطههای هرزهپوش را سازمان میدهد آن است که اولی معتقد به نظام قدرت در جمهوری اسلامی است و دومی معارض این نظام قدرت است؛ اگر نه هر دو به یک پایه دشمن نظام شریعت محمدی در جمهوری اسلامی استند...
این وهن فقاهت شیعه است که یک نافقیه خود را مقرر ولی فقیه بخواند...
از یمن تا لبنان رفقای نهضتی دیگر یاد گرفته بودند. کسی از ایران میرفت و میگفت: نظر آقا این است. آن برادران میپرسیدند: این نظر خود آقا است یا دفتر آقا؟ اگر اولی است که روی چشم ما است و اگر دومی است دلیل میخواهد...