eitaa logo
جشنواره فضل بن آفتاب
149 دنبال‌کننده
91 عکس
10 ویدیو
0 فایل
آثار و نتایج جشنواره فضل بن آفتاب جهت نشر و اطلاع در این گروه قرار می گیرد سایت جشنواره fazlebneaftab.ir https://eitaa.com/fazlebnemosa_jahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
هم اکنون افتتاح دبیرخانه جشنواره فضل بن آفتاب خانه جوان با حضور خدام رضوی شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ ۷ ذیقعده ۱۴۴۴ @fazlebnemosa_jahrom
زهرا شعبانی- استان خوزستان- شهرستان هندیجان السلام علیک یا فضل بن موسی الجعفر(ع) نسیم از دشت، عطر پونه و آویشن آورده ست نسیم از هر طرف عطر تو را در دامن آورده ست چنان از این هوا مستم که گویی پیر کنعان را کسی از سوی یوسف تحفه ی پیراهن آورده ست جهانی غرق حیرت مانده تا معمار این گنبد چنین فیروزه ای را از کدامین معدن آورده ست؟! خدا را قدر می دانم که در این خطّه ی خاموش رسولی چون تو را با آیه هایی روشن آورده ست کنار مرقدت هر شب زیارتنامه میخواند کسی که عرش را با ناله اش در شیون آورده ست برادر بیگمان دارد نشانی از برادرها هوای تو خراسان را به آغوش من آورده ست... @fazlebnemosa_jahrom
ایوب پرند آور فضل ابن آفتاب آنان که در غدیر زمین، خُم گذاشتند جایی برای حاجت مردم گذاشتند هر جا که خاک قابل ارواح پاک بود آیینه ای برای تجسم گذاشتند مشهد نماد عشق شد و بوی گل گرفت تا سیب را مجاور گندم گذاشتند سنگینی امانت پروردگار را بر شانه های کعبه ی هفتم گذاشتند در چشم سبز - آبی و مشتاق زائران دریاچه ای برای تلاطم گذاشتند با یک ضریح یاسی خوشبو، فرشته ها عطر مزار فاطمه در قم گذاشتند در سومین حرم که غم اهلبیت داشت شاه چراغ شعر و تبسم گذاشتند هر جا امامزاده ای از خاک سر کشید روی لب السلام علیکم گذاشتند در بارگاه کوچک فضل ابن آفتاب سهمی برای مردم جهرم گذاشتند اذن دخول خوانده و با دل روانه ام من ذره ام غبار همین آستانه ام ایوب پرنداور @fazlebnemosa_jahrom
محمد زارعی استان مرکزی، شهرستان دلیجان، همراه؛ عشق إبن عشق چشم آن وقتی که با عشق شما تر میشود چشمه بعد از چشمه بعد از چشمه کوثر میشود صحن تان دکان عطاری است، در صحن شما تا نسیمی می وزد دنیا معطر میشود عشق إبن عشقی و تصویر تو در آینه آینه در آینه موسی بن جعفر میشود در مقام إرجعی راضیة مرضیة ها جای دارد با رضا هر کس برادر میشود با رضا هر کس برادر میشود مثل رضا با غریبان حریمش آشناتر میشود آسمان گنبدت عرش است و در این آستان هر کلاغ روسیاهی هم کبوتر میشود یک کبوتر از حریمت میفرستی سوی قم هر زمانی که دلت دلتنگ خواهر میشود زیر باران گنبدت این را به من آموخته اشک وقتی که بریزد دل مطهر میشود زائرت هم با نفس هایش دلم را می برد چون گل سرخی که با هر باد پرپر میشود بارگاهت را چنان آیینه کاری کرده اند شمع هم روشن کنی خورشید خاور میشود بارگاهت را چنان آیینه کاری کرده اند یک نفر می آید و جمع مکسر میشود بارگاهت را چنان آیینه کاری کرده اند کوچکی مانند من چندین برابر میشود بس که در پیش شما باید زلال و پاک بود شیشه از شرم نظر اینجا مشجر میشود دل سیاهم، با نگاهت روسفیدم میکنی سنگ خارا با نگاهت سنگ مرمر میشود من که در وصف تو میمانم، خودت تعریف کن چون اگر شاعر تو باشی شعر بهتر میشود... @fazlebnemosa_jahrom
علی صادقی_ جهرم او جلوه ای از خداست،نامش فضل است بخشنده ی ماسواست نامش فضل است یک گنبد آجری،هزاران عاشق تاج سر شهر ماست نامش فضل است از بخشش و فضل،صحن و مرقد پر بود در بند تو هر بنده شبیه حر بود حاجت طلبیدم از ضریحی ساده آن جا که طلای گنبدش آجر بود ساحل حرمی،قرار داریم از تو دریا کرمی،بخار داریم از تو میقاتی و اعتبارت از خس ها نیست ماییم که اعتبار داریم از تو در موهبتیم چون که سربار توایم خوش عاقبتیم چون که زوار توایم طوبای علی به شهر ما بر داده است همسایه ی دیوار به دیوار تو ایم @fazlebnemosa_jahrom
سعید صحرائیان بر أحمدوآل اوارادت داریم ازبرکت نامشان حلاوت داریم درسایه ی فرزندامام کاظم برسر همه باران کرامت داریم درشهر بهارسبزهر فصلی تو فرع اندهمه شکوفه ی اصلی تو مهتابی وجهرم ازتو روشن گشته در بین امامزادگان فضلی تو. درمحضرتان سفره ی رنگین داریم ازفضل خداعزت دیرین داریم درپرتوآفتاب پر مهرشما لیموترش ورطب شیرین داریم درگاه توعطروبوی رضوان دارد حس حرم شاه خراسان دارد درپای توخفته اند مردان خدا فضلی و حسین برتومهمان دارد نوری وبه شهرما صفاآوردی آیات خدا جداجداآوردی ازجاده ی سبزرضوی آمده ای درهرقدم آهنگ رضاآوردی فضلی وبه سینه ها امیری آقا رؤیای قشنگ ودلپذیری آقا باعشق علی به پای عشقت ماندیم یادآوربیعت غدیری آقا مارابه حریم توبراتی دادند قندوعسل وشاخه نباتی دادند با عرض توسل به حریم پاکت برروح توإذن صلواتی دادند. @fazlebnemosa_jahrom
ایوب پرنداور تا تو هستی تکه ای از آسمان در جهرم است روح آبی، سبزهای بی کران در جهرم است آن چراغ روی گنبد، آفتاب شهر ماست فی المثل یعنی تمام کهکشان، در جهرم است دست وقتی با ضریحت می دهم حس می کنم کاظمین و کربلا و جمکران در جهرم است با تو ما، با شهر قم خواهر برادر می شویم روح مسجد روح قم روح اذان در جهرم است هر که از جهرم به مشهد رفت و آمد کرده است گفته عطر آن امام مهربان در جهرم است حس سبزی در حریم بارگاهت جاری است تا تو هستی خانقاه عاشقان در جهرم است گنبدت کاشی ندارد گنبدت فیروزه نیست یادگار قبرهای بی نشان، در جهرم است حضرت فضل بی موسی (ع)، در حریم برکتت طعم خرما طعم گندم بوی نان در جهرم است @fazlebnemosa_jahrom
تصاویری از حرم مطهر فضل بن موسی (ع) خبرگزاری شبستان http://shabestan.ir/detail/Photo/1259789 @fazlebnemosa_jahrom
این چراغ روی گنبد آفتاب شهر ماست جهت اطلاع از اخبار جشنواره فضل بن آفتاب و مشاهده گزیده آثار به کانال زیر در ایتا بپیوندید👇👇👇👇👇👇 @fazlebnemosa_jahrom
ایوب پرندآور به روح مطهر حضرت فضل بن موسی بن جعفر علیه السلام چاووش خوانی هرکه دارد هوس کوی رضا بسم الله هر که باشد به دلش بوی رضا بسم الله جهرم و گنبد خشت آجری کوچک فضل جهرم و روضه ی مینوی رضا بسم الله هر که خواهد که ببوسد حرم حضرت فضل به هوای قد دلجوی رضا بسم الله هر کبوتر که دلش میل خراسان دارد تا طوافی دهد ابروی رضا بسم الله هر که خواهد که رود تا حرم شاهچراغ بعد از آن جا بپرد سمت رضا بسم الله هر که خواهد که رود حضرت معصومه ی قم دیدن خواهر گلبوی رضا بسم الله راه دور است ولی شوق حرم بسیار است هر که خواهد شود آهوی رضا بسم الله... حرم فضل عجب حال و هوایی دارد حرم فضل عجب صحن و سرایی دارد @fazlebnemosa_jahrom
ایوب پرند آور آرزوی شهرها عشق یعنی در دل خود نور و گرما داشتن واژه ای کوتاه بودن، چند معنا داشتن مثل نخلی در کنار جاده های منتظر می توان دستی رطب یک دست خرما داشتن مثل نخلستان لبریز از گل و نارنج و ابر می شود یک شمه عطر و بوی مولا داشتن می شود شهر غریبی بود بین شهرها می شود همسایگی با آل طاها داشتن هیچ لازم نیست بندر باشی و دریا نشین می شود در سینه ی خود چند دریا داشتن آرزوی شهرهای سبز دنیا این شده: مثل جهرم مرقد فضل بن موسی داشتن @fazlebnemosa_jahrom
دانیال بهادرانی پیشِ پایِ پدرت، حضرت عیسی خم شد سمتِ زندانیِ بغداد، کلیسا خم شد پدرت، حضرت موسی چوبه هر نیل رسید... موج از موج جدا گشته ودریا خم شد همه دیدند ، که در راه خراسان حتی... جلوی پای "رضا"،طوس وبخارا خم شد خواهرت آینه داریست که از مطلع عشق پیش حسن قدمش ، گنبد میناخم شد قبله گاه همگان شد حرمِ " شاه چراغ" "ارگ زندیه" به آن سمت مُعلا خم شد کاروان تو که ناگاه به جهرم آمد کوه ها نزدِ حرم ،آمد ویکجا خم شد شوقِ دیدارِ شما، از سرِ حالم پیداست گنبد آجری ات تویِ خیالم پیداست @fazlebnemosa_jahrom
دانیال بهادرانی از سر و‌ رویِ حرم ،بویِ تبسم جاریست در گِل وخشتِ حرم، جلوه یِ گندم جاریست "بخشش" و"بذل"، که از نامِ شما معلوم است... بر لب وذهنِ شما، حاجتِ مردم جاریست جایِ پای تو پر از باغچه انگور است پس همین است، که در جادّه یِ‌ما خم جاریست تو نماینده یِ دریایی وقطعا چون رود ... در دلِ صحن شما، چشمهِ هشتم جاریست بَرِکت یافته شیراز به یمنِ خورشید جنت از شعشعه فاطمه ،در قم جاریست سر بر آوردی،از این خاک غریب،آقاجان... حال ،اَنفاس بهشت از دل ِ جهرم جاریست پایِ شعرَم چو به ایوان شما باز شده مقتلِ سرخ "علی"، بوده که آغاز شده @fazlebnemosa_jahrom
ایوب پرند آور به روح مطهر حضرت فضل بن موسی بن جعفر علیه السلام رباعی ۱ یک غربت نا تمام این جا دفن است سر سلسله ی سلام اینجا دفن است بی حال وضو قدم به این جا نگذار چون پاره‌ای از امام این جا دفن است ۲ هر چند که شاه جهرمش می خوانند در اصل پناه جهرمش می خوانند در وصف کرامتش همین بس که به فضل فرزند امام هفتمش می خوانند ۳ این سمت به غربت حنین وصل شده آن سمت به عترت حسین وصل شده شادیم که از کرامت حضرت فضل جهرم به ضریح کاظمین وصل شده ۴ هر نخل نماد عشق مردم… جهرم شهر پسر امام هفتم… جهرم پیچیده میان ذهن تاریخ چقدر جه جه جج جه ج جه ججه جه جهرم ۵ در فلسفه ی شرف تمام است هنوز آئینه ی عشق و انسجام است هنوز از این همه شور حیدری معلوم است این شهر به دنبال امام است هنوز ۶ این شهر همیشه سبز ، دنبال علیست دنبال علی نگو، بگو مال علیست سبز است اگر همیشه، رازش این است بر دوش تمام نخل ها شال علیست ۷ غرق کرم حضرت فضلیم هنوز زیر علم حضرت فضلیم هنوز از مشهد و قم به کاظمین وصل شدیم چون در حرم حضرت فضلیم هنوز @fazlebnemosa_jahrom
دانیال بهادرانی شهادت حضرت فضل بن موسی (ع) قامتِ شعر ،که در پیش ِ علم می شکند ناگهانی نفسم، سمت حرم ‌می شکند در رگ وخوی شما،خون علی یعنی که... حیله ومکرِ زمان فرق تو هم می شکند مقتلِ فرق تو ،آنْقَدر غمش سنگین است. کمر شعرِ من ورأسِ قلم می شکند خارقان خم شده از قامت خون آلودی... یَبنَ موسی است، که با قامت خم می شکند این طرف، فضل، که در سایه یِ غم اُفتاده آنْ طرف ،شمس به یک ،جرئه یِ سم می شکند بعدِ تو غربت این شهر ،دوچندان شده است بغض جهرم که از این مقتلِ غم می شکند.... شعر،‌خونی شده ، پایان حکایت سرخ است چون در آیینِ شما،‌رنگِ شهادت سرخ است @fazlebnemosa_jahrom