مکتبی‌ها عقل سرخ دارند؛ عقل سکولارها چه رنگی است؟ صورتی تا لجنی...

گرانش داعش...

کیان موقت اسرائیل دش‌من داعش است، دش‌من دور. داعش تا با دش‌منان نزدیکش سرگرم نبرد است، جنگ با دش‌من دور برایش اولویت ندارد...

داعش دست‌آموز اسرائیل نیست؛ آموزه‌اش آن است که شیعه از یهود بدتر است...

آن زنک امریکایی که می‌گفت: داعش را ما ساخته‌ییم، اگر سازنده بود هنوز جای فلوجه‌اش درد نمی‌کرد...

پیش‌ران داعش سلفی، بینه‌ی مهدویت بود؛ حتا بسی بیش از تشیع صفوی. این یعنی جریان آخرزمانی داعش خود را در عرض جریان آخرزمانی صهیون می‌داند و نه در طول آن، چه رسد به این که دست‌ساخته و دست‌نشانده‌ی آن باشد...

آن برادرهای تازه به نهضت رسیده‌یی که داعش را ارتش ایزیس شنیده بودند که به قوت کپتاگون برای امپریالیسم مزدوری می‌کرد، در پس‌آی یک‌چند رویارویی مستقیم با نیروهای داعش در عراق و شام یک در میان هم‌آن‌هایی بودند که در فاصله‌ی واحد کارگزینی و عقیدتی میان برگشتن و ماندن در تردد بودند...

حصر حلب تازه شکسته شده بود. در سخت‌ترین محور درگیری با مسلحین سلفی، در زیرزمین کارخانه‌ی گاز تازه آزاد شده، رفقاء در تاریکی شاید پی غنیمت می‌گشتند؛ من چراغ‌قوه گرفته بودم و پی کتاب و جزوه و دیوارکوب بودم. ما وسط ایمانی‌ترین جنگ تاریخ معاصر بودیم...

گرانش داعش بزرگ‌ترین مسأله‌ی آن‌هایی است که بیرون از داستان‌ها و اف‌سانه‌ها با واقعیت آن می‌جنگیدند. از دمشق تا بغ‌داد تا طهران در نشست با نظامی‌های کهنه‌کار مجلس که بی‌ریا می‌شد شاید نخستین پرسش هم‌این بود: شیخ! داعش از چه این همه برای جوان‌ها جذاب است...

این که از بیروت تا طهران هنوز ترجیح می‌دهیم با بافه‌ها و یاوه‌های یکان عملیات روانی امن بعث سوریه داعش را بگوییم و بشنویم دلیل ساده‌اش آن است که دمشق‌نشین‌های دانای کل هنوز پس از سال‌ها حریف گفت‌مان و گفتار آن در میدان نشده‌اند و تنها سازمان و دولت آن را منهدم کرده‌ییم...

در آن نشست در شام گفتند: جهاد نکاح را ما خودمان ساختیم و به ریش مسلحین سلفی بستیم. شاید انتظار داشتند برای این عملیات روانی تشویق‌شان کنیم. شیخ تقی عربیش نرم بود؛ پرسید: با کدام حجت شرعی؟ یکی‌شان گفت: خوب امن شما هم از این کارها می‌کند. به عربی سخت گفتم: امن ما غلط کرد با شما...

عملیات هویزه یک نقطه‌ی عطف در بینه‌ی رزم نیروی زمینی سپاه درون مرزهای ایران بود: باید به خود جرأت داد، این طور جنگیدن به درد نمی‌خورد؛ لازم است که راه‌برد در این جنگ عوض شود. امیدم آن است که طوفان‌الاقصی هم‌این نقطه‌ی عطف در بینه‌ی رزم نیروی قدس سپاه بیرون مرزهای ایران بشود...

می‌خواهید با کیان موقت اسرائیل بجنگید؟ از امتداد امت اسرائیل درون مرزهای ایران شروع کنید؛ از هم‌این سکولارهای صهیونی و تسنن صهیونی و تشیع صهیونی...

‏به تشیع صهیونی رحم‌ نباید کرد؛ هم‌این جانمازآب‌کش‌هایی که با نقاب سنی‌ستیزی و سلفی‌ستیزی با غزه و هر چیز دوقطبی می‌سازند، و با ناصبی خواندن فلسطینی‌ها برای زره‌پوش‌های اسرائیلی جاده صاف می‌کنند. برای این باید بدانیم که جریان صهیونی فرامذهبی است و جهود و صلیبی و سنی و شیعی دارد...

اسرائیل بیش از آن که یک ملت باشد یک امت است.‌ امتداد امت اسرائیل در ملت ایران به زبان پارسی صحبت می‌کند و گاه هفده رکعت نماز هم می‌خواند...

جنگ با اسرائیل و امت آن از داخل خاک ایران شروع می‌شود، تا برسیم به خاک عراق و سوریه و لبنان، تا برسیم به خاک فلسطین...

تشیع صهیونی از پیاده‌روی اربعین تنها تاول دشت کرده است...

ما لا یدرک کله لا یترک کله. با امت اسرائیل در فلسطین نمی‌توانید بجنگید؟ با امت اسرائیل در ایران بجنگید...

عادت تشیع صهیونی برای زدن تشیع مصطفوی مخفی شدن در پوست تشیع صفوی است؛ شیر تعزیه...

امت اسرائیل تا دل ملت ایران کش آمده است؛ اگر نه هم‌دلی دگوری‌های لجنی با نسل‌کشی ارتش صهیونی در فلسطین اشغالی منطقی ندارد...

آکادمی ایرانی اگر اهل دش‌منی با اسرائیل بود باید در هم‌این میانه‌ی نسل‌کشی در غزه، رشته‌های حقوق بشر و حقوق بین‌الملل را در دانش‌گاه تخته می‌کرد...

ملت ایران ترکیب ناهم‌کناری از دو امت است: امت اسماعیل، امت اسرائیل...

اگر می‌خواهید بدانید دولت اسرائیل در چه ترازی مذهبی است و چه قدر سکولار است، کافی است سیاهه‌ی پرواز فرودگاه‌ها در فلسطین اشغالی در روز شنبه را ببینید...

در اسلام ما جنگ ابتدائی داریم و جنگ دفاعی؛ جنگ داخلی و خارجی نداریم؛ مگر آن که اسلام داخل و خارج داشته باشد...

پاره‌پاره کردن جبهه‌ی امت روی محور ملت(ها) خروجیش می‌شود اصالت منافع ملی بر مصالح امی...