بیعملی مدعیان امر مقاومت برابر هتک روزاروز شریعت اسلامی و طعن هویت شیعی معنای صریحی دارد: مقاومت به روایت آنها و مقاومت به روایت ما مشترک لفظیند: مشترک لفظی مقاومت...
درستش آن است که وزارت ضالهی گردشگردی را به عنوان دقیقتری خطاب کنیم: وزارت آبریز...
حضرت رهبر فرموده بود که آن وزیر پرت را به بازدید از زرادخانهی نظامی ایران ببرید. کاش کسی پیدا شود که کارگزارهای صورتی نظام را نیز به زیارت آرامگاه شهدای مؤتلفه در ابنبابویه طهران ببرد...
ایدهی طهارت ذاتی گردشگران کافر خارجی و الزام مسجد و مسلمانها به پذیرش آنها در آن وزارت ضاله، همآن نسخهی روزآمد کاپیتولاسیون امریکاییهای کافر نیست؟ یا چه...
صبر راهبردی یک سیاست است؛ و سیاستها محصول نظریاتند. نظریهیی که صبر راهبردی از آن در آمده است هر چه باشد جهاد شیعی نیست...
ترهبون به عدو الله و عدوکم؛ کفار را اگر در ترس نگزاری، مؤمنین را در ترس خواهند نهاد. این منطق سادهی این است که امت ابلیس در حرم رضوی کشف حجاب میکنند یا در ضاحیهی بیروت به امت احمد موشک شلیک میکنند...
این مهم نیست که شما خوش دارید پشت مرزهای ملی با دشمن بجنگید و جبههها را به لبنانی و فلسطینی و عراقی و یمنی و ایرانی تفکیک کنید. حریف یک امت است و به قوارهی امی با شما میجنگند: پریروز در دمشق از شما خون میریزد و دیروز در بیروت و امروز در کرمان و فردا را چه کسی دیده است...
فرمود: بههشت زیر سایهی شمشیرها است. شمشیر جهادت را وسط معرکه اگر زمین نهادی، زیست مؤمنین جهنم خواهد شد...
نمیخواهید بازی حریف در منطقه را بخورید؟ بفرمایید بازی شما در منطقه چه است؟ یا سرتان به بازی گرم است؟ چه...
نه تنها عموم جهاد که حتا خصوص جهاد سخت را هم نباید به نظامیها وا سپرد...
از امت ابلیس در قوارهی جهانی اگر انتقام سخت نگیری تا دنبالههای داخلی آن و هماین هرزههای برهنهی هار کف خیابانهای ایران اسلامی برایت شاخ و شانه خواهند کشید، و حتا درون حرمهای مطهرت بازدارنده نیستی...
پاسدار عرفی داداش آخوند عرفی است؛ با رویههای دافوس سکولار میجنگند و نه بینههای حوزهی مکتبی...
پارسال اگر انتقام سخت سوزاندن مصحف و مسجد و مدرسه را از صف جنبش فواحش و شورش هرزهها و پویش پتیاره در خیابانهای ایران میگرفتید، امسال ستاد آن در پادگانهای اسرائیل، در همآن جا جوی خون مؤمنین را جاری نمیکرد...
میخواهید با امت ابلیس بجنگید و انتقام بگیرید و بازدارنده باشید؟ از هماین هرزههای برهنهی هار کف خیابانهای ایران و حامیان سکولار آنها در رسانه تا آکادمی شروع کنید تا برسیم به ستاد ارتش اسرائیل...
هار شدن امت ابلیس درون مرزهای ملی ایران بیش از آن که به ضعف معیشت بر گردد نتیجهی هتک عزت است. عزت امت احمد را که با تعلیق جهاد با دشمن هتک کنید طبیعی است که ریز و درشت امت ابلیس، نرم تا سخت برایمان شاخ و شانه بکشند؛ از کف حجاب تا سقف حکومت...
فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم. در حوزههای شرعی شیعی ما وقتمان را با خواندن جزوههای یانکی و فرنگی دانشگاه دفاع ملی تلف نمیکنیم، هنگامی که میتوانیم آیههای جهاد مصحف را از رو بخوانیم. هزار سال است که با هماین رویه نهضت اسلام را کف امت احمد پیش بردهییم...
فهم سید در لبنان از جنگ رقومی نیست؛ هماین است که با شیب وارد تصعید شده و بی آن که زیست مردم شیعه و سنی و ترسا و بازار آنها را به هم بریزد اسرائیل را در مرز زمینگیر کرده است. فهم ایرانی از جنگ هنوز رقومی و پلهیی است و یا نمیخواهند بجنگند یا در انتظار حملهی اتمی امریکایند...
ابتداء سرود ملی لبنان پخش شد و در تالار کنار پرچمهای حرکت حزبالله پرچم لبنان نیز بود؛ خطاب خاص سید حسن اما به امت خود بود؛ و این بود که به آنها هویت و تشخص و نشاط میداد. ما اما در چنبرهی ملیت هنوز بهت زدهییم که چه طور برخی ایرانیها بالای جنازهی شهدای امت ما رقصکنانند...
تجربهی جهاد در لبنان نشان میدهد که شروع و پایان نهادن برای جنگ بینهی کهنهیی است، که هنوز در سیاستمدارها و حتا فرماندههای ما رسوب دارد. سید حسن از این میگفت که ما در جنگ غافلگیر نمیشویم چون در جنگیم و آنها گرفتار غافلگیری در جنگ میشوند که تن به جنگ نمیدهند؛ مفاجات...
دو صحبت گذشته که در نبطیه و بعلبک بودم به عادت لبنانیها در جایگاه نشانده شدم، این صحبت در بیروت اما همآن ته نشستم تا تماشا کنم: جوانهایی با شلوار پاره، آنها که در تأیید سید سوت میکشیدند، آنها که سیگار میکشیدند و حتا چرت میزدند؛ هنر سید رهبری سر تا ته این تالار است...
جنگ با دولت عبری اسرائیل از جنگ با امت پارسی او در ایران شروع میشود...