نظام نظریهپرداز آکادمیهای نظامی و دیگر آکادمیهای پشتبان آن، کفایت تبیین شرعی پذیرش حکومت سکولار سوریه در آن چه محور مقاومت خوانده میشد را نداشت؛ هماین بود که درون و بیرون سوریه، حزب بعث ما را گرفتار چالشهای کلامی کرده بود...
تلاش برای تسلط بر جادهها و تنگهها و بی سیطره بر بینهها میشود هماین تلقیهای راهگذری از محور مقاومت که اکنون از کمر شکسته است؛ اگر نه جبههی مقاومت که در بند مرز نیست...
کلیسای سیده نجات در نبطیه یک سده قدمت دارد و در جنگ آسیب دیده است؛ اهالی هم به احترام شهدای شیعهی جنگ با اسرائیل آذین و جشنی برای سال نوی میلادی را شروع نکردهاند. شیخ پی این بود که کلیسا را برایشان بازسازی کنیم و شب رأسالسنة همهی مذاهب با هم در آن سال نو را تحویل کنند...
تازه از ایران رسیده بودند. داشتم میگفتم: در جنگ لبنان با اسرائیل در محیط عیان بردیم و از محیط رایان باختیم. داشتم میگفتم: به ایران که برگشتید اینها که با اسم رمز فیلترینگ پی انکار حکمرانی ایران در محیط رایانند و جان و ناموس اهل قبله را اباحه میکنند را صحرائی محاکمه کنید...
تجزیهطلبهای محیط رایان را با همآن فشنگی باید زد که تجزیهطلبهای محیط عیان. اولی به رباط ما در شبکههای جمعی حمله میکند و دومی به رباط ما در ارتفاعات مرزی؛ اولی با اسم رمز فیلترینگ و دومی با اسم رمز مرکزگرایی...
نیروی نیابتی کلیدواژهی امتباورهای اسلامی نیست؛ کلیدواژهی میلهگراهای ایرانی است که پی امپریالیسم پارسی رفتهاند...
محور المقاومة قد یعمل بالنیابة و الحرب النیابیة و القوات النیابیة، لکن جبهة المقاومة تعمل بالبیعة و الولایة و الفقاهة...
جهت آن که مرکز حکمرانی باید مسجد و نه تکیه باشد، یکیش هماین که کسی در آن کف نزند تا برسیم به نبردن ساز و تا برسیم به شل نبودن حجاب...
برای فهم قیقاج رفتنهای حاکمان تازهی دمشق کافی است بدانیم اینها پیش از آن که سلفی باشند اموی استند...
همآن قدر که نصیریه در ذات خود سکولار بوده است، امویها هم در ذات خود سکولارند؛ این یعنی در آن قصر در دامنهی کوه قاسیون در دمشق درها هنوز بر همآن پاشنه میگردد...