خشم نویسندههای برجام از عبرینویسی روی موشکهای راستیآزما پس از برجام اول معنای سادهاش این بود که فحوای برجام آخر به رسمیت پذیرفتن کیان غاصب اسرائیل بود...
در پیشنشستهای رزمایش راستیآزمای برجام در فرماندهی نیروی هوافضاء سه مجموعه بودیم: تبیین، اوج، وتر. ایدهی اولی آن بود که شعام نامه بزند که رسانهیی چرت نگوید و ایدهی دومی آن بود که انبوه دوربین دور پرتابگرها بکاریم، و ایدهی ما این بود با قلممو روی موشکها عبری بنویسیم...
روی طرح عبرینویسی بر موشکهای رزمایش راستیآزمای برجام در خانه کار میکردم. یک بار خانم پرسید: چه میکنی؟ شوخی و جدی گفتم: برای بنیامین نتانیاهو چیزی مینویسم؛ رسانهییترین رئیس دولتی که میشناختم. موشکها را زدند و تصور نمیکردم که نه یک بار که چند بار واکنش علنی نشان داد...
ادعای دولت تعلیق آن بود که برجام و قطعنامهی ۲۲۳۱ کاری با موشکهای ما ندارد و داوری ما این بود که دارد. این مبنای پویش دعوت از سپاه برای رزمایش موشکی راستیآزما بود که از حوزهی قم تا صحن مجلس تا ستاد نیرو زنجیر شد. موشکها را که زدند داد جریان برجامی در آمد که کارمان در آمد...
بیانیهی اول دعوت برای رزمایش موشکی راستیآزمای برجام را در تشکل فراگیر تبلیغ طلاب نوشتیم؛ بیانیهی دوم را نمایندهها در حمایت از بیانیهی طلاب دادند. بیانیهی سوم را حاج علی زاکانی بازنویسی کرد و ۲۰۴ امضاء جمع کرد. رئیس مجلس اما هشت روز ایستاد تا در صحن علنی قرائت نشود و نشد...
به دبیر دفاعی صفحهی مشرق گفتم: نمیخواهید در بارهی بند موشکها در قطعنامهی ۲۲۳۱ حرفی بزنید؟ گفت: به کفایت نوشتهییم. خطشان این بود که برجام تصمیم نظام است و متوازن است. هماین بود که سالها بعد که سر داستانی دیگر در مطلبی نوفرقانی خطابم کردند نه تعجب کردم و نه ناراحت شدم...
در دفتر سعید جلیلی با دستیارش حمید عسکری نشست داشتیم. گفت: این پیام را باید به عالم بدهیم که با پذیرش برجام چیزی در ایران تغییر نمیکند. در بازگشت از طهران به قم در این غور میکردم که چه گونه میتوانیم این پیام را تا اسرائیل برسانیم؟ این شروع پویش رزمایش موشکی راستیآزما بود...
سکولار نهفته همآن سکولار شرمنده است که دندان نیشش در نیامده است. سکولارها شرمنده همآن سکولار درنده است که محیط را برای دریدن آماده نیافته است...