سر پا ایستادن به احترام ساز نواختن مبنای شرعی ندارد؛ شیعه‌ی ایرانی هم اگر می‌ایستد و می‌نوازند از سر تقیه است. با این همه آن سنی سلفی که تقیه ندارد اگر نمی‌ایستد، نیز نباید پای آن بنشیند...

شیعه‌ی امامیه تنها مدرسه‌یی است که در هم‌آن حال فرقه است، و این قدحی بر آن نیست. حزب‌الله مفتخر است که فرقه‌ی ناجیه‌ است...

سکولارها مخالف پلیس نیستند، مخالف اسلامند...

تأیید صلاحیت مجدد ارکان دولت التقاط توسط شورای نگه‌بان به ما می‌گوید که مصداق التزام به اسلام در نزد ما و آن حقوق‌دان‌ها دو تا است و شاید خود مصداق خود اسلام. چه اسلام کارگزاران سکولار در این دولت دست بالا اسلام پستو است...

عربی زبان امت است؛ پارسی زبان نهضت است...

فتوحات پساپیام‌بر اگر نامشروع باشد، منطقی است که نه تنها فتح نهاوند که فتح قدس نیز نامشروع باشد؛ این یعنی ادعای مالکیت فلسطین و بیت‌المقدس توسط مسلمان‌ها لق می‌شود؛ این نقطه‌ی هم‌بودی ایده‌های جریان ایران‌شهری و تشیع صهیونی است...

وقت‌تان را با این دانش‌جوی مرتد و آن استاد ملحد و این وزیر منافق تلف نکنید. خانه از پای‌بست ویران است؛ دانش‌گاه مدرن دش‌من اسلام محمد است...

بازگشت دانش‌جوهای ملحد و محارب به دانش‌گاه مدرن بسی طبیعی است؛ گندآب بالوعه را پیدا می‌کند...

بازگشت نواصب جنبش فواحش به دانشگاه ایرانی طبیعی است؛ آکادمی مدرن پادگان ستیز با اسلام محمد است...

کارگزاران سکولار نظام که با گشت ارشاد مخالفت می‌کنند با گشت حفاظت از مراتع یا گشت ساخت‌مان شهرداری یا گشت به‌داشت اصناف یا گشت پلیس راه‌ور مشکلی ندارند. این یعنی مشکل‌شان با گشت یا عقوبت یا حتا خشونت نهاد دولت نیست؛ مشکل سکولارهای درنده و شرمنده گشت دادن برای اقامه‌ی شریعت است...

تفاوت دولت از ملت هم‌این امکان شدت و خشونت و عقوبت است. این‌ها که شدت و خشونت و عقوبت دولت را از پشت اقامه‌ی شریعت محمدی و حجاب شرعی بر می‌دارند باور به دولت عرفی و حکومت سکولار دارند؛ مسلمان‌های پاره‌وقت...

مؤمن عرفی، مؤمن پاره‌وقت است؛ به پاره‌یی از شریعت مؤمن است و به پاره‌هایی دیگر کافر...