فرمانده ای که در حج هم فرمانده بود
مادر شهیدان مهدی و مجید زین الدین می گوید:
دو نفر از علما پس از شهادت بچهها رفتند خانه خدا و قرار گذاشتند هر کدام برای مهدی و مجید طوافی انجام بدهند.
کسی که به نام آقا مهدی طواف را شروع میکند، بعد از اتمام میآیند مینشینند، یک لحظه خستگی رفع کنند، تکیه داده بودند و خانه خدا را تماشا میکردند .
در عالم خواب بیداری، میبینند آقا مهدی روبرروی خانه ایستاده، لباس احرام به تن، خیلی زیبا، عدّهای هم به دنبالش بودند.
میگویند: آقا مهدی شما که شهید شده بودی چه طور آمدی اینجا؟
گفته بود: «به خاطر آن نمازهای اوّل وقت که خواندهام در این جا فرماندهی این ها را به من واگذار کردهاند.» [دیدار آشنا شماره ۲۹ ]
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
📜 #پــــندانــهــ
عارفی سی سال مرتب ذکر می گفت:
#استغــفر_الله مُــریدی به او گفت:
چرا این همه استغـفار میکنی؟ ما که
از تو گــناهی ندیدیــم!!
👌جواب داد: سی سال استغـفار من
به خاطـر یک #الحــمدالله نابجاست!
روزی خــــبر آوردند بازار بصـره آتش
گــرفته پرسیدم حجــره ی من چـه؟
گفتند حجره ی شما #نسوخته؛ گفتم:
الحــمدلله...
معنی آن این بود که مال #مـن نسوزد
مال مـــردم ارتباطی به مـن ندارد! آن
الحـــمدلله از روی خود خواهی بود نه
خدا خواهی , چقـدر از این الحـمدلله ها
گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیـم؟!
🆔 @fatemiyoon18
✨﷽✨
#حکایت
✅نپرداختن بدهی دیگران
✍حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
✍ شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد 13 اثر استاد حسین انصاریان
↶【به ما بپیوندید 】↷
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
#شاهسلامعلیک✋
چشم من خیس
و هوای تو به دل افتاده
ای رفیق ابدی
حضرتــــــ ارباب سلام...
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللهالحسین♥️
💠 @Fatemiyoon18
✨ خود خدا فرمود
🌺اگه بندههای گنهکارم
بدونن چقـــدر مشتاق توبه و برگشتنشونم
از شوق جــان میدن
🔰 سوره مبارکه بقره، آیه ﴿۲۲۲﴾
〖إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ〗
#ترجمه:
قطعا خدا کسانی که پیوسته به درگاهش توبه کنند را دوست میدارد.
و رسول مهربانی چقدر زیبا فرمودند:
🌸هيــچ چيــز در دنيا نزد خداوند عزوجل محبوبتر از جـوان توبه كننده نيست.
📚 مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ج ۱، ص ۳۴۷
🆔 @fatemiyoon18
🔆داغی صحرای محشر
🔅روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد.
1️⃣سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید،
2️⃣ ولی ابوذر با آن لوازمی خرید.
⏺روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود:
🌕«هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.»
◀️سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد.
◀️وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت.
🌕پیامبر فرمود: « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است».
📚پند تاریخ، ج 1، ص 190
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
✨﷽✨
✅چند نوع حیا داریم؟
❶ حیا از خداوند، که آگاه و بصیر است.
حیا از پیامبر (ص) که اعمال ما بر او عرضه می شود.
❷ حیا از فرشتگان، که کارهای نیک و بد ما را
می نویسند.
❸ حیا از خودمان
❹ حیا از مردم و همسایگان و افراد دیگر.
✍وقتی خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بشناسیم و هیچ جایی را خلوت ندانیم و باور کنیم که در محضر او پیدا و پنهان، روز و شب و ...فرقی ندارد و علم او بر همه چیز و همه کس، محیط است.
این شناخت، عامل مهمّی در بازداشتن بندگان
از خلافها و معصیت هاست. وقتی ما به خاطر
حفظ آبروی خویش، در نزد دیگران کار بد نمی کنیم، چگونه راضی می شویم که آبرویمان نزد خدا برود؟ مگر او نمی بیند؟
📖قرآن می فرماید:
«اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری؟»
آیا نمی دانست که خداوند، می بیند؟
هر چه حیا و شرم انسان بیشتر باشد،
گناهش کمتر خواهد شد....
📚حکمت های کاظمی،جواد محدثی
↶【به ما بپیوندید 】↷
🚩 با ارسال مطالب کانال به دیگران #مبلغ معارف اسلامی ودر#ثواب نشرآن سهیم باشید.
↷«ڪلیڪ ڪنید»↶
🌍 eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🌍 sapp.ir/fatemiyoon18 سروش
1_60778352.mp3
4.63M
📲 فایل صوتے
🎙واعظ: آیت الله #انصاریان
🔖 خدا سریع الرضاست 🔖
🆔 @fatemiyoon18
💢حکایت آموزنده
بهلول را گفتند تقوا را توصیف کن
گفت :اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شوید چه میکنید .؟گفتند :پیوسته مواظب هستیم و با احتیاط راه
می رویم تا خود را حفظ کنیم . ..
👌بهلول گفت: در دنیا نیز چنین کنید .تقوا همین است که از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کنید و هیچ گناهی را کوچک مشمارید .کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند .
🆔 @fatemiyoon18
#السلام_حضرت_عشق ❤️
شرح دلتنگی من بی تو فقط
یک جمله ست،
تا جنون فاصله ای نیست
از اینجا که منم. . .
صلی الله علیک یا اباعبدالله( ع )❤️
🆔 @fatemiyoon18