eitaa logo
فتح‌المبین✌️🇵🇸
130 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
45 فایل
…وَ قسم‌ به حقیقتِ نور که پیروزیِ‌ روشن نزدیک است!🌠 @fatehan_doreh ⇜عصارھ‌ ڪانال+ +کپی؟ - مستحبه! صحبتی چیزی؟ https://daigo.ir/pm/Gk33Yv اللهم الرزقنا نگاه مهدی...👀:)!
مشاهده در ایتا
دانلود
یعنی میدونی اگه عصبانی بشی و خودتو کنترل نکنی، از دایره برای مهدی بودن خارج میشی! پس باااااید مدیریت کنی خودتو و احساسات و هیجاناتت رو... وگرنه همه چی تمومه! @fatehan_masaf
🔘 ازدواج پر ماجرا حکایتی زیبا از مسجد سهله ‍▪️خاطرخواه دختری شده بود، اما به دامادی قبولش نمی‌کردند. می‌گفتند دخترمان خواستگار بهتر دارد. دلش شکست. رفت مشهد. کنار ضریح این طور مناجات کرد: فقط همین حاجتم را بدهید، عهد می‌کنم دیگر چیزی نخواهم، حتی اولاد! چیزی نگذشت که به حاجتش رسید! چند سالی گذشت. دلش طاقت نیاورد. از خدا بچه می‌خواست. با زنش راهی عتبات شد. شب چهارشنبه، رسیدند مسجد سهله. آنقدر گرم مناجات بود که حساب ساعت از دستش رفت. ناگهان به خودش آمد: در این تاریکی شب چطور برگردم؟ دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشید. دست به دامان صاحب سهله شد. نگاهش به مقام امام زمان علیه السلام افتاد. مقام، غرق نور بود. سیّدی نورانی دید، سر سجاده، مشغول ذکر. سیّد فرمود: با خیال راحت دعا و زیارت بخوان. امن و آسوده برمی‌گردی! دلش آرام گرفت. شروع کرد زیارت‌نامه خواندن: السلام علیک یا صاحب الزمان... سید فرمود: و علیک السلام! تعجب کرد! به خودش گفت: بگذار به این سید التماس دعا بگویم. شاید اولاددار شدم. یادش به عهد مشهد افتاد، خجالت کشید. زنش جلو آمد. گفت: آقا سید، دعایم کنید. سه حاجت دارم: اول: رزق وسیع، دوم: می‌خواهم قبل از شوهرم بمیرم، سوم: مشهدالرضا دفن شوم. فرمود: به هر سه می‌رسی. خداحافظی کردند که بروند. بیرون مسجد سوالی ذهنشان را درگیر کرد: این سید نورانی که بود؟ برگشتند مقام را نگاه کردند؛ تاریک تاریک! فهمیدند صاحب سهله بوده. خیلی امن و آسوده برگشتند. همان طور که امام زمان علیه السلام فرموده بود. وقتی برگشتند ایران، باب رزق به رویشان باز شد. چند سال بعد، زن در مشهدالرضا آرام گرفت. 📚برگرفته از العبقری الحسان، ج۲، ص۴۸۴. علیه‌السلام 🔘 ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تصور کنید در یک پایتخت اروپایی چنین تصاویری دیده می‌شد. فقط با چند هزار مهاجر سر و صدایشان رو به آسمان رفته، نژادپرستی اوج‌گرفته، وسط دریا پناهنده‌ها را رها می‌کنند تا صدها نفر با زن و بچه بمیرند، زندان دریایی می‌سازند، تبعیدشان می‌کنند به روآندا... 🔹 همه اینها در حالی است که ابرقدرت هستند، رفاه دارند، به نیروی کار هم نیازمند هستند، نه مثل ایران چهل سال در تحریم با اقتصاد ورشکسته و‌ آمار بیکاری بالا و خطرات امنیتی. تازه همین‌ها طلبکارند و هر روز ایران را متهم می‌کنند به نقض حقوق بشر! @fatehan_masaf
آقای موزون دیشب در برنامه‌ی از سرگذشت، وقتی با پدرشون تماس گرفتند، موقع سلام به پدر، ایستادند . . . . همین :)❤️ @fatehan_masaf
📲🚨 وزارت اطلاعات از ضربۀ نیروهای عملیاتی‌اش به عناصر دیگری از شبکه‌ گسترده‌ تروریستی - صهیونیستی در ۴ استان ایران خبر داد. ؟! @fatehan_masaf
مثل مردم داشتیم می‌رفتیم مأموریت.توی فرودگاه شلوغی جمعیت را که دیدم دویدم جلوی حاجی. گفتم: صبر کنید کمی خلوت بشه بعد برید. راهش را گرفت و رفت میان مردم. انگار نه انگار که ممکن است خطری تهدیدش کند. کارِ یک‌بار و دوبارش که نبود. یادم هست وقتی خواهش کردم از در دیگر گیت فرودگاه برود گفت: 《نه. من هم مثل همه مردمم.》 مثل همه مردم توی صف می‌ایستاد. مثل همه مردم با صف جلو می‌رفت. مثل همه مردم از گیت رد می‌شد... مثلا فرمانده نیروی قدس سپاه بود. راوی: احمد حمزه ای منبع:پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد 📚برشی از کتاب سلیمانی عزیز @fatehan_masaf
خب سلام علیکم ؛ بریم سراغ جناب آقای که به تازگی بازداشت شدن . . + پ.ن : عکسایی که مشاهده میکنید متعلق به ایشونِ که حین بازی پلی استیشن بازداشت شدن! + دلیل بازداشت الان شون هم آهنگی بود که خوندن با عنوان : روسری تو در بیار که آفتاب داره غروب میکنه! اما اگه میخواید از سابقه ی درخشان ایشون مطلع بشین پست بعدی رو ببینید . @fatehan_masaf