اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا شریک القرآن🌱
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً و قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
| فضائل مولـٰا
🌱قطار شتر
الرابع و الخمسون تحفۀ الملوک للسید الولی نعمۀ الله الحسینی الرضوی ، مرفوعاً عن ابن عباس ، عن الحسن بن علی بن أبی طالب سلام اللّه علیهم (أن النبی لما عرج إلی السماء السابعۀ رأی قطار جمال تحت سدرۀ المنتهی فقال: حبیبی جبرئیل مذکم عام هذا القطار؟ فقال:أخی محمد من مقدار أربعۀ آلاف عام ، فقال:یا حبیبی جبرئیل أی شیء حمل هذا القطار؟ فقال:یا محمد ما أعلم ، و إذا بنداء من قبل الله تعالی : برک یا محمد جملا ، وانظر ما حمل هذا القطار ، قال الراوی لهذا الحدیث:فبرک النبی جملا ، فاذا هی صنادیق کتب فضائل علی بن أبی طالب سلام اللّه علیه.🌸امام حسن علیه السلام فرمودند: وقتی رسول خدا معراج رفتند در آسمان هفتم زیر سدره المنتهی قطار شتری دیدند به جبرئیل فرمودند حبیب من چند سال است این قطار شترها عمر دارند؟ (مضمون این است که چند سال است این قطار شتر در راه است؟) جبرئیل عرض کرد چهار هزار سال❗️ فرمودند ای حبیب من جبرئیل بار شترها چیست؟ جبرئیل عرض کرد نمی دانم ناگهان از ناحیه پروردگار صدایی آمد ای محمد برو در میان انبوه شتر شتری را سینه اش را به زمین بچسبان تا بدانی چه حمل می کنند راوی گفت حضرت رسول شتری را به زمین نشاندند ✨دیدند صندوق هایی است از (کتبِ) فضایل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب سلام اللّه علیه.✨ -------- 📚| صحیفۀ الابرار 2/433 🌼https://eitaa.com/fazael_mowla
🌸حضرت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه:
«انا النّور الّذى اقتبس منه موسى فهدى.»
يعنى، منم آن نورى كه طلب روشنايى كرد از وى موسى، پس هدايت يافت به آن نور.
تمام خاکیان شوند فدای خاک نعلینِ ابوتراب ع✨
---------
📚| مناقب مرتضوی
عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب
«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است.
شیخ مفید چنین نقل میکند:
پس از آن که «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سر مبارک امام حسین(علیه السلام) زد، امام پارچهای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامهای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند.
زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند.
عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمهگاه با زنان به سر میبرد.
هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمهگاه بیرون دوید.
او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت و در کنار عمویش ایستاد.
حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد.
امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود:
«احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع میورزید.
او به عمهاش گفت: «والله لا افارق عمّی؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمیشوم.»
نحوه شهادت عبدالله بن الحسن(علیه السلام)
ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا میخواهی عمویم را بکشی؟»
بَحر قصد ضربه زدن به امام را داشت.
ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت.
کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!»
حسین(علیه السلام) او را در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود:
«ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.»
امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهرهمند میسازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند.»
ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید.
در زیارت ناحیه مقدسه آمده:
«السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی»
و سپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است.
| فضائل مولـٰا
عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب «عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله
شب های آخر ماه مبارک است،
برای آمرزش باید روضه اباعبدلله ع بخوانیم.
عَظُمَ يَا سَيِّدِي أَمَلِي وَ سَاءَ عَمَلِي فَأَعْطِنِي مِنْ عَفْوِكَ بِمِقْدَارِ أَمَلِي
اي آقاي من آرزويم بزرگ شده، و كردارم زشت گشته، پس به اندازه آرزويم از عفوت به من ببخش،
حضرت اباعبدالله در کنار بدن حضرت علیاکبر علیهماالسلام در هنگام شهادتشان، با صدای بلند گریه کردند.
«رفع الحسین(ع) صوتَه بالبکاء و لم یسمع أحد إلی ذلک الزمان صوته بالبکاء؛
حسین(ع) صدای گریهاش را بلند کرد در حالی که تا آن زمان کسی صدای گریه او را نشنیده بود»