رنج، زجر نیست. رنج درد معنادار است، زجر درد بیمعنا است؛ درد پوچ. مناسک بیادهی اربعین آکنده از رنج است و تهی از زجر...
دولت التقاط، یعنی هماین ترکیب غریب کارگزارـبرانداز که کف کارگروههای مجلس شورای ملی پی رأی اعتماد وزارت از نمایندههای ملت آمده است...
این روزها ارکان هیأتها هماین موعظه و روضه و لطمیه و سفره دانسته میشود. رکن پنجم هیأت به نظر بیاده است...
دستهی عزای هیأت جهت میخواهد؛ درستترین مسیر حرکت آن از تکیه تا عتبه است. این، همآن بازتعریف دسته در بیاده است...
مناسک اربعین شکاف بر آمده از هشت سال جنگ میان ایرانیها و عراقیها را هم آورد، درست همآن طور که در حال هم آوردن شکاف میان عراقیها و فلسطینیها است...
إن مع العسر یسراً؛ تازه پس از سدها فرسنگ پیادهروی روی شریانهای اربعین از دل ایران تا قلب عراق در مییابی که سختی همآن آسانی است...
آدمهایی بودند که در مواسات با حضرت حسین پی سختترین عزاداری بر مرگ سخت او بودند؛ و قمه میزدند. این سالها اما پیاده رفتن کامل از خانه به عتبه در صفر را یافتهاند، که از قمه زدن در محرم بسی سختتر است؛ آن آدمها این روزها بر جادههای تفتیدهی بیادهاند...