حوزه علمیه تمدن ساز
💢 منبری برای تخدیر عدالتخواهی و خفه کردن آن. نقد خود راجع به مغالطات، خلطها، قیاسمعالفارقها و
💢 تصلّب و انعطاف ناپذيرى در اجرای عدالت
شهید علامه #مطهری:
از سخنان على(ع) و از عمل او، مخصوصاً از طرز عملى كه در دوره زعامت و حكومت خود انجام داد، معلوم مى شود كه عدالت به صورت يك فلسفه اجتماعى اسلامى مورد توجه مولاى متقيان بوده
و آن را #ناموس_بزرگ_اسلامى تلقى مى كرده و از هر چيزى بالاتر مى دانسته، سياستش بر مبناى اين اصل تأسيس شده بود، ممكن نبود به خاطر #هيچ منظورى و هدفى #كوچکترین انحراف و انعطافى از آن پيدا كند.
همين امرْ يگانه چيزى، بله يگانه چيزى بود كه مشكلاتى زياد برايش ايجاد كرد و ضمناً همين مطلب يك مفتاح و كليدى است براى يك نفر مورخ و محقق كه بخواهد حوادث خلافت على را تحليل كند.
على عليه السلام فوق العاده در اين امر تصلّب و تعصب و انعطاف ناپذيرى به خرج مى داد. درباره تصلّب على عليه السلام در امر عدالت- كه از نظر و تعبيرى بايد گفت عدالت و از نظر و تعبيرى بايد گفت حقوق بشر- همين بس كه:
فلسفه پذيرفتن خلافت را بعد از عثمان، بهم خوردن عدالت اجتماعى و منقسم شدن مردم به دو طبقه سيرِ سير و گرسنه گرسنه ذكر مى كند و مى فرمايد: در چنين اوضاع و احوالى، اين دانايان و روشن ضميران نمى توانند بنشينند و تماشاچى و حد اكثر متأسف باشند. اگر چنين وظيفه اى را در حال حاضر احساس نمى كردم، كنار مى رفتم و افسار خلافت را در دست نمى گرفتم و مانند روز اول پهلو تهى مى كردم.(بخشی ازخطبه ۳نهج البلاغه).
برنامه حکومتی حضرت تنها این نبود كه در دوره خودش نگذارد حيف و ميل بشود و حقوق مردم پايمال شود، بلكه برنامه اش اين بود كه حقوق پايمال شده گذشته را كه اجحاف گرها مال خود و ملك خود مى دانستند برگرداند، روى اين حساب و اين نقشه، خودش مى دانست كه چه جنجالى بپا خواهد شد.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدالت از نظر على عليه السلام(بيست گفتار))، ج۲۵، ص: ۲۳۰-۲۳۱ (با تلخیص و ویرایش جزئی)