غزل مرثیه ای برای شهیدان راه خدمت
آمدم کنج خانه بنشینم، دور از این ازدحام گریه کنم
در دلم داغ های بسیار است، قصد دارم مدام گریه کنم
بر زمین جسم های بی جانی ست که به سوی بهشت در سفرند
مانده ام از کدام بنویسم، مانده ام بر کدام گریه کنم!
در غم یک رجایی دیگر؟! یا بهشتی، مطهری، مدنی؟!
روی جسم کدامشان باید، هم نوا با امام گریه کنم؟!
دردِ این زخم بین سینه ی ما تا همیشه ادامه خواهد داشت
آمدم کنج خانه بنشینم، در غمی ناتمام گریه کنم
***
ای امام تمام هفته ی ما! ماه در پشت مِه نهفته ی ما!
بعد از این واجب است وقت نماز، هر قعود و قیام گریه کنم
خاطراتت همیشه در دل ماست، لحظه لحظه مرور خواهی شد
آمدم کنج خانه بنشینم، از نخستین سلام گریه کنم
چاره جز اشک نیست بر این غم، گریه تنها دوای زخم من است
آمدم کنج خانه بنشینم، جهت التیام گریه کنم
آمدم کنج خانه بنشینم...
#محمد_شکری_فرد