پدرم بارفتنت خیلی چیزا عوض شده
تو دلا جای محبت کینه و غرض شده
•°•°•°•°•°•°•
همه افسرده شدیم دلا پر از درد شده
خونهی قشنگمون ببین چه بی مرد شده
•°•°•°•°•°•°•
باباجون تو رفتی و بردی دل و دماغمون
روزا میرن و میان کسی نیاد سراغمون
•°•°•°•°•°•°•
آب چشمه کم شده نمیرسه به باغمون
خش شده دارو درختا شده تازه داغمون
•°•°•°•°•°•°•
کوچه های دِهمون بی روح و بی نفس شده
دیوارای کاگِلی سفالی چون قفس شده
•°•°•°•°•°•°•
پلاسای رنگیمون یه گوشه ای خاک می خورن
با نگاهشون به ما دارن میگن چاک میخورن
•°•°•°•°•°•°•
خانههای سادمون فرش و پراز قالی شده
ولی حیف که از وجود آدماش خالی شده
•°•°•°•°•°•°•
جَوونای دهمون حالا باهم نمیجوشن
دیگه کفش و چارق باباشون و نمیپوشن
•°•°•°•°•°•°•
رفت و اومدا حالا چنگی به دل نمیزنه
چشم و هم چشمی عجب رنگی به آدم میزنه
•°•°•°•°•°•°•
دل یک رنگی نداریم رنگ و وار رنگی شدیم
کو دلای مهربون یه آدم سنگی شدیم
•°•°•°•°•°•°•
فال دوره نداریم موبایلامون علم شده
تلگرام تا اومده دیدنی هامون کم شده
•°•°•°•°•°•°•
چشمامون به جز به لاین با کسی کاری نداره
سری که با چت باشه هیجا سرایی نداره
به هوای پاک ده کم کسیه سر بزنه
کلبهی سادهی ما را کسی نیس در بزنه
فاطیما هرجا باشه میاد سراغ وطنش
قول شاعری که گفت بوی علف میده تنش
#شاعر
#فاطمه_دستجردی
کانال 👇
#دلنوشتههای_فاطیما
@fatimadastjerdi
درد را وارونه کردم تا فراموشش کنم
درد اما درد باقی ماند و من رفتم ز یاد
✍#فاطمهدستجردی
#دلنوشتههای_فاطیما
@fatimadastjerdi
عشق یعنی میشوم با یک غزل بیمار تو
میشمارم لحظهها را در غم دیدار تو
میخورم خون دل و دائم دلم پر میکشد
مصحف قلبم پُرست از آیهی تکرار تو
سال و عمرم میشود قرن و ندارم هم نفس
من خریدارت شوم اینک سرِ بازار تو
گفته بودی ناز من را میکشی ای دلربا
ناز شیرین میدهم از گرمی گفتار تو
باورت دارم که روزی میشوی از آن من
فخر کیهانی و من در گردش پرگار تو
✍#فاطمهدستجردی
یزد _ دستجرد
صفحه ادبی غزلسرایان معاصر
تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲
#دلنوشتههای_فاطیما👇
┏━ᬉ━〰️〰️،🖊️📝〰️┓
📒@fatimadastjerdi
┗━〰️〰️〰️〰️━ 🌹
از نگاه ِ خسته ام باید بفهمی درد را
بی تو با هر اشتباهی پا زدم بر بخت خویش
✍#فاطمهدستجری
#دلنوشتههای_فاطیما
دستجرد ( استان یزد)
@fatimadastjerdi
یه چیز رو فراموش نکنیم👇😍
اشتباهاتمون رو ترکشون کنیم نه تکرارشون
#دلنوشتههای_فاطیما
https://eitaa.com/fatimadastjerd
💐🌻💐🌻
شبتون پراز حس آرامش🤲🌹
🌻🌻🦋🌻🌻
خوش به حالم می شود وقتی ببینم روی تو
مثل ِ ماهی میدرخشد صورت نیکوی تو
می کنی شبهای تارم را چراغانی و من
میشوم محو نگاه دلکش و دلجوی تو
✍#فاطمهدستجردی
#دلنوشتههای_فاطیما
دستجرد ( استان یزد)
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌹☘🌹☘🌹☘
خوش به حالم می شود وقتی ببینم روی تو
مثل ِ ماهی میدرخشد صورت نیکوی تو
می کنی شبهای تارم را چراغانی و من
میشوم محو نگاه دلکش و دلجوی تو
✍#فاطمهدستجردی
#دلنوشتههای_فاطیما👇
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
💐🌻🌹💐🌻
از نگاه ِ خسته ام باید بفهمی درد را
بی تو با هر اشتباهی پا زدم بر بخت خویش
✍#فاطمهدستجری
#دلنوشتههای_فاطیما
دستجرد ( استان یزد)
@fatimadastjerdi
تو که کردی دلا مارو فراموش
چرا واکرده بر سنگی تو آغوش
دلم کردی پریشون و ندیدی
چراغ خونه ام کردی تو خاموش
😔🥀😔
#فاطمهدستجردی
#دلنوشتههای_فاطیما
@fatimadastjerdi
🖤🥀🖤🥀🖤
زندگینامهی زنده یاد👇
#میرزاابوالقاسمدستجردی
شاعری گمنام از روستای دستجرد یزد
🦋🌻🦋🌻🦋
زنده یاد میرزا ابوالقاسم دستجردی درسوم دیماه سال ۱۳۱۶ هجری شمسی در روستای دستجرد ازتوابع استان یزد به دنیا آمد.
ازسن ده سالگی از آنجایی که در روستا معلمی نبود و امکان با سواد شدن هم نبود و شغلی به جز کشاورزی و شبانی وجود نداشت
برای کمک به پدر در امرار معاش به شغل شبانی مشغول شد.
💐🌹💐🌹
به یادم آمد از وقت جوانی
که کارم بود چندین سال شبانی
بیابانها بگشتم روزو شبها
ندیدم لذتی از زندگانی
🥀🥀🥀🥀
برای چندی روزهای عمرش چنین سپری شد
تا حدودا ۱۳ ساله بود که در یکی از شبهای محرم که در روستا مراسم عزاداری برپابود و نوحه خوانی میکردن حالش منقلب شد و آهی در درون کشید و گفت کاش منم سواد داشتم تا بتوانم نوحه بخوانم و از این طریق در سوگواری سهیم باشم.
طبق معمول هرشب به آغل گوسفندان برگشت تا در آلونکی که در آنجا می خوابید بخوابد و همان شب به لطف خدای مهربان و عنایت ولی عصر (عج) در عالم رویا و خواب سواد خواندن و نوشتن آموخت که چگونگی آن دردیوان کاروان عشق به طور کامل توضیح داده شده است
🌻🦋🌻🦋🌻
شبی درخواب بودم حال رویا
بدیدم قامت زیبا و رعنا
بداد برمن قلم از مهربانی
بگفت بنویس بیاناتت زدنیا
بگفتم دلبرا من بی سوادم
بلطف خود بداد او چون جوابم
بگفت بنویس بیانی می توانی
بداد سرمشق و گفتار بیانم
💐🌹💐🌹
آری از ان روز به بعدبه لطف خدا و خاندان نبوت سواد خواندن و نوشتن را فراگرفت و مرید و مخلص این خاندان شد.
زنده یاد دستجردی چند سال بعد از ازدواجش در اداره راه و ترابری استان یزد شهرستان تفت دهستان دهشیر مشغول به خدمت شد.
ایشان صاحب هشت فرزند که چهار دختر و چهار پسر بودند شد.
حدودا ۳۴ سال سپری شد و در یکی از شبها به مدد ائمه اطهار عنایتی دوباره به ایشان شد و شروع به سرودن شعر کرد.
💐🌹💐🌹💐
ازاین فیضی که کرد او واصل من
جهانی پرشود از حاصل من
کجا من میتوان رازش کنم فاش
خودش می داندو داند دل من
🦋🌻🦋🌻🦋
لازم به ذکر است که متن بالا از زبان خود مرحوم در مقدمه کتاب اشعارش به نام کاروان عشق نوشته شده است البته کاملتر. من فقط خلاصه ای از آن برای مخاطبین نوشتم 🙏
زنده یاد دستجردی عجیب عاشق امام زمان(عج) بود و از عشق امام زمانش هزاران غزل سروده که در زمان حیاتش یک جلد از دیوان اشعارش که شامل ۳۱۱۵ غزل و تعدادی مثنوی و رباعی و دوبیتی هست در سال۱۳۸۳به نام #کاروانعشق به چاپ رسید اما متاسفانه در موقع چاپ و ویرایش حتی بعد از چاپ در حق این شاعر کوتاهی های زیادی شده که دلیل مشخصی وجودندارد که بشود توضیح داد
خدا داند😔
و هزاران بیت شعر و غزلهای بسیاری که هنوز چاپ نشدن از ایشون به یادگار مانده است😔
زنده یاد میرزا ابوالقاسم دستجردی
درروز ۲۵ /۹/ ۱۳۸۷ که مصادف بود با شب عید غدیر به دیار باقی پیوست و در روستای دستجرد به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش همیشه گرامی باد
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#فاطمهدستجردی
کانال👇
#دلنوشتههای_فاطیما
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌻🌻🌹🌻🌻
آسمان ابری و تار است گرفته دلمان
قلبمان غرق غبار است گرفته دلمان
غصه و ماتم عالم همه از غیبت توست
با تو غمها به کنار است گرفته دلمان
#فاطمهدستجردی
#دلنوشتههای_فاطیما
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🦋🦋💐🦋🦋
سلااام دوستان عزیز
جاتون خالی
بفرمایید نون تازه😍
روستای زیبای دستجرد
تنور دلتون همیشه گرم🤲
برکت الهی سرازیر بشه به زندگیتون.🤲🌹
الهی زیر سایه امام زمانمون باشید و لطف حضرت زهرا (س) شامل حالتون باشه🤲
#فاطمهدستجردی
روستای زیبای دستجرد🌹
کانال👇
#دلنوشتههای_فاطیما
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🦋🦋🍁🦋🦋