نیروی نیابتی کلیدواژهی امتباورهای اسلامی نیست؛ کلیدواژهی میلهگراهای ایرانی است که پی امپریالیسم پارسی رفتهاند...
محور المقاومة قد یعمل بالنیابة و الحرب النیابیة و القوات النیابیة، لکن جبهة المقاومة تعمل بالبیعة و الولایة و الفقاهة...
جهت آن که مرکز حکمرانی باید مسجد و نه تکیه باشد، یکیش هماین که کسی در آن کف نزند تا برسیم به نبردن ساز و تا برسیم به شل نبودن حجاب...
برای فهم قیقاج رفتنهای حاکمان تازهی دمشق کافی است بدانیم اینها پیش از آن که سلفی باشند اموی استند...
همآن قدر که نصیریه در ذات خود سکولار بوده است، امویها هم در ذات خود سکولارند؛ این یعنی در آن قصر در دامنهی کوه قاسیون در دمشق درها هنوز بر همآن پاشنه میگردد...
برخی حکومتهای عربی با کیان اسرائیل جنگیدند و تطبیع را پذیرفتند؛ مصر، اردن. برخی حکومتهای عربی با مذاکره تطبیع با کیان اسرائیل را پذیرفتند؛ حجاز، قطر. امارات اموی سوریه اما نمونهی آن حکومتهای عربی است که بی جنگ یا مذاکره، تطبیع با کیان اسرائیل را در نطفهی خود سرشته است...
دو خط سنیهای اموی در حماس از سنیهای علوی در این حرکت تفکیک باید کرد؛ تفاوت خط خالد مشعل از خط یحیا سنوار...
عموم آکادمی ایرانی سنتپریش است و هماین است خصوص آکادمیهای نظامی در ایران اسلامی؛ این، یعنی مفصلبندی دانشگاه امام حسین با سنت حوزههای شیعی کمابیش همآن قدر لق است که دانش گاه امام صادق...
جنگ را که رقومی و نوبتی فهمیده باشیم طبیعی است که میگوییم اگر وعدهی صادق سه را بزنیم میگویید: وعدهی صادق چهار و پنج و چند...
آن دخترک درست میگوید؛ سهپایهی جنبش فواحش یک پایش در دانشگاه ایرانی است: کوچه، کافه، آکادمی...
سپارس تمشیت حکومت شرعی به آکادمی عرفی کاری از سنخ سپردن آب به شمر است، یا آن یکی: هند...