💐💐💐💐💐
زمان با سرعتش در پیچ بن بست
دهانِ آرزوهای مرا بست
✍:فاطمه دستجردی
کانال 👇👇
#دلنوشتههایفاطیما
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌻🥀🌻🥀🌻🥀
هدایت شده از گلزار ادبیات
گزیدهای از مثلهای فارسی📚📚📚
۱ - مگو پوچ تا نشنوی حرف پوچ
(صائب تبریزی)
۲ - مگو ناخوش که پاسخ، ناخوش آید
به کوه آواز خوش دِه تا خوش آید
(ناصر خسرو)
۳ - من ندیدم سلامتی ز خَسان
گر تو دیدی، سلام ما برسان
(سنایی)
۴ - موش، توی خمرهی آدم وسواسی میافتد.
۵ - موش که اجلش برسد، سر گربه را میخاراند.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۰۴، ۹۱۱ و ۹۱۴.
#مثل_فارسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌻🌻🌻🌻🌻
حمام گلشن یزد در میدان میرچخماق، قرار گرفته است. بر سردر حمام، میراث فرهنگی نوشته ای نصب کرده است که حاکی از ساخت بنا در سال ۱۲۴۲ می باشد. این حمام، با توجه به تاریخ مذکور، متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار است.
این بنا از دو حمام بزرگ و کوچک تشکیل شده که هر یک شامل سربینه و گرم خانه است. حمام بزرگ، علاوه بر اینها، فضای چال حوض دارد. این دو حمام در زمینی نامنظم قرار گرفته اند، اما همه فضاهای آنها قاعده ای منظم و هندسی دارند. سربینه حمام بزرگ را، که قاعده هشت دارد، گنبدی مرتفع می پوشاند. در میانه این فضا، کف به شکل هشت ضلعی پایین نشسته و حوضی به شکل هشت گوش تزیینی در میانه آن است.
حمام کوچک نیز سربینه ای دارد با طرحی مشابه با سربینه حمام بزرگ. این فضا قاعده هشت و نیم هشت و غرفه هایی با قاعده نیم هشت در اضلاع کوچک و غرفه هایی با قاعده مستطیل در اضلاع بزرگ خود دارد. سربینه در امتداد یکی از محورهای فرعی خود به میان در راه دارد.نورگیر میانه سقف و چهار نورگیر اطراف آن به زیبایی و به صورتی منظم روشنایی سربینه را تامین می کنند. در هر وجه، با قاعده نیم هشت و در چهار وجه دیگر، با قاعده مستطیل است.
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌻🌹🌻🌹🌻🌹
11 - Tasnif Gol Ozar.mp3
16.12M
#ایرج_بسطامی
🎶 گلعذار
تقدیم به دوستان صبور🌹
خدایا تو را سپاس
شبی دیگر را به خواست خودت صبح کردم🌹💖🌹
خدایا نمیدانم امروز را برایم چه رقم زدی ولی مطمئنم که به جز مهربونی وخیر نمی خواهی برایم 🌻
خدایا امروز را به تمام دوستانم رزق حلال دل خوش و اوقات شیرین عطا بفرما🤲
🌹💐🌹💐🌹💐
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
⚘داستان واقعی 😥
کمال الملک نقاش چیره دست
ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی
با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی
به اروپا سفر کرد
زمانی که در پاریس بود
فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن
شکمش هم پولی نداشت
یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد
در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول
غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند،
معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که
این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید
اما کمال الملک پولی در بساط نداشت
بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد
از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود
مدادی برداشت و پس از تمیز کردن
کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن
کشید
بشقاب را روی میز گذاشت
و از رستوران بیرون آمد
گارسون که اسکناس را داخل
بشقاب دید دست برد که آن را
بردارد
ولی متوجه شد که پولی در کار
نیست و تنها یک نقاشی ست
بلافاصله با عصبانیت دنبال
کمال الملک دوید یقه او را گرفت
و شروع به داد و فریاد کرد
صاحب رستوران جلو آمد و جریان
را پرسید
گارسون بشقاب را به او نشان داد
و گفت این مرد یک دزد و شیادست
بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده
صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود
دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد
بعد به گارسون گفت رهایش کن
برود این بشقاب خیلی بیشتر از
یک پرس غذا ارزش دارد
امروز این بشقاب در
موزه ی لوور پاریس
بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود.
بزرگان زاده نمیشوند، ساخته میشوند .
🌹 ....👌
https://eitaa.com/fatimadastjerdi