eitaa logo
معاونت فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
842 ویدیو
110 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
881.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عروج خواهیم کرد از لایتناهی خاکستر و اندوه، ققنوس‌وار استوار با باوری به قدمتِ ایران... ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه اندیشه و قلم در تلگرام و ایتا : @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه: @Andishehvaghalam_bot
📖✨ کلاس‌های آموزشی قرآن ویژه فرزندان همکاران عزیز ✨📖 🔹 دارالقرآن کاشان با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی کاشان برگزار می‌کند: 🎉 دوره‌های تابستانه تیر و مرداد برای پسران و دختران همکاران گرامی 💠 حفظ قرآن (۱۲ جلسه) – ۱۵۰ هزار تومان 💠 روخوانی قرآن (۱۲ جلسه) – ۵۰۰ هزار تومان 💠 ترتیل و تجوید قرآن (۱۲ جلسه) – ۵۰۰ هزار تومان 💠 تلاوت قرآن (۱۵ جلسه) – ۶۰۰ هزار تومان ✅ ۵۰٪ هزینه توسط حوزه فرهنگی دانشگاه پرداخت می‌شود! 📌 جهت ثبت‌نام به معاونت فرهنگی دانشجویی مراجعه فرمایید. 🕊️ فرصتی عالی برای پرورش روح فرزندان‌تان در تابستانی معنوی 📚 منتظر حضور گرم شما هستیم... 🕌📖🌿
فردا برایت خواهم نوشت... از روزهای تاریک و شب‌های بی‌طلوع از نورهای ترسناکی که دست کمی از سیاهی ندارند و از گریه‌های پر از استرس مادر! برایت خواهم نوشت از آسمان خاکستری روزگارمان و زانوی زخمی کودک ترسیده درونم... از زار زدن‌های بی‌‌پاسخ و ترس تنها ماندن و تنها مردن؛ از بی‌خوابی شب‌ها و تپش‌های روزها، فردا از همه برایت خواهم نوشت... اما تا فردا عزیزِ من طاقت بیاور... طاقت بیاور برای فردایی که روزهایش روشن و شب‌هایش منتهی به خورشید است... طاقت بیاور تا از پس تاریکی داستانی از بیداری برایت تعریف کنم... از ققنوس‌های آبی و سیمرغ‌های سبز برایت خواهم نوشت... شکیبا باش تا روزی که در دست‌های ایران، آفتاب لبخند بزند... عزیزِ من تا فردا طاقت بیاور... ۱۴۰۴/۰۳/۲۶ «زهرا آقابیکی» دانشجوی ترم یک کارشناسی واحد کاشان ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه اندیشه و قلم در تلگرام و ایتا : @NashriyehAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه: @Andishehvaghalam_bot
به‌نام‌خدا برای ایران همین که بر سر تاریخ سایه وطن است وظیفه‌ای است که ما را وطن بهین سخن است چو خون پاک شهیدان، شرف فراهم کرد میان سنگر عزت، چه جای تن زدن است؟ به وقت سنگ‌پرانی به شهر آینه‌ها پر از امید به غیرت، نگاه مرد و زن است چگونه پرچم تسلیم می‌برد بالا؟ هر آن که پرچم کشور برای او کفن است به سروهای تبرخورده‌ای که سر سبزند نه جای فخر فروشی یاس و نسترن است از آسمان سزد افتد به پای عزمش، ابر چو لاله هر که به یاد وطن به سوختن است "غلام آن کلماتم" که یاوه‌گویان را برای حفظ وطن، همچو مشت بر دهن است چراغ داغ شهیدان به راه ما کافی است چه جای دم‌زدن نور یاسمن است؟ ز ننگ بی‌پدری و ستم به مادر خویش وطن‌فروش به میدان، کنار اهرمن است برای کینه بر این خاک آریا - اسلام میان روم و یهودی، همیشه انجمن است نمی‌رویم ز جا و نمی‌شویم زبون اگر چه داغ شهیدان عشق، دل‌شکن است فراق تلخ عزیزان ز چشم‌ها برود که خاک پاک وطن همچو بوی پیرهن است چه بهتر آن که به خاک افتد و تباه شود دلی که بهر دفاع وطن دچار ظن است در آستان رضا دل رسد به آرامش که سایه‌بانی ایران ز نور بوالحسن است عبدالرضا مدرس‌زاده کاشان ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
همه یا دارن میرن خونه یا تلفنی با عزیزانشون صحبت می‌کنن، جالبه آدم دوست داره حتی اگه قراره بره پیش کسایی که دوستشون داره باشه آدم وقتی وسط جن•گه بازم نگران کسایی که دوستشون داره میشه نه خودش این آخرین عکسیه که از کاشان دارم. بالکن طبقه سه خوابگاه، ساعت چهار و سی و پنج دقیقه صبح وقتی اینو می‌گرفتم فکرشم نمی‌کردم بخواد جن•گ بشه و چند دقیقه بعدش مو•شک بزنن یا حتی چند ساعت بعدش فقط وسایل ضروری رو بریزم توی ساک و راه بیفتم که اگر زنده موندم بعد نه ساعت بتونم پس از دو ماه و هشت روز مادرم رو بغل کنم توی راه فکر می‌کردم یعنی الان به منی که دارم میرم تا به جای امن برسم میگن جن•گ زده؟ به خودم می‌گفتم قرار نیست بیشتر از چند روز طول بکشه ولی یه صدای مزاحم می‌گفت مگه وقتی صدام حمله کرد مردم فکر می‌کردن ۸ سال طول بکشه؟ این روزا رو دوست دارم بزارم رو 2x با کیفیت 144بگذره مثل برق و باد، انگار نبوده، انگار خواب بد دیدیم و پا شدیم. می‌گذره ، مطمئنم ! این روزا سخته، می‌دونم ! ما می‌تونیم ! ولی بیا فک کن چیزایی که تو آسمونه ستاره هستن نه مو•شک صداهایی که میاد رد و برقه... مردمی که پرکشیدن... نه شهدا رو نمیشه ندید... اون بچه‌ای که شب خوابید تا صبح بره توی کوچه بازی کنه ولی از زیر آوار کشیدنش بیرون... اون دانشجویی که کلی رویا داشت و با رویاهاش دفن شد... اون خانواده‌ای که ازش فقط یه نفر مونده، مردمی که آب و خونه ندارن، اون شهری که داره خالی از مردم میشه نه... نمیشه ندید... نمی‌دونم قراره چی پیش بیاد ولی توکلم به خودشه... اون بالاسری که کارش درسته... امیدوارم تموم شه همه چی... ✍"فاطمه مرادی(بهار)" دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyehAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
"وطن" برایت شعر می‌گویم به عشقت واژه می‌سازم وطن ای یارِ دیرینم برای توست آوازم تویی در خاطرِ خسته، گذشته، حال، پیوسته صدای عشق می‌آید به یادت از دلِ سازم به من گفتی به پا خیزم اگر امروز می‌افتم هزاران بار افتادم ولی خود را نمی‌بازم دلم مستِ میِ نابی که پای عشق نوشیدم که من با قاصدک‌های حریمِ مهر همرازم مرا خواندی و برگشتم، به پایت ذره‌ای گشتم اگر رفتم بخواندی با محبت سوی خود بازم وطن در یاد من مانده که باشم مهربان و پاک به عشقِ توست اگر هستم،‌ به خود هر لحظه می‌نازم وطن چونان همیشه ماندگار متن تاریخ است مرا هم افتخار این بس که پیشش پرچم افرازم ۱۴۰۴/۳/۲۷ 🔸شعر، رسانه‌ی پایدار ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
به‌نام‌خدا برای ایران ۳ مباد آن که ببینم شدی تباه، وطن که هست لشکر غیرت تو را سپاه، وطن یقین به همت و عزم دلیرمردانت نمی‌شوی ستم‌آویز و بی‌پناه، وطن به یمن خون جوانان پاکباز و دلیر همیشه دشمن تو خوار و روسیاه، وطن به رغم گرد و غبار میانه میدان نماند آینه‌ات بین سنگ و آه، وطن در این جهان فریب و ستم مگر داری به جز شرافت و آزادگی گناه، وطن؟ گذشته‌اند ز خاکت دریغ آنان که به تخت بخت تو بودند پادشاه، وطن به جز خبیث پلید وطن‌فروش، کسی نکرده‌است به راه تو اشتباه، وطن به راستی که به چشمش زنیم خنجر کین هر آن که کرد به سوی تو چپ نگاه، وطن دچار یاس و پریشانی و بلا باشد نخواهد آن که بمانی تو رو به راه، وطن شب سیاه تو تن‌پوشی از ستاره نخواست؛ که خاک پاک تو برتر ز مهر و ماه، وطن چه عیب دارد اگر بهر تو به خاک افتم که داده‌ای تو مرا شان و جایگاه، وطن برای از تو سرودن میان آتش و خون قلم نشست به اشک و شد عذرخواه، وطن عبدالرضا مدرس‌زاده کاشان ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ 🔸شعر، رسانه‌ی پایدار ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
کاش کودکان نمی‌مردند ای کاش موقتاً به آسمان‌ها برده می‌شدند تا جنگ تمام شود، سپس با خیال راحت به خانه‌شان برمی‌گشتند، و وقتی والدین با حیرت از آنها بپرسند کجا بودید؟ با خوشحالی بگویند: «داشتیم با ستاره‌ها بازی می‌کردیم!» ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون در ایتا @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyehAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
به‌نام‌خدا برای ایران ۵ وطن شد تا کتاب هستی ما را بهین عنوان نمی‌گیرد کسی سرمشق غیرت را به غیر از آن نباشد در کف ما بهترین سرمایه جز ایمان ندارد درد میهن غیر جانبازی دگر درمان بهای سرفرازی را به خون پرداختن باید که شانی این چنین هرگز نمی‌آید به کف ارزان کسی که گوهر پاک وطن را زیر پا انداخت چو خاشاکی میان موج و توفان است سرگردان غرور ملی مردم ندارد تازگی وقتی سند خورده حماسه در جهان با رستم دستان سراپاییم و در میدان و دشمن می‌برد در گور امید و آروزی واهی ویرانی ایران شکایت بردن ما نزد شورای ملل باشد شکایت پیش گرگ آوردن از ناچارگی چوپان فریب کهنه‌ای شد شاخ زیتون و کبوتر چون نبود این کرکسان را ذره‌ای در ذات خود وجدان گرفتم شیر بیشه زخمی تیر جفا باشد نمی‌کاهد ز شان و شوکتش غوغای کفتاران اگر تاربخ این جغرافیا بی پهلوان می‌ماند خراسان مطهر بود اکنون بخشی از یونان گرفت آوازه اسلام از تمدن‌خانه ایران که وصف همت سلمان بیامد بر لب قرآن* هجوم شومتان ما را برادرخواندگی بخشید عزیزیم و ز نامردان کنعانیم روگردان به رزم دشمن ناپاک این خاک اهورایی قلم باشد سلاح ما چنان فردوسی دهقان *اشاره به آیه ۵۴ سوره مائده در وصف سلمان فارسی و ایرانیان عبدالرضا مدرس‌زاده کاشان ۲ تیر ۱۴۰۴ 🔸شعر، رسانه‌ی پایدار ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
725.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه وقتایی باید الک رو برداشت الکی‌ها رو الک کرد الک رو به دیوار آویزون کرد یه استکان چای تازه دم ریخت بعد با خیالِ راحت نشست به مسیرِ تازه زندگی فکر کرد... 🔸شعر، رسانه‌ی پایدار ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot
می‌ترکانَد دلِ کوچک گنجشک‌ها را صدای شلیک پدافند... کجاست برادرم تا از انبوهستانِ اندوه و خاک، شاخه‌های رُز را روی دامان مادرم بچیند...؟ حجله بسته آفتاب، کمی آن‌سوتر پسرم بر دوشِ شقایق‌ها لبخند می‌زند و پدرم با آغوشِ باز درد را تمام می‌کند... ما جنگ را شروع نکردیم ما مِهر به منقار کبوترهایمان داده‌ایم و زیتون‌هامان با نخلستان‌ها همسایه‌اند... کاش بفهمند کلاغ‌ها و شغال‌های آویزانِ توهم، که این جنگ خودِ خودِ پیروزی‌ست... همای در آسمان اوج گرفته است تا زمانی که پدران و برادران و پسرانِ من مادران و خواهران و دخترانِ ما ققنوس‌وار ایستاده‌اند ایران خواهد ماند تا گلستان شوند دشت‌های جنون و مزارهای گلگون... ما جنگ نخواستیم اما توهم پیروزی را بر سرتان آوار خواهیم کرد... صدای صبح می‌آید کجاست برادرم تا برایش از آفتاب بگویم از دلِ گنجشک‌ها و شکوفه نارنج‌ها...؟ ۱۴۰۴/۳/۳۱ 🔸شعر، رسانه‌ی پایدار ✅ارتباط با ادمین @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A 🆔کانال کانون @Kanon_Andishe_va_Ghalam 📝 کانال نشریه در تلگرام و ایتا @NashriyeAndisheVaGhalam 👤 ربات نشریه @Andishehvaghalam_bot